خبرگزاری مهر، گروه استانها - مهدی بخشی سورکی: در یکی از سفرهای تبلیغی خود، قرار شد در یکی از زندانها تبلیغ را تجربه کند، وارد زندان مرکزی کرمان میشود، خودش اهل همان استان است و همین موضوع شاید اندکی از نگرانیهای روحانی مبلغ، در مواجهه با زندانیها را بکاهد.
وارد دفتر واحد فرهنگی زندان میشود، روحانی قبلی که چند روز گذشته به بند هشت زندان برای تبلیغ رفته بود، اعتراض داشت و از سختی شرایط در این بند گلایه میکرد. مسئول فرهنگی پس از دیدن روحانی مبلغ داستان ما، با او سلام و احوال پرسی میکند و میگوید شما ورزشکار هستید؟ او هم پاسخ میدهد در چند رشته ورزشی مثل کاراته، فول کونتاک و … هر کدام کمربند زرد را گرفتهام.
مسئول فرهنگی که وقتی فهمید روحانی جدید در رشتههای رزمی کار کرده؛ با خوشحالی به او گفت، شما باید بروید بند هشت زندان و تبلیغ را در آن بند انجام دهید، روحانی جوان هم قبول میکند و راهی بند ۸ میشود.
مبلغ جوان از چندین درب باید عبور میکرد تا به بند هشت برسد و در عبور از هر کدام از این سالنها، نگهبانان از او میپرسیدند که آیا میداند قرار است کجا برود و از شرایط افرادی که در بند هشت حضور دارند با خبر است یا خیر.
روحانی مبلغ، بالاخره وارد بند هشت میشود، انسانهایی می بیند قلدر با سبیلهای آن چنانی و بدنهای خالکوبی شده؛ اینجا بود که خودش هم می فهمد آن چیزی که نگهبانان از بند هشت میگفتند؛ واقعیت داشت، حالا او وارد بندی شده بود که زندانی آن چیزی برای از دست دادن نداشتند و انگار این بند، آخر خط بود.
اذان ظهر و عصر را که دادند اولین نماز جماعت را در بند هشت اقامه میکند، بعد از نماز یکی از زندانیها جلو میآید و میگوید حاج آقا خیلی سر به سر ما نگذار، من سه نفر را به قتل رساندم، شما هم میشوید چهارمیش.
شنیدن این حرفها و آشنایی بیشتر روحانی با سرگذشت هر یک از زندانیها، مثلاً اینکه تکبیرگوی نماز جماعت برایش تعریف میکرد که چگونه پدرخانم خود را کشته است و یا شخصی که هر روز سجادهها را پهن میکرد و بعد از نماز رحل قرآن میچید؛ نقل کرد که چگونه زنش را خفه کرده است و یا اذان گو که میگفت چند قتل انجام داده تا سرانجام وقتی فهمید از ۷۰ نفری که از یک سالن ۳۰۰ نفری به نماز جماعت می آیند، ۴۰ نفر قاتل هستند آن هم قتل ۲ الی ۳ نفر؛ ترس او را بیشتر میکرد تا جایی که تصمیم گرفت همانند روحانی اول انصراف دهد؛ اما در نهایت توکل بر خدا میکند و تصمیم میگیرد در همان بند هشت فعالیت تبلیغی خود را ادامه دهد.
«ابراهیم انجم شعاع» در روستا رباط از روستاهای تابع استان کرمان و در خانواده پرجمعیت ۱۳ نفره و مذهبی به دنیا آمد.
در سال ۱۳۷۴ وارد حوزه علمیه شد و سطح یک را در مدرسه محمودیه و صالحیه کرمان به اتمام رساند و سطح دو و سه را در حوزه علمیه قم گذراند و هم اکنون ۲۰ سالی است که ساکن شهر مقدس قم است.
او دارای تحصیلات حوزوی سطح ۴ است و در طی این مدت به شهرهای مختلف از جمله کرمان، اصفهان، مشهد و دیگر شهرهای ایران سفرهای تبلیغی متعددی داشته است.
حجت الاسلام انجم شعاع چندین سال سرگروه جهادی مبلغان اربعین در کشور عراق بوده و هم اکنون در مقطع دکتری در رشته تفسیر تنزیلی در مرکز فرهنگی قرآنی تمهید مشغول به تحصیل است.
فعالیتهای پژوهشی و فرهنگی در فضای مجازی را در مؤسسه بینش وابسته به حوزه علمیه قم دنبال میکند و سر دبیری کانال نویسندگان حوزوی کرمان را بر عهده دارد و از سخنرانان سامانه شمع اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم و همچنین سامانه ثاقب اصفهان است.
دورههای داستان نویسی مقدماتی و پیشرفته را در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گذرانده و عضو انجمن داستان نویسی حوزه علمیه قم است و دو دوره نیز برگزیده جشنواره سراسری خاطره نگاری اشراق و جشنواره اخلاق تبلیغ دین شد.
روحانیت ادامه دهنده راه انبیا و امامان معصوم در تبلیغ دین است
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم انجم شعاع در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: وقتی سیره تاریخی پیامبران و اهل بیت علیهم السلام مطالعه میکنیم میبینیم که هدف و رسالت آنان ترویج ارزشهای الهی بوده است تا بتوانند پیام خداوند را به گوش مردم برسانند.
وی افزود: روحانیت در حقیقت ادامه دهنده راه و مسیر انبیا و اولیای الهی است و امروز مردم باید ارزشها و ضد ارزشهای دینی را به خوبی بشناسند که این امر از وظایف اصلی روحانیت است.
این مبلغ حوزوی میگوید: از جمله مأموریتهای حوزههای علمیه، ترویج و تبلیغ مکتب اسلام است که متأسفانه این امر در سیره حوزه کمرنگ شده است و علما و روحانیت باید در میان مردم حضور یافته و به وعظ و خطابه بپردازند و نباید شاهد ایجاد فاصله بین روحانیت و مردم باشیم.
حجت الاسلام انجم شعاع، ادامه داد: در پیروزی انقلاب اسلامی، علما و روحانیت نقش بسیار مهمی در نهضت امام راحل و تداوم آن داشتهاند و تبلیغی که روحانیت داشت سبب ایجاد وحدت بین مردم شد و این فعالیتها حول محور مسجد، موجب تداوم حرکت انقلاب اسلامی شد.
باید به سمت تبلیغ تأثیرگذار برویم
وی با بیان اینکه امروز باید به سمت تبلیغ تأثیرگذار برویم افزود: برای تبلیغ اثر بخش، باید شناخت مطلوبی از مخاطب داشته باشیم و باید دید مخاطب در چه سطحی قرار گرفته است.
وی عنوان کرد: امروز مخاطب اصلی ما نسل جوان است که باید تبلیغ برای این نسل در اولویت قرار گیرد و این در شرایطی است که فضای مجازی و هوش مصنوعی غالب در جامعه است و باید به این امر توجه داشت و اگر این اقدام صورت نگیرد و شناختی نسبت به مخاطب نداشته باشیم دچار استحاله فرهنگی خواهیم شد.
حجت الاسلام انجم شعاع تاکید کرد: داشتن روحیه جهادی از سوی روحانیون در عرصه تبلیغ بسیار مهم است و باید همواره به صورت جهادی و امیدوار در وسط میدان باشیم و تبلیغ را منوط بر بودجه نکنیم و کار طلاب به معنای واقعی کلمه تولید خوراک فکری برای همه اقشار جامعه به خصوص نسل جوان است چرا که این نسل جوان است که فردای کشور را رقم میزند.
وی با بیان اینکه روحانیت باید مسلط به سلاح تبلیغ باشد تا بتواند ارزشهای اسلامی را ترویج و تبلیغ کند گفت: دشمنان امروز ذهن نسل جوان را پر از شبهه کرده است که اینجا اهمیت تبلیغ مشخص میشود و روحانیت باید در صحنه به خصوص در فضای مجازی حاضر باشد و بتواند شبهات را برطرف کند.
این مبلغ حوزوی در ادامه بیان کرد: اگر بخواهم تجربیات خود در تبلیغ را بازگو کنم، اولین تجربه تبلیغی من در زندان بوده که از تجربیات خوبم است که ۵۴ روز در زندان کرمان مشغول به کار تبلیغ شدم.
وی افزود: وقتی به واحد فرهنگی زندان کرمان برای مشخص کردن بندی که باید در آن تبلیغ کنم مراجعه کردم، سوالی را پرسیدند که شما در عرصه ورزش کاری داشتهاید یا خیر و وقتی سوابق ورزشی را به مسئول فرهنگی بیان کردم او خوشحال شد و گفت شما فقط باید بروید بند هشت زندان.
حجت الاسلام انجم شعاع اضافه کرد: برای خودم جالب بود وقتی از درهای سالن زندان عبور میکردم تا به سالن بند هشت برسم نگهبانان درب میگفتند حاج آقا توجیه هستید که کجا قرار است بروید و ما توکل کردیم و وقتی وارد سالن بند ۸ شدم، به نکاتی که نگهبانان میگفتند بیشتر فکر کردم چون بساط تخت نرد و قمار و از این دست ابزارها پهن بود و در این بند با انسانهای سبیل کلفت با بدنهای خالکوبی شده و با روحیه داش مشتی مواجه شدم.
وی با بیان اینکه هر چقدر از روزهای تبلیغم در بند هشت زندان کرمان میگذشت بیشتر متوجه میشدم که در چه فضایی پا گذاشتم افزود: وقتی میشنیدیم اگر زندانیهایی را بخواهند از دیگر بندها جریمه و تنبیه کنند یک هفته به بند هشت منتقل میکنند، وضعیت این بند بیشتر روشن میشد.
هر زندانی جدیدی که وارد بند هست میشد، میبایست برای حفظ جانش حق ورودی بدهد
این مبلغ حوزوی ادامه داد: جالب بود هر زندانی جدیدی که وارد بند هشت میشد، میبایست برای حفظ جانش حق ورودی بدهد؛ چرا که این بند، بند قاتلان بود و کسانی که یک یا چند قتل را انجام داده بودند در این بند حضور داشتند.
حجت الاسلام انجم شعاع گفت: به گفته مسئول فرهنگی زندان، بند ۸ انتهای خط است و افرادی که در این بند حضور داشتند به ته خط رسیده بودند و جالب بود هر لحظه احتمال قتل روحانی مبلغ در آن بند هم میرفت.
وی ابراز کرد: کاری که میتوانستم برای آنان انجام دهم، مشاوره دادن بود و ما کلاسهای اخلاق داشتیم و مشاوره و امید به افراد میدادم چون که نمیتوانستیم در حکم اعدام آنها کاری کنیم اما بعضیها بودند که قتل انجام نداده بودند و مضمون به قتل بودند. مثلاً در یکی از قتلها که شهید امر به معروف بود؛ حدوداً ۱۶ نفر از جوانان که به آمر به معروف حمله کرده و چاقو زده بودند، مظنون بوده و قتل را انجام نداده بودند و پس از دستگیری در این فضا دچار مشکلات روحی و روانی شده بودند و جا داشت که یک روحانی با آنان همدردی کند، چرا که زمان رسیدگی به پرونده آنان طولانی مدت بود و وقتی درب بسته را مقابل خود میدیدند دست به خودکشی میزدند؛ لذا روحانی میتوانست با رعایت اصل همدردی و گوش دادن به مشکلات و دغدغههای آنان گامی در آرام کردن روان آنها بردارد.
وی افزود: برخی از زندانیان بند هشت از لحاظ روحی در شرایط سختی قرار داشتند و وقتی احساس میکردند یک روحانی در کنار آنها است و ناخوشیهای آنان را میشنود؛ یک احساس آرامشی به آنها دست میداد.
سعی میکردم با جملات آرامش بخش تسکین دردهای آنان باشم
این مبلغ حوزوی با بیان اینکه من سعی میکردم یا جملات آرامش بخش تسکین دردهای آنان باشم افزود: برخی اوقات شماره خانوادههای زندانی را میگرفتم و بیرون زندان با آنها تماس میگرفتم و از احوال فرزندان و خانواده جویا میشدم که این امر در روحیه بخشی به خانواده و زندانی اثر بخش بود.
حجت الاسلام انجم شعاع تاکید کرد: برخی وقتها حتماً نباید مشکل فرد مقابل حل شود و برخی همدلی و همدردی سبب میشود فرد احساس خوبی پیدا کند و این امر موجب میشود امید به ادامه زندگی در آنان تقویت شود.
وی گفت: در همین بند هشت کسی را داشتیم که هر روز روزه بود، در بین آنها یک پاکستانی داشتیم که حافظ کل قرآن بود که در قرائت جزخوانی مرا همراهی میکرد و یکی از همین زندانیها به علت زیاد مأنوس بودن با قرآن، برای زندانیان استخاره قرآنی میگرفت و جالب این بود هر وقت من در صحبتهایم به آیهای از قرآن استناد میکردم او سریع قرآن را باز میکرد و آدرس آن را میگفت.
بعضی از زندانیها بودند که من به حال عبادت آنها غبطه میخوردم
وی افزود: بعضی از زندانیها بودند که من به حال عبادت آنها غبطه میخوردم و اینها هر روز نوافل نمازشان ترک نمیشد و بعد از هر نماز زیارت عاشورا و دعای فرج را با حالت تضرع میخواندند.
وی ادامه داد: بند هشت فضایی پر از انسانهای گناهکار، قسی القلب، دروغگو و انسانهای بی نماز بود. یکی از زندانیها آمده بود مشاوره بگیرد؛ میگفت ۲۸ سال سن دارم یک رکعت نماز نخواندهام؛ آیا راه برگشت است میتوانم از اول شروع کنم؟ در واقع میشود گفت آنها راهی جز توبه نمیبینند؛ چون هر روز باید آماده اعدام باشند و مرگ را همراه خود میبینند.
وی با بیان اینکه در یک شب عروسی در جیرفت دعوایی منجر به قتل رخ داد و سی نفر مظنون به قتل دستگیر و راهی بند هشت شدند افزود: یکی از مظنونین این قتل با من رفیق شده بود و از نظر روحی بسیار بهم ریخته و نگران آینده خودش بود که به او مشاوره و امید میدادم و میگفتم که اگر کاری نکردی خدا کمکت خواهد کرد که از این داستان ۶ سالی گذشت و در سفری که به جیرفت رفته بودم در مسجد امام علی علیه السلام همان فرد در مسجد مرا شناخت و پیشم آمد و گفت از زندان نجات پیدا کردم.
مبلغان باید عامل به گفتارش باشد
وی ابراز کرد: از تجارب دیگر تبلیغی که به شهرهای مختلف کشور داشتم این بود که در تبلیغ چیزی که بسیار مهم است و مخاطب خیلی به دنبال آن میگردد؛ آن است که ببیند مبلغ خودش عامل به گفتههای خودش هست یا خیر.
وی گفت: مخاطب به دنبال آن است این مبلغ که ادعای اصلاح مردم و جامعه را دارد آیا خودش در ابتدا عامل به این گفتار و کردار خود هست یا نه.
این مبلغ حوزوی عنوان کرد: در یکی از منبرها که موضوع فرزندآوری را مطرح میکردم یکی از مخاطبان ایستاد و سوال کرد شما خودتان چند فرزند دارید که وقتی با پاسخ من مواجه میشد که من با سن کم ۴ فرزند دارم وقتی این پاسخ را شنید، فریاد زد برای سلامتی علمای اسلام و حاج آقا صلوات.
حجت الاسلام انجم شعاع تصریح کرد: امام راحل به طلاب تاکید کردند تا وقتی خودسازی و تهذیب نفس نکردید، وارد جامعه نشوید و ضرورت دارد ابتدا آنچه که از مردم و جامعه میخواهیم؛ آن را در خودمان پیاده کرده باشیم که در این صورت مردم نیز حرف ما را میپذیرند و ما را الگو قرار میدهند.
نظر شما