«مرتضی سیمیاری» کارشناس غرب آسیا در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره فرآیند تحولات در سوریه و ورود گروهک تروریستی تحریرالشام به دمشق اظهار کرد: اتحادیه تحریرالشام باهدف قبضه کردن شمال سوریه شکل گرفت، محمد جولانی (احمد الشرع) در میانه مرداد سال ۱۳۹۶ توانست بر ساختار سازمان تسلط پیداکرده و بهمرور ساختار گروهک را تغییر دهد؛ اما متأسفانه ساختار گروهک تروریستی تحریرالشام در ایران تا حدی ناشناخته مانده، ازاینرو نوع مواجهه با آن دارای چالش شده است.
آموزش تحریریها در خلیجفارس
سیمیاری با اشاره به ساختار گروهک تروریستی تحریرالشام افزود: ساختار تحریمالشام در حال حاضر متشکل از شرعیها، فرماندهان، استراتژیستها و اعلام الحربی است که این مجموعه با ساختار سایر گروهکهای تکفیری و حتی سلفی تفاوت دارد، این گروهکها اغلب ماهیت اشراری داشته و تنها دو بخش شرعیات و تکاوری دارند اما گروهک تروریستی تحریرالشام از سال ۲۰۱۶ به اینسو دچار «جهش ژنتیکی» شده و کاملاً در حوزه «تروریسم ادراکی» تقسیمبندی میشود.
وی ادامه داد: بهعنوانمثال در بخش خبری آن افرادی چون «رائد حلبی» و «ابو عبدالرحمن» حضور دارند که دوره آموزش رسانه و جنگ را دریکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس دیدهاند. درواقع حتی تغییر پرچم در گروهک تروریستی تحریرالشام نیز روی عملیاتهای ادارکی بنا شده است، تبدیل پرچم القاعده به پرچم فتحالشام در اتاق انقاذ و بالا بردن پرچم سه ستاره معارضین همگی در بستر یک جنگ ادراکی قابل تفسیر است.
گروهک تروریستی تحریرالشام گونه ای یکدست نیست
سیمیاری در ادامه با تبارشناسی تحریریها، گفت: در اتحادیه تحریرالشام تا مدتها نفر اول در بخش شرعیات آن «عبدالرحیم عطون» بوده است، این شخص در کنار فردی چون «ابوقیضان مصری» مجموعهای از قوانین التقاطی را برای تحریر تنظیم کردند که مجموع آن را میتوان در «القانون العربی الموحد» پیدا کرد، این قوانین روی قواعد حقوق لیبرالیستی و غربی نوشتهشده اما روی نمای آن قوانین اسلامی بود.
کارشناس محور مقاومت عنوان کرد: بخش نظامی نیز ترکیبی از گروههای متعدد است که بسیاری از آنها ماهیت تروریستی و تکفیری داشته و بخش محدودی نیز سلفی هستند، جیشالحرار، جیش النصره و مهاجرین توحید و فرماندهان رسته آنها مانند ابوعبیده شامی کاملاً دیدگاههای تکفیری داشته و تعدادی نیز در تفسیر شرعیات متفاوت از بخش اکثریت هستند، درواقع در تفسیر گروهک تروریستی تحریرالشام با گونهای یکدست روبهرو نبوده و مجموعهای از گروهکها با DNA متفاوت را مشاهده میکنیم.
وی خاطر نشان کرد: بهعنوانمثال در بخش استراتژی اتحادیه تحریرالشام شاهد ترکیبی از فرماندهان میدانی و سیاسی هستیم که بخشی از آنها اخوانیهایی هستند که عضو احزابی چون حزب النور بودند بعد از سقوط محمد مرسی در مصر (سال ۲۰۱۳) به سوریه آمده و به بهانه کار خیریه و اجتماعی جذب داعش شدند اما در سال ۲۰۱۷ به آنسو وارد ساختار تحریرالشام گردیدهاند، این پیوستگی به اخوانیسم و نیز پیوست و گسست آنها به داعش در شناخت بهتر جامعه تحریری بسیار اهمیت دارد.
کارشناس مقاومت درباره شباهتها و تفاوتهای ماهیتی تحریریها و طالبان گفت: یکی از شبهاتی که در روزهای اخیر مطرحشده است درباره ماهیت تحریرالشام و میزان شباهت آن به گروههایی چون طالبان است، دراینباره باید گفت که طالبان دارای استخوانبندی روشن بوده و هویت پشتونیستی با غلبه دیوبندی است اما گروهک تروریستی تحریرالشام دارای سازمان منظم فکری نبوده برای بررسی ماهیت آن باید به ساختار آن توجه کرد.
وی اظهار کرد: تحریریها در ساختار از مجموعه نیروهای متعدد فکری تشکیلشده است و فرم آن در یک ظرف جا نمیشود بهعنوانمثال استخوانبندی گروهک تروریستی تحریرالشام وابسته به افرادی چون ابو محمد الحدود است که بسیار پیچیده بوده و با استخبارات عربستان سعودی رابطه نزدیک دارد و به اصطلاح کلید اسرار گروهک محسوب میشود و یا آنکه در سیستم ضد جاسوسی و امنیتی خود در بستر افرادی چون نایف محمد عبدالمجید رشد کرده که سالها عضو جبهه النصره بوده است. همچنین فردی چون ابوعایشه حضورداشته است که در اسناد قید شده است که با MI6 انگلیس مراوده داشته و مقاومت در ماجرای فوعه و کفریا با او اصطکاک پیداکرده است.
کارشناس محور مقاومت گفت: این ساختار نشان میدهد که گروهک تروریستی تحریرالشام وابسته به متغیرهای داخلی نبوده و ممکن است که از لحاظ تاکتیکی تغییراتی را در خود ایجاد کرده باشد اما از لحاظ استراتژیک همچنان سلفی باقیمانده است و فاصله فراوانی با ادعای تشکیل «حکومت همهشمول» در سوریه دارد، درحالیکه طالبان به دلیل پیوستهای داخلی بخش کمتری از آن وابستگی به بیرون از افغانستان داشت.
پروژه ناتو در سوریه چیست؟
سیمیاری درباره آینده مقاومت پس از ورود تروریستها به دمشق گفت: پروژه ناتو در سوریه با تکیهبر گروههای تکفیری تثبیت یک نظام جدید در سوریه نیست بلکه تولید ناامنی، فعال کردن گسلهای تجزیه و تکثیر هستههای تروریستی است که ذیل پروژهای بانام «دیواربهدیوار» در حال اجرا است. هدف از این اقدام «مقاومت زدایی از منطقه» است. این طرح در بخش فارسی توسط شبکه نفاق هدایت میشود.
وی ادامه داد: البته مقاومت نیز صورتمسئله موجود را در تحولات سوریه درک کرده است و باید توجه کنیم که این بازی دونیمه دارد که یکنیمه آن با شاهکار طوفان الاقصی و وعده صادق از سویی نیز تحولات سوریه از سوی دیگر تازه به پایان رسیده و نیمه دوم آن با ایجاد فرم جدیدی در مقاومت آغاز خواهد شد.
کارشناس محور مقاومت در پایان تصریح کرد: مقاومت توان ایجاد شبکه همپیمان جدید را دارد، همین امروز حداقل چهار جریان در سوریه داریم که استعداد بالایی برای به هم زدن پروژه آمریکایی شکلگرفته درصحنه را خواهند داشت، این هستههای جدید از مقاومت نسبت به شکل کلاسیکتر آن رادیکالتر و چابکتر خواهد بود، این شبکه با توجه به ماهیت تحریری بهسرعت در سوریه یارگیری خواهند کرد.
نظر شما