به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «فرهیختگان» جشنواره سینمایی که اخیراً در عربستان سعودی درحال برگزاری است را بررسی کرد و نوشت: آذرماه ۱۳۹۹ بود که میخواستند جشنواره دریای سرخ را برپا کنند اما کرونا آمد و کاسهوکوزه چندمیلیون دلاری عربستانیها را شکست. سال بعد که تب کرونا خوابید به مراد دلشان رسیدند و اولین دوره جشنواره فیلم دریای سرخ را برگزار کردند. پس از گذشت چهارسال از آن کشوقوس، سعودیها چند روزی میشود که در حال برگزاری چهارمین دوره این مراسمند. مراسمی که مخاطب ایرانی با عکس علی اوجی و مهرداد صدیقیان و البته عیال رونالدو یعنی جورجینا رودریگز روی فرش قرمز آن از برگزاری چنین جشنی باخبر شده.
اینکه جشنوارهای در منطقه برگزار شود و از جورجینا رودریگز گرفته تا ویل اسمیت و اسپایک لی در آن حضور به هم برسانند نشان از این دارد که سعودیها باز هم داستان دیگری را ذیل برنامه ۲۰۳۰ خود در سر میپرورانند. همین چند وقت قبل بود که در فستیوال الی ساب روی صحنه آمدند و حضورشان در شبکههای اجتماعی جنجالهایی را به راه انداخت. در همان زمان هم «فرهیختگان» به جزئیات برگزاری مراسم پرداخت و در گزارش «چند میگیری برقصی؟» به سراغ برگزارکنندگان این مراسم رفت.
در آن گزارش به نامهایی مثل ترکی بن عبدالمحسن آل شیخ اشاره کردیم و از حضور چشمگیرش در تمام فستیوالهایی گفتیم که ذیل سرگرمی در عربستان برگزار میشود، گفتیم. نزدیک به بیست روزی میشود که از آن مراسم و جنجالهایش میگذرد و حالا سعودیها در فاصله ۸۷۰ کیلومتری ریاض جشنواره دیگری را به راه انداختهاند. شاید برایتان سوال شود که چرا سعودیها با فواصل زمانی کوتاه جشنوارههای مختلف برگزار میکنند؟ اگر بخواهیم به واضحترین و سرراستترین حالت ممکن پاسخ این سوال را بدهیم باید بگوییم این فاصله کم دلیلی به جز آب و هوا ندارد.
از سرگرمی عمومی تا سرگرمی تخصصی
از آنجا که در برنامههای «چشمانداز ۲۰۳۰» بنسلمان سهم مهمی برای جشن و جشنوارهها در نظر گرفته شده، حد فاصل زمانی که عربستان آب و هوایی بهتر دارد، یعنی بازه شش ماهه دوم سال، این کشور با جشنوارههایی مثل «موسم» در شهرهای مختلف کشور خود را به نمایش میگذارد. البته چنین اتفاقی قبلتر حتی در کشور خودمان هم افتاده و جشنوارههای فصلی در برخی از نقاط کشور وجود داشته است اما آنچه در عربستان در حال رخ دادن است، با باقی جشنوارههای فصلی نقاط دیگر جهان تفاوت کلانی دارد.
آنچه تا حالا در عربستان رخ داده را ذیل دو تقسیمبندی میتوان قرار داد. در بخش اول ماجرا سعودی همراه با ترکی بن عبدالمحسن و اداره سرگرمی عمومی یا Gea قرار گرفته که برای برگزاری جشنوارههای سرگرمی، مد و پوشاک و البته آوردن هنرمندان و ورزشکاری سرمایهگذاری میکند. آوردن جنیفر لوپز یا برگزاری جشنهای موسیقی عمومی ذیل همین برنامهها تعریف میشود اما این همه ماجرا نیست. در طرف دیگر ماجرا، وزارتخانههای اصلی قرار دارد و کمیسیونهایی که ذیل آنها قرار گرفتهاند تا آنچه عربستان در حوزه فرهنگ نداشته را ایجاد کنند.
ساختن سینما از هیچ
در بین هزینههای که عربستان در راه توسعه میکند شاید فوتبال از همه بیشتر در چشم باشد اما یک نکته را نباید فراموش کنیم، عربستان پیش از آوردن نیمار و رونالدو، حداقل در سطح فوتبال آسیا از حداقل کیفیتهایی برخوردار بود اما آنچه در صنعت سینمای عربستان در حال رقم خوردن است، میتوان به جرئت گفت بنا کردن از هیچ است. بنایی که پشت همه آن هم مانند اداره سرگرمی عمومی عربستان تنها یک نفر است، شخصی که بر خلاف ترکی به عبدالمحسن از درون خانواده آلسعود است و چندان تمایلی به عکس گرفتن با خارجیها ندارد. جوانی ۳۲ ساله به نام بدر بن عبدالله آلسعود. بدر و عموزادگانش تمام وزارتخانههای اصلی دولت عربستان را گرفتهاند. اولین باری که در رسانهها نام بدر بن عبدالله منتشر شد سر رقمی سرسامآوری بود که در حراج کریستی نیویورک برای تابلوی سالواتور موندی پیشنهاد داد.
معلوم نیست اگر خود داوینچی حضور داشت و قرار بود خریدار اثرش باشد، حاضر بود رقمی نزدیک نیم میلیارد دلار را پای تابلوی خود بدهد یا نه، اما بدر بن عبدالله این کار را کرد. خرید این اثر این شایعه را در میانه رسانهها انداخت که پسر ۳۲ ساله خاندان سلطنتی این اثر را برای عموزادهاش محمد بن سلمان خریداری کرده و او تنها واسطه بوده اما وزارت فرهنگ عربستان بیانیه داد و گفت این تابلو را ما خریدیم و ذیل اموال منقول و غیرمنقول بنسلمان قرارش ندهید. تقریباً از آن خرید سنگین بدر حدود ۷ سال میگذرد و در این سالها بارها نام او بهخاطر هزینههای اینچنینی سر زبانها افتاده است. جدای از این خرجها بدر مهره اصلی سلمان برای برنامههای فرهنگی پادشاهی است.
همه کشورهای منطقه به جز ترکیه
دریای سرخ را میتوان یکی از محورهای برنامه ۲۰۳۰ در حوزه فرهنگ دانست. دریای سرخ جدای از آنکه با فرش قرمزش میخواهد چشمهای مجلههای غربی را به سمت خود جذب کند در نظر دارد تا با یک برنامه حمایتی برای عربستان سینما بسازد و آنها را به عنوان قطب سینمای کشورهای جهان جنوب قرار بدهد. البته منظور ما ساختن سینما به معنای یک بنا نیست، بلکه ساختن سینما از اساس و بنیان آن است. سال اولی که جایزه فرش قرمز برگزار شد حضور سه گروه بازیگردر این مراسم چشمگیر بود؛ آمریکاییها و اروپایی، هندیها و کشورهای جهان جنوب و مسلمان. دیده شدن چهره ویل اسمیت، جانی دپ و شارون استون روی فرق قرمز جشنواره دریای سرخ، نگاههای ورایتی و هالیوود ریپورتر را به سمت عربستان چرخاند.
با این حال آنچه بهعنوان برندگان و فیلمهای حاضر در جشنواره منتشر شد پرفروغ بودن چهرههایی که در این مراسم حضور داشتند نبود. فیلمهای حاضر در این جشنواره غالباً از کشورهای جهان جنوب آسیایی و آفریقایی و مسلمانند البته به غیر از «ترکیه» تونس، مصر، مراکش، عراق، لبنان و کشورهای حاشیه خلیجفارس پای ثابت هر چهار سال این مراسم بودند. البته به غیر از این کشورها که به جز کشورهای شمال آفریقا و لبنان باقی آنها چندان سبقهای در تاریخ ندارند، برخی حاضران این مراسم هم از کشورهای صاحب سینما هستند. ترکیه، ایران، هند، کرهجنوبی و معدود فیلمهای هالیوودی حاضر در این مراسم بهنوعی تنها جایی است که باعث میشود جایزه دریای سرخ به سطح باقی جشنوارههای بینالمللی برسد.
البته حضور این کشورها هم بنا بر سیاستگذاری شاهزاده سعودی بهمانند باقی جشنوارهها نیست. بهعنوان مثال در میان کشورهایی که از آن نام برده شد، ترکیه با هیچ فیلمی حضور نداشته و تنها بازیگرانش در این جشنواره حاضر بودند. فیلمهایی هم که از طرف ایران وارد این جشنواره شدند در دو دوره از چهار دوره گذشته ذیل فیلمهای هنر و تجربه ایران محسوب میشدند. میتوان با نگاهی به فیلمهای حاضر باقی کشورها در این مراسم به این نکته اشاره کرد که عملاً سطح سینمایی که سطح فیلمهای حاضر در جشنواره ین المللی فجر کمتر از جایزه سرخ نباشد بیشتر از آن نیست.
فیلمهایی که در سالهای اخیر تندیس یسر طلایی بهترین فیلم را بردهاند را به هیچ وجه نمیتوان قابل عرصه جهانی دانست و حتی فیلمهای هندی و کرهای حاضر در این مراسم نه به دلیل اهمیت و کیفیت و یا گرفتن یسر طلایی بلکه به دلایل مسائل مالی و هزینه پرداختی سعودیها در این جشنواره شرکت میکنند. همانطور که اسپایک لی، کارگردان مشهور آمریکایی در این مراسم به عنوان رئیس هیئت داوران حاضر شد و یک هفته حضورش در عربستان سه میلیون دلار برای سعودیها آب خورد.
سعودیها به حداقلها رسیدهاند؟
تا اینجای کار عملاً جشنواره دریای سرخ تفاوتی با آنچه سعودیها در حوزه سرگرمی تا امروز انجام دادهاند، ندارد اما یک نکته جشنواره سعودی را با باقی جشنوارههای چندمیلیوندلاری برگزارشده در امارات و مصر تمایز میبخشد. سعودیها در جشنواره دریای سرخ چندین اثر مشترک را روی پرده میبرند و عملاً سینمای تازهشکلگرفته خودشان را در افتتاحیه جشنواره میگذارند و مقابل دیدگان بزرگان سینما قرار میدهند. آثاری که نمیشود گفت آنها حاصل سینمای عربستان یا انسان عربستانی است اما نمیتوان این موضوع را انکار کرد که فیلمهایی که سعودی بهتنهایی یا بهصورت مشترک با کشورهای صاحب سینمای جنوب جهان میسازد به یکسری از حداقلهای فرمی رسیدهاند.
حضور فیلم «نورا» در کن یا پذیرش فیلم مشترکشان با سایر کشورهای عربی در اسکار را میتوان جدیترین دستاورد عربستان از هزینههای چندمیلیوندلاری اخیر دانست. با این حال سطح فیلمهایی که سعودیها از ایران و هند برمیدارند و در دریای سرخ اکرانش میکنند نشان از سطح کیفیت پایین این این جشنواره دارد. شاهد مثال آن هم فیلم آخر مهران مدیری یعنی ساعت شش صبح است که حتی چندان نتوانست مخاطبان را به سینما بکشاند. مخاطبانی که اقبال ضعیفشان به ساعت شش صبح باعث شده تا سرمایهگذاران به دنبال مسیر دیگری برای دیدن آثارشان باشند. بعید به نظر نمیرسد که داوران دریای سرخ اگر بخواهند منصفانه رأی بدهند، عوامل ساعت شش صبح خوشحال از جده برگردند. با تمام این تفاسیر، آنچه از اخبار عربستان بیرون میآید چندان هم رقیبی جدی برای آثار ایرانی نخواهد بود، سؤالی که حالا ذهن را مشغول میکند این است؛ آیا ویل اسمیت و اسپایک لی بعد از دیدن فیلمهای دریای سرخ خوشحال از سینما خارج میشوند؟
نظر شما