۱۴ بهمن ۱۳۸۶، ۹:۰۴

13بهمن روز جهانی تالابها /

مرگ تالابها ؛ طبیعت در تقلای تنفس

مرگ تالابها ؛ طبیعت در تقلای تنفس

یکی از شگفت انگیزترین اعجاز طبیعت که نقش بی بدیلی در حفظ و حراست از آبزیان، گیاهان، جانوران و در عرصه ای وسیع تر انسانها ایفا می کند، تالاب است که با کارکردهای منحصر به فرد توانسته جای خود را در میان جوامع بشری باز کند.

به گزارش خبرنگار مهر، پالایش طبیعت ، ذخیره و تأمین آب، مهار سیلاب، جلوگیری از توفان شن، حفاظت سواحل، موجودیت به عنوان زیستگاهی برای انبوه پرندگان، خزندگان، ماهیان و... از جمله کارکردهایی است که تالاب ها را به محیط هایی بسیار با ارزش برای جوامع بشری تبدیل نموده است.

تا آنجا که جهان در سال 1971 کنوانسیون رامسر را برای حفاظت جهانی از تالاب ها و حمایت علمی ، پژوهشی و اجرایی کشورهای عضو در جهت مقابله با تخریب تالاب ها به امضا رساند و ایران به عنوان اولین میزبان این کنوانسیون ، چهره ای ماندگار برای خود به جای گذاشت چهره ای که متاسفانه در چند ساله اخیر به دلیل بی مهری های مداوم سازمان حفاظت از محیط زیست در امر حفاظت از تالاب ها در عرصه بین المللی مخدوش گردیده است.

در خصوص تهدیدات و آسیب های بی شماری که بخصوص در چند ساله اخیر در تالاب ها ایجاد شد همین بس که بگوییم در میان 22 تالاب بین المللی کشور 7 تالاب آن به لیست سیاه مونترو پیوسته است. لیستی که عدم توانایی یک کشور در حفاظت از یکی از با اهمیت ترین زیستگاههای طبیعی را نشان می دهد.

متاسفانه در حال حاضر دریاچه ارومیه به دلیل احداث بزرگراه در تالاب، احداث سد و تاسیس شهرک های تفریحی و توریستی  در محدوده آن، تالاب شادگان به دلیل آلودگی های نفتی ، آلودگی حاصل از طرح نیشکر و ورود فاضلاب به آن، تالاب نی ریز و کمجان به دلیل سد سازی و خشک کردن بخش های وسیعی از آن برای کشاورزی ، هامون پوزک به دلیل خشک شدن و سد سازی در افغانستان و دریاچه های شورگل ، یادگارلو و دورگه سنگی به دلیل سد سازی و احداث جاده وضعیت مناسبی ندارند.

همچنین تالاب انزلی به دلیل ورود رو به افزایش فاضلاب های صنعتی و کشاورزی به تالاب،تخریب جنگل های بالا دست و ساخت میانگذر ، تالاب آلاگل – آجی گل – آلماگل به دلیل پمپاژ آب از دریاچه آلاگل، راه سازی های متعدد در کنار تالاب ( آلاگل ) ، وارد کردن گیاهان تزیینی در تالاب آلماگل و سد ساز و بالاخره تالاب هامون صابری و هامون هیرمند به دلیل ایجاد سازه‌های آبی در افغانستان، در وضعیت اسفناکی به سر می برند و به عنوان 7 تالاب در حال انقراض بین المللی ایران در لیست مونترو قرار گرفته اند.

بی شک با نظاره بر علل حذف این 7 تالاب بین المللی که شاید بتوان آنها را نمادی از دهها تالاب در حال تخریب دیگری عنوان کرد جامعه را به تفکر وا می دارد... و این سوال را در افکار دوستداران محیط زیست می پروراند که به راستی علت اساسی تخریب بی تدبیرانه تالاب ها چیست؟ چرا با وجود وظیفه ذاتی سازمان حفاظت محیط زیست در حفظ تالاب ها به عنوان یکی از محیط های با ارزش طبیعی ، باید شاهد از بین رفتن تدریجی آن ها باشیم؟

در این مبحث برآنیم که ضمن اشاره به علل از بین رفتن تالاب ها،راهکارهایی را که کارشناسان و صاحب نظران در زمینه ترمیم آنها عنوان می نمایند را ارایه کنیم، باشد تا تلنگری گردد برای دوستداران توسعه ناپایدار که بی رحمانه شمشیر خشم خود را نثار طبیعت بی جان می نمایند.

چرا تالاب ها از بین می روند؟

اگر بخواهیم علل از بین رفتن تالاب ها را به دو بخش مجزا تقسیم کنیم بی شک  به جز خشم طبیعت و توسعه ناپایدار بشری نتیجه ای از این تقسیم بندی نصیب ما نخواهد شد.

بسیار اتفاق افتاده است زمانهایی که طبیعت دم از ناسازگاری می زند و چوب خشم خویش را نثار گوشه ای از خلقت می نماید، حرکتی که به عقیده بسیاری از صاحب نظران نیاز محیط زیست می باشد و نظم و مقررات طبیعی بر آن حکم فرماست، پس اذعان بر آن با وجود آنکه گهگاه تاثیری جبران ناپذیر بر محیط می گذارد تعجب آور نیست.

اما نگرانی ها از اینجا شروع می شود که با نظاره بر علل از بین رفتن تالابها به خصوص 7 تالابی که به آنها اشاره شد، نشان می دهد درصد زیادی از عوامل تاثیر گذار بر نابودی تالاب ها را باید به توسعه ناپایدار کشور مرتبط ساخت، توسعه ای که هنوز مسیر مستقیم خود را نیافته است و هنوز نمی داند برای رسیدن به اوج، پلهای پشت سر را نباید به راحتی خراب کرد.

دکتر محمد رضا مسعودی نژاد متخصص محیط زیست در گفتگو با خبرنگار مهر با تایید مطالب فوق گفت: یکی از عوامل اصلی در تخریب تالاب ها احداث سدهایی است که بر روی رودخانه ها ایجاد می شود و مقدار زیادی از آبی را که وارد تالاب ها می شود ، کاهش می دهد و همین کاهش آب تالاب ها غلظت آلودگی در آن را افزایش داده و بدین ترتیب منجر به از بین رفتن اکوسیستم تالاب و در نتیجه مرگ گیاهان و موجودات اطراف آن می شود.

این متخصص محیط زیست یکی دیگر از مشکلات تالاب ها را ورود فاضلاب شهری و صنعتی به درون آنها عنوان نمود و اضافه کرد: معمولاً فاضلابهای شهری و صنعتی از طریق رودخانه ها وارد تالاب می شوند، غلظت آلودگی تالاب را افزایش می دهند و موجودات اطراف تالاب را از بین می برند. اما آیا می توان برای نابودی تالاب ها به این دو عامل بسنده کرد؟

مهندس علی مزروقی  کارشناس محیط طبیعی با تایید بر نگاه نقادانه دکتر مسعودی نژاد معتقد است: در کنار دو عامل سد سازی و ورود آب فاضلاب به تالاب ها نباید نقش زه کشی و خشک کردن تالاب ها در جهت استفاده از زمین برای کشاورزی را از نظر دور کرد.

وی با اشاره به اینکه در حال حاضر این نوع اقدام متوقف شده است ، تصریح کرد: تالاب کمجان از نمونه تالاب هایی است که از این طریق نابود شده است و هم اکنون در  لیست سیاه مونترو قرار دارد.

این کارشناس محیط طبیعی یکی دیگر از تهدیدهای تالابهای کشور را فعالیتهای نادرست در نزدیکی تالاب ها عنوان کرد و گفت: براساس دیدگاه توسعه پایدار هر فعالیت توسعه ای باید با محیط منطقه همخوانی داشته باشد که متاسفانه در برخی از پروژه ها به این مسئله توجهی نمی شود بطور مثال بر اساس یک مصوبه فعالیت صنایع پتروشیمی در سه استان شمالی ممنوع بود اما چندی پیش پروژه ساخت مجتمع پتروشیمی در آن مناطق آغاز شد.

مشاورملی تنوع زیست در طرح حفاظت از تالاب ها نیز در پاسخ به این سوال خبرنگار مهر، گفت: متاسفانه تالاب های کشور تحت نظارت یک ارگان خاص نمی باشند و سازمانهای مختلفی از جمله سازمان حفاظت از محیط زیست، وزارت نیرو، جهاد سازندگی، شیلات و... هر یک به نوعی در خصوص حفاظت از تالاب ها نقش دارند لذا تا زمانی که بین سازمانهای ذیربط در این قضیه هماهنگی ایجاد نشود نمی توان به رفع مشکلات تنوع زیستی در تالاب ها امیدوار بود.

لیسا پورلک افزود: ما می توانیم برخی از مشکلات تالابها را به وضعیت اقلیمی و تغییرات آب و هوایی منطقه نسبت دهیم و آن را از مسایل طبیعی تلقی کنیم اما این را نیز باید بپذیریم که بخشی نگری مسئولین نیز در این زمینه بی تاثیر نیست.

دکتر خدیجه رضوی مدیرعامل انجمن توسعه پایدار و محیط زیستن نیز به یکی دیگر از عوامل تخریب تالاب ها اشاره کرد و گفت: شاید مهمترین مسئله در تضعیف تالاب ها را باید از شروع اصلاحات ارضی در کشور دنبال کرد و اعتقاد دارم که تمام معضلات مدیریت منابع طبیعی ما از این هدیه خارجی قبل از انقلاب سرچشمه می گیرد.

وی افزود: تا پیش از فرمان اصلاحات ارضی منابع طبیعی ما بسیار پایدارتر مدیریت می شد و از زمانی که تعلق خاطر از بومیان محلی گرفته شد، معضلات مدیریت ناپایدار درعرصه محیط زیست گریبانگیر کشور شد.

به گزارش خبرنگار مهر، براستی آیا با چنین روندی توسعه پایدار امکان پذیر است؟! آیا سزاست که در این مسیر، به راحتی بر روی منابع ارزشمندی چون تالاب ها خط بطلان کشیده و آنها را به سمت نابودی هدایت کنیم؟! عجیب آنست که در مقابله با بسیاری از اینگونه تخربب ها از سازمان حفاظت محیط زیست اقدام شایسته ای دیده نمی شود!

چه باید کرد؟

دکتر مسعودی نژاد در پاسخ به این سوال که برای ترمیم وضعیت نا بهنجار تالاب های کشور چه باید کرد، گفت: اولین کاری که در این زمینه باید انجام گیرد این است که این زیستگاهها به صورت یک ذخیره گاه ملی و تحت حفاظت سازمانهایی ازجمله سازمان حفاظت از محیط زیست درآیند تا کسی نتواند بر آنها دخل و تصرف کند.

وی خاطر نشان کرد: بحث هماهنگی بین سازمانها نیز از مواردی است که باید به صورت جدی مورد تامل قرار گیرد هیچکس با توسعه مخالف نیست اما اعتقاد ما این است که توسعه باید پایدار باشد.

مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب های ایران نیز در این خصوص معتقد است: اگر می خواهیم  آسیبی به تالابهای کشور وارد نشود باید مردم محلی را نیز در این امر شریک کنیم و برای این مهم ابتدا موظفیم نیازها و اولویت های جوامع محلی را در نظر بگیریم، چرا که تالاب ها برای مردم محلی است و باید منابع آن را برای آنها صرف نماییم.

دکتر علی نظری دوست با تاکید بر نقش هماهنگی سازمانها در کاهش تهدیدها و آسیب های موجود در مسیر حرکتی تالاب ها خاطر نشان کرد: در حال حاضر دستگاهها مسئولیتهای بخشی خود را به خوبی انجام می دهند ولی برآیند بخشی نگری سازمانها به نفع تالاب ها نیست و آنها  نیازمند هماهنگی سیستماتیک کلیه دستگاهها هستند و تلاش ما بر این است که این ارتباط سازمانها با یکدیگر به صورت کامل ایجاد گردد.

علی مزروقی نیز دیدگاه صاحب نظران فوق را تایید کرد و گفت: امروزه در جهان جوامع محلی را در حفاظت از محیط زیست دخالت می دهند و در حقیقت نوعی مشارکت عمومی را برای محافظت از تالاب ها مد نظر قرار می دهند.

وی افزود: اما این نکته را نیز نباید از نظر دور کرد که مشارکت مردمی زمانی به نتیجه می رسد که تهدیدی متوجه تالاب ها نباشد اما متاسفانه در حال حاضر ما یک گام عقب هستیم یعنی ابتدا باید تهدیدات را رفع کنیم سپس حفاظت از آنها را به مردمی بومی بسپاریم.

مزروقی تصریح کرد: با تهدیدهای جدی که متوجه برخی تالاب های ایران است نقش دولتها بسیار برجسته تر از مردم محلی است و آنها باید با ارایه اعتبارات لازم خطرات پیش روی تالاب ها را از کاهش دهند.

وی خاطر نشان کرد: متاسفانه سازمان های ذیربط در این مسئله تا حدودی نگاه بخشی به تالاب دارند و نیاز به هماهنگی آنها مسئله مهمی است که مطمئنا در رفع تهدیدات تالاب ها بسیار حائز اهمیت است.

با توجه به نظرات کارشناسان فوق می توان چنین عنوان کرد که بهره گیری از مردم محلی و توجه به مقوله مشارکتهای مردمی در کنار ایجاد هماهنگی میان سازمانهای مرتبط با تالاب ها ، موثرترین راهی است که در حفظ تالاب ها می توان موثر باشد.

در پایان امید است که سازمان حفاظت از محیط زیست با تحقق طرح جدید خود که به یاری سازمان ملل UNDP/GEF در جهت حفظ تالاب های کشور به مرحله اجرا در آورده است، بتواند دست سودجویانی را که به دنبال رسیدن به مقاصد خودخواهانه خود، جامعه را به سمت توسعه نا پایدار هدایت می کنند قطع و در هدایت برنامه های کشور به سمت توسعه پایدار تمام تلاش خویش را بکار بندد.

کد خبر 631810

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha