به گزارش خبرنگار مهر، ششمین نشست «نسبت وفاق ملی و اصولگرایی» از سلسله نشستهای «وفاق ملی» با حضور «عباس سلیمی نمین» مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و «سعید آجورلو» فعال سیاسی و مدرس دانشگاه در ساختمان معاونت راهبردی ریاست جمهوری برگزار شد.
عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در این نشست، گفت: انتخابات این دوره ریاست جمهوری که منجر به روی کار آمدن قشری عقلایی از اصلاح طلبان شد، توفیقی است برای ملت ایران و ناکامی است برای بدخواهان ملت ایران.
وی افزود: این اتفاق ظرفیتهای اصلاحی را در کشور گسترش میدهد و جریانات سیاسی را وادار به تولید فکر برای اقناع سلایق مختلف جامعه میکند.
سلیمی نمین اظهار کرد: متأسفانه قبل از آن تهدیداتی را از سوی برخی جریانهای اصلاحات شاهد بودیم که با بیرون از کشور وفاق را دنبال میکردند و از سویی، برخی از اصول گرایان به دنبال راندن همه اصلاح طلبان از حوزه سیاسی بودند و این از آفتهایی بود که کشور ما را تضعیف میکرد.
وی عنوان کرد: در این انتخابات ریاست جمهوری آن دسته از اصلاحطلبان که مردم را از صندوق رأی مأیوس میساختند، مسیرشان را تغییر دادند و مردم را به صندوق رأی دعوت کردند که اصلاح اساسی بود.
سلیمی نمین گفت: از طرف دیگر آن دسته از اصولگرایانی که در مسیر تنگ کردن و محدود کردن فضای سیاسی قرار داشتند، پس از انتخابات مجلس که آن را پشت سر گذاشتیم و نتیجه آن برای همه ما مخاطرهآمیز بود، و آینده خوبی را پیش رو قرار نمیداد؛ نگاه مناسبی به حکمرانی نداشتند و میدانیم که هرچه ظرفیت نظام را کم کنیم رشدی حاصل نخواهد شد.
بحث وفاق، سابقه تاریخی در کشور دارد
سلیمینمین اظهار کرد: وفاق در جامعه تعریف قدیمی دارد. ما در موارد متعددی در تاریخ وفاق داشتیم. از جمله، جنبش ملی شدن نفت یکی از این موارد بود. در دوران پهلوی ملت ایران اگر میخواستند بدانند میزان صادرات نفت ما چقدر است باید انگلیسیها این رقم را اعلام میکردند چون نظارتی بر صادرات نفت نبود و آنها به ما میگفتند چقدر نفت صادر کردیم.
وی افزود: در دوران ملی شدن صنعت نفت، وفاقی میان فداییان اسلام و جبهه ملی و سایر گروهها با افکار مختلف شکل گرفت و در حالی که فقر ملت ایران را گرفته بود و سرمایه کلی و نفتی کشور در حال غارت بود، ولی گروههای مختلف بهم نزدیک شده و وفاق کرده بودند.
سلیمی نمین بیان کرد: پهلویها در مسیر مصالح عمومی نبودند، چون از طرف بیگانگان آورده شده بودند؛ اما بحث وفاق، سابقه تاریخی در کشور دارد. هم در جریان ملی شدن نفت و هم در دوران مشروطه که یک سری روشنفکران فراماسون که نهضت را به مسیر دیگری راندند، ولی علی رغم این، آن زمان نیروهای مذهبی و روشنفکر به وفاق رسیده بودند که توانستند گامی بلند در مسیر وفاق و توسعه ملی کشور بردارند.
وی ادامه داد: کسی که استاد دانشگاه بود میگفت اصلاً وفاق وجود خارجی ندارد؛ در حالی که اصلاً اینگونه نیست. زیرا یک عنصر اصلاح طلب برای اصلاح جامعه باید وفاق پیدا کند و این امر ضروری است.
سلیمی نمین تصریح کرد: بدخواهان ایران که نمیخواهند تمدن در ایران شکل بگیرد و از ظرفیتهای کشورمان خبر دارند، حاضر نیستند همه ظرفیتها در کشور در کنار هم قرار بگیرند و به همین دلیل آنها در برابر وفاق قرار میگیرند.
کسانی که تمامیت خواهی دارند، نمیتوانند وفاق ملی را دنبال کنند
وی گفت: ما میتوانیم وفاق ملی را با عنوان و حول اشتراکات شکل دهیم و البته یک سری گامهایی را دولت برداشته است. هرچند برخی منفعت طلبیهای گروهی و حزبی هم شکل گرفته است؛ از جمله اینکه گفتند چرا برخی مناسب را به اصولگرایان دادید!
سلیمی نمین ادامه داد: فتح همه پستها که در زمان دوم خرداد بود و متأسفانه تعبیر جنبش را هم به اشتباه به آن دادند، در حالی که در مسیر قانونی به جایی رسید بودند و به دنبال تمامیت خواهی بودند. کسانی که در چارچوب قانون گام برمیدارند و توسعه از طریق قانون را متصور هستند، باید در عمل به گونهای عمل کنند که این باور متجلی باشند.
وی ادامه داد: در راه وفاق ملی تهدیدات بیرونی و داخلی وجود دارند. در داخل، تمامیت خواهی، یک رقیب است. کسانی که تمامیت خواهی دارند، نمیتوانند وفاق ملی را دنبال کنند. شایسته سالاری و بهگزینی یکی از موارد تحقق وفاق ملی است و در شرایطی این موضوع قابل تحقق، ممکن است که افق دید توانمندی هدف قرار بگیرد و همرفیقان و همقبیلگی را در نظر نگیرند که این موضوع وفاق ملی را با آسیب مواجه خواهد کرد.
سلیمی نمین گفت: با تشکیل دولت چهاردهم گامهای خوبی در سطوح بالایی درباره وفاق برداشته شده است و امیدواریم این وفاق در سطوح میانی دیده شود که نکتهای حائز اهمیت است.
وی در ادامه تصریح کرد: فکر میکنم ما تهدیدات وفاق ملی را در داخل، از جانب اصولگرایان هم داریم. اصولگرایانی که به فضای گلخانهای عادت کردند تا جایگاه خود را حفظ کنند. فضای گلحانهای یعنی شرایطی رقم بخورد که آن فضا برای دیگر جریانات سیاسی رقم نخورده است. شرایط رقابتی باید در شرایط مساوی شکل بگیرد. در صورتی میتوانیم این موضوع فضای گلخانهای اصولگرایان را اصلاح کنیم که نیروی تندرو اصلاح طلب را کنترل کنیم.
آجرلو: ادبیات وفاق باید بتواند در سطح سیاسی به مسائل و مشکلات پاسخگو باشد
در بخش دوم این نشست سعید آجرلو فعال سیاسی و مدرس دانشگاه در سخنان خود گفت: این جلسات به تعبیری میتواند صورت بندی دقیقی از راه حلها را در گفتگویی سازنده شکل دهد و بنده با صحبتهای آقای سلیمی نمین همنظر هستم. بزرگترین وظیفه اصولگرایی این است که اجازه ندهد دولت پزشکیان تبدیل به دولت بنیصدر و نیز دولت دوم آقای روحانی شود و به نظرم هدف کلی و سیاسی اصولگرایی این است. دولت بنیصدر به صورت فیزیکی و عینی نیمهتمام ماند و دولت دوم روحانی به صورت ذهنی نیمهتمام ماند.
وی افزود: توافق و تفاهمگرایی و ادبیات وفاق باید بتواند در سطح سیاسی به مسائل و مشکلات پاسخگو باشد و پاسخ دهد.
آجرلو گفت: تفاهم، قرارداد و معامله نیست؛ بلکه قراردادی اجتماعی است. تفاهم حاکمیتی هم هست. قرارداد تبدیل شدن ادبیات وفاق به قراردادی کوتاه مدت و منفعتگرایانه است اما اگر به تفاهم تبدیل شود، بلند مدت میشود و باید سیاست داخلی را بلندمدت دید و ادبیات تفاهم یک پاسخی به دو سطح ناکارآمدی نهاد دولت و سرخوردگی اجتماعی است که از سال ۹۸، انتخابات بالای پنجاه درصدی نداشتیم و همچنین بودجههای دولتهای مختلف در این مدت حداقل ۲۰ درصد کسری را داشته است.
باید به سرعت به سمت مسائل اصلی کشور برویم
این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: ادبیات وفاق و تفاهم یک ایده جدید در موقعیت جدید در وضعیت جدید است. در گذشته ضعف دولت وقت و تغییر وضعیت اجتماعی با ناآرامیهای سالهای ۹۸ و ۱۴۰۱ خود را نشان داد. بنابراین دولت نباید ناکارآمدی خود را نشان دهد.
وی ادامه داد: یکی از موضوعات دیگر مربوط به تضادگرایی سیاسی است. چرا آقای رسایی مداوم در مجلس موضوع غیرقانونی بودن حضور آقای ظریف در دولت را مطرح میکند؟ یعنی اصولگرایان تمام هویت خود را در این موضوع تعیین تکلیف میکنند؟ آیا این موقعیت باعث میشود هویت خود را از دست بدهد؟ خیر؛ بلکه به دنبال بازنمایی قدرت و هویت خود از طریق تضاد سیاسی است و این روند خود را در کمپین انتخاباتی نشان میدهد و متأسفانه دولتها در ادامه کمپین است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: ادبیات جدید دولت پاسخی به تضاد سیاسی دولت است. وفاق در این دولت، سیاست طلبی است. این وفاق در سیاست امروز کار میکند، اما مخالفان زیادی دارد. ایده تازه و جدیدی است که هر لحظه ممکن است، شکست بخورد. بنابراین باید چه کار کنیم شکست نخورد و ایده وفاق همچنان بر روی زمین باشد؟ ما باید به سرعت به سمت پروژهها برویم. پروژهها یعنی به سمت مسائل اصلی کشور برویم. از جمله مسائل اصلی، حل کردن مسئله هستهای و خاورمیانه، موضوع چین، موضوع فرهنگی و اجتماعی از جمله فیلترینگ، اقتصاد، تأمین مالی توسعه و مسئله کسری بودجه است. تأمین مالی توسعه، بیش از ده سال است که در کشور کار نمیکند. مسئله انرژی نیز مورد توجه است، لذا ما باید بین نیروهای سیاسی تا جای ممکن با سایر جریانات سیاسی با همراهی دولت و حاکمیت مذاکره کنیم که چه کار کنیم.
آجرلو با اشاره به انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا گفت: دفع شر و مهار ترامپ تسلیم در برابر ترامپ نیست. برخلاف آن چیزی که دوستان اصولگرای ما معتقد به آن هستند، رسیدن به حد وسطی از موضوعات که نه افراط و تفریط است.
ویادامه داد: هممسئلگی یکی از موضوعات مهم است که باید در چارچوب وفاق به آن دست پیدا کنیم. تفاهم بر سر راهکار، اجرای همدلانه و هم سرنوشتی از جمله موارد رسیدن به وفاق است، لذا ما با هم مسئول پروژهها هستیم و قرار نیست یک نفر هزینه انجام دادن و انجام ندادن آن را بدهد؛ اگر این اتفاقات رخ دهد، از درون این اقتدارگرایی، سرمایه اجتماعی تولید خواهیم کرد.
باید روحیه وفاق با اخلاق سیاسی ما منطبق شود
آجرلو گفت: مسئله اصلی کشور اقتصاد است و اگر این را حل کنیم، قطعاً کار راحت تری برای توافق داریم، چون تنشهای زیاد و مشکلات زیادی از جامعه را حل خواهیم کرد، همانطور که نظرسنجیها هم اقتصاد را مشکل اصلی کشور میدانند.
وی ادامه داد: چگونه ممکن است وفاق شکست بخورد و یا چگونه شکست نخورد و پاسخ این است که ما به دنبال یک روحیه وفاق طلبی در کشور هستیم؛ هر چند به لحاظ تاریخی ما وفاقگریز هستیم و باید روحیه وفاق با اخلاق سیاسی ما منطبق شود.
این فعال سیاسی اصولگرا اظهار کرد: سیاست ستیزی در نقطه مقابل این موضوع وفاق قرار میگیرد و سیاست توافقگرایی دو رقیب جدی دارد.
ویادامه داد: در جناح چپ، چپ نهادگرا، میانه یا روزنهگشا وجود دارد و در عین حال، چپ رادیکالتر و تجدیدنظرخواه نیز وجود دارد. در عین حال راست نهادگرا و میانه در کنار راست تودهگرا که پدیده انتخابات ریاست جمهوری بوده است، نیز وجود دارد. هر چند این دو درون راستها وجود دارند و اینها جدیترین رقبای توافق گرایی هستند.
آجرلو بیان کرد: فلسفه سیاسی دولت آقای پزشکیان را روزنهگشا میدانم و اساساً اصلاح طلبی مطلوب هم در همکاری با حکومت است.
این فعال سیاسی تصریح کرد: اصلاح طلبی مطلوب دو رقیب جدی دارد. یکی چپ ساختارگرا است،؛ هرچند فلسفه سیاسی مانند چپ جنبشی ندارد و دوم، در سمت راست سیاسی کشور هم این موضوع وجود دارد.
وی ادامه داد: از چپ نهادگرا و راست نهادگرا یک منطقه میانهای وجود دارد و آن منطقهای است که امکان توافق وجود دارد.
ترمیم سیاست داخلی ذیل ادبیات وفاق، میتواند ما را از رادیکالیسم گذشته به گفتگوی انتقادی ببرد
آجرلو تاکید کرد: اگر چپ و راست درهم ادغام شوند مطلوب نیست چون توافق گرایی وقتی معنا دارد که هویت این دو طیف حفظ شود و اگر این هویت حفظ نشود، برچسب معاملهگرایی خورده میشود. این چیزی است که میبینیم که چپ جنبش گرا به ادبیات توافق میگوید معامله منصبی و هم راست توده گرا هم این را میگوید.
در حالی که هر دو این را میگویند و اساساً مبنای وفاقشان بر سر پست ومقام است!
ویادامه داد: در حالی که ترمیم سیاست داخلی ذیل این ادبیات وفاق، میتواند ما را از رادیکالیسم گذشته به گفتگوی انتقادی ببرد و ما را از جنگ هویتی باز دارد و در مقابل سیاسیون بقا محور به این معنا است که حضور این طیف در قدرت به معنای حذف طیف دیگر نیست.
آجرلو خاطر نشان کرد: نمیتوان نه ظریف، نه جلیلی، نه قالیباف و نه لاریجانی را حذف کرد. چون اینها واقعیتهای سیاسی و اجتماعی کشور است. سیاست داخلی غیرتخاصمی و غیرتکفیری لازم است
وی افزود: زمانی اصلاح طلبها به طیف مقابل میگفتند اقتدارگرا و جناح راست هم به جناح مقابلش غرب گرا میگفت. باید از این برچسبها عبور کنیم و واقعیتهای کشور را ببینیم و طیفهایی که دنبال وفاق هستند، هویت خود را حفظ کنند تا نظم سیاسی موجود از بین نرود.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: این نظم سیاسی جدیدی است که یک اصلاح طلبی و اصولگرایی جدیدی بوجود آورده است و باید حفظ شود و خود را در مسیر اجتماعی امتداد دهد.
نظر شما