به گزارش خبرنگار مهر، سی و دومین قسمت از سری جدید برنامه «هفت» جمعه ۳۰ آذر از شبکه نمایش پخش شد.
این قسمت از برنامه که همزمان با شب یلدا به شبکه نمایش آمد با سه بخش همراه بود. پرونده ویژه این قسمت از برنامه با حضور امرالله احمدجو به «قصهها و سینما» پرداخت و در میز گفتگوی ویژه «روایت شهید، خانواده یا فیلمساز» با حضور شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایینژاد و درنهایت نیز «شبنشینی هفت» با حضور امیر قادری، آرش خوشخو، حمیدرضا قادری، رضا صدیق و مجید افشاری برگزار شد.
اولین بخش از این برنامه به پرونده ویژه با حضور امرالله احمدجو به «قصهها و سینما» اختصاص داشت.
امرالله احمدجو در ابتدای این بخش گفت: خوشبختانه امروز فرصتی ایجاد شده است تا بگویم نوع کارهایی که من تاکنون انجام دادهام بیشتر قصه بودهاند تا داستان. قصهها خود زندگی نیستند بلکه استعارهای از زندگی هستند.
وی افزود: تفاوت این ۲ این است که قصه متکی بر اتفاق است. داستان متکی بر روابط علت و معلولی است. معمولاً رمانهای جدید بیشتر سراغ داستان میروند. البته قصه روابط علت و معلولی را انکار نمیکند اما بیشتر جبر و بخت در آن دخیل هستند مانند «هزارویک شب»، «سمک عیار»، «خسرو و شیرین» و … . درواقع قصه دامنه بسیار وسیعی دارد.
نباید با متون کهن حریصانه برخورد کرد
احمدجو عنوان کرد: امشب تولد من است و اولین قصهگوی من، من را پای دار قالی به دنیا آورد. اتفاق جالب اینکه بعدها من ارتباط عجیبی میان قالی بافتن و قصه و قصهگویی پیدا کردم.
افخمی گفت: شما جزو معدود قصهگوهایی هستید که قصههای قدیمی را اقتباس نمیکنید بلکه جان قصه را متوجه شده و سعی میکنید در قصهگویی میراثدار قصههای ایرانی باشید.
امرالله احمدجو در ادامه توضیح داد: در اغلب متون ما که حاصل کار عارفان و شبه عارفان است برخی مضامین خاص وجود دارد و لذت بردن از این گنجینه بسیار مهم است. اگر با حرص و آز سراغ این گنجینه بروید چیزی نصیبتان نمیشود یا چیزی نصیبتان میشود که بسیار آبروبر است. فیلمهای هالیوود برگرفته از داستانهای «هزارویک شب» است اما متاسفانه ما این کار را انجام نمیدهیم.
تعزیه قصه عاشورا است نه تاریخ عاشورا
وی افزود: تعزیه قصه عاشورا است نه تاریخ عاشورا یعنی قصهگو آنچه که برای ایجاد حسی خاص لازم داشته است، از این واقعه تاریخی برداشت کرده است. تعزیه یک متن منظوم است که هر قطعه آن توسط نقالان مختلف بیان میشود.
احمدجو درباره سریال «سلمان فارسی» داوود میرباقری گفت: قرار است که اطلاعات این اثر به شکل متمرکز از بخش روابط عمومی منتشر شود. من اکنون کنار داوود هستم تا کار تعطیل شود و پیشنویس کارهای ایران را که در زمان ساسانیان است، بازنویسی میکنم.
در بخش دیگر برنامه میز گفتگوی ویژه «روایت شهید، خانواده یا فیلمساز» با حضور شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایینژاد برگزار شد.
افخمی در ابتدا گفت: خانم پیرانی شما دفعه اول از دیدن فیلم «هناس» چه احساسی گرفتید؟
در تولید «هناس» دخالت نکردم
شهره پیرانی پاسخ داد: فیلم روی من و دخترم تاثیر گذاشت و تا مدتی اشکهایمان قطع نمیشد. احساس کردم فیلم کار خود را خوب انجام داده و میتواند روی مخاطب خود تاثیر بگذارد. واقعیت امر این است که فیلم حوزه تخصصی من نیست و از ابتدا میدانستم متخصصان این حوزه باید کار را درست پیش ببرند و تلاش کردم تا از دخالتهایی که روند کار را دچار توقف میکرد، پرهیز کنم. قرار بود روایتی سینمایی و دراماتیک ساخته شود و این کاملاً متفاوت از مستند است و من این را درک میکنم. فیلم روایت و برشی از زندگی همسرم بود.
افخمی بیان کرد: فکر میکنم «هناس» فیلم خوبی بود چون سراغ یک فرمول همیشه موفق در سینما رفته بود. اینکه شما همدلی کردید تا فیلمساز فیلم خوب بسازد شاید به خاطر ذوق قصه گویی شماست. این تجربه باعث نشد خاطرات خود را بنویسید؟
پیرانی مطرح کرد: درباره این فیلم هم واقعیت امر این است که از ابتدا نمیدانستم قرار است روایت فیلم از زاویه نگاه من باشد. بعد از ساخت فیلم متوجه این اتفاق شدم. خانم مهدیه عین اللهی یکی از نویسندگان این فیلم بود که یک کتاب بسیار خوب هم درباره من و همسرم نوشتند که آن را هم بسیار دوست دارم. در میانه نگارش فیلمنامه بود که من لحظاتی که گذراندم، روایت کردم و نوشتن روشی برای همدلی و تخلیه من بود. دخترم هم کم و بیش مینویسد.
افخمی عنوان کرد: قطعاً یکی از دلایل تاثیرگذاری فیلم بازی خوب مریلا زارعی است. شما چقدر این بازی را پذیرفتید و به شما نزدیک بود؟
پیرانی مطرح کرد: بله من واقعاً بازی ایشان را دوست داشتم و خیلی زیاد به من نزدیک بود. مریلا زارعی آگاهانه فیلمهایی را انتخاب میکند که زن در آن برجسته است و بازی او قطعاً به دیده شدن فیلم بسیار کمک کرد.
وی ادامه داد: در همان زمان یکی از منتقدان معروف سینما گفت در این فیلم چهره بزک کرده همسر شهید را نشان میدهند تا مخاطب جلب کنند ولی این حرف واقعیت نبود و اتفاقاً آن تصویر نزدیک به واقعیت بود. من تاکید داشتم تا خود واقعیمان در فیلم نشان داده شود.
پیرانی تصریح کرد: این فیلم ۱۰ سال بعد از حادثه ترور اتفاق افتاد و صحنهای که خیلی به آن احساس نزدیکی کردم، صحنه ترور بود چون خود آقای دارابی هم تاکید داشتند تا هالیوودی ساخته نشود. آن صحنه خیلی نزدیک به واقعیت ساخته شد. آرمیتا دخترم هم به اندازه من در جریان فیلم و تولید آن بود و او هم فیلم را دوست داشت.
همسر شهید رضایینژاد در بخش دیگری از صحبتهای خود مطرح کرد: اعتقاد دارم این قدرت ادامه دادن من بعد از شهادت همسرم، به مادرانگی برمیگردد. از همان لحظه ای که همسرم شهید شد من تنها به دخترم فکر میکردم. مادرانگی قدرت ادامه میدهد. از همان لحظه تا به امروز تمام برنامههایم منطبق بر آرمیتا شده است.
در سینما حاضر نیستند درباره افتخارات ایران فیلم بسازند
وی افزود: اجازه بدهید در اینجا از یک درد بزرگ صحبت کنم. مثلاً فیلم «اوپنهایمر» که درباره بزرگترین جنایت تاریخ بشریت است، روایت فیلم، جوایز، کارگردان، بازیگران و … را ببینید اما متاسفانه در سینمای ایران حاضر نیستند درباره افتخارات خود فیلم بسازند. دردسر بزرگی وجود دارد تا یک بازیگر بیاید و چنین نقشهایی را بازی کند و حتی بازیگرهایی که هویت خود را از بازی در چنین شخصیتهایی گرفتهاند هم حاضر به بازی نبودند. این درد بزرگی است و کاش تجدیدنظری اتفاق بیفتد.
پیرانی در بخش دیگر صحبت هایش مطرح کرد: باور من این بود که من که ماندم باید روایتگر باشم و از همین جا وقتی آقای محمدرضا شفاه پیشنهاد ساخت این فیلم را دادند آن را پذیرفتم. بعد از فیلم «هناس» احساس کردم باری از دوش خود زمین گذاشتم. قوت هر خانوادهای به مادر خانواده است و باور دارم قدرت هر جامعه از مادران نشات میگیرد.
در حوزه تصویر نمیتوان مطلب خشک و جدی ارائه کرد
در ادامه برنامه «شبنشینی هفت» با حضور امیر قادری، آرش خوشخو، حمیدرضا قادری، رضا صدیق و مجید افشاری برگزار شد.
حمیدرضا قادری در بخشی از این قسمت درباره نحوه ارائه نقد در تلویزیون گفت: اگر کسی بخواهد مطلب جدی بنویسد این موضوع برعهده متن و قلم است و در حوزه تصویر ما نمیتوانیم مطلب جدی و خشکی بیان کنیم. اگر کسی بخواهد در حوزه نقد متن ادبی خلق کند در مدیوم تصویر امکانپذیر نیست. در حوزه تصویر لاجرم ما باید خروجی مفرحی ارائه کنیم تا مخاطب احساس نکند سرکلاس درس نشسته است.
رضا صدیق عنوان کرد: من با این نظر مخالفم زیرا در حوزههای دیگر مانند دینپژوهی هم در تلویزیون برنامههای جدی و نظری وجود دارد که نمونههای موفقی هم بودهاند. به نظرم اگر یک برنامه تخصصی و آکادمیک در حوزه نقد فیلم هم وجود داشته باشد قطعاً مخاطب خودش را پیدا میکند. اینکه نقد جدی لزوماً بابد مکتوب باشد به نظرم درست نیست.
آرش خوشخو مطرح کرد: آقای قادری درباره فیلم و کتاب هم چنین عقیدهای دارید؟ یعنی به نظر شما کتاب عمیقتر از فیلم است؟
قادری گفت: کتاب ضعفهایی دارد که سینما آن را پوشش داده است مانند پرسپکتیو. ما چیزی را در تلویزیون نمایش میدهیم که فکر میکنیم مهم است یعنی دغدغه این را داریم که مخاطب بیشتری را جذب آن کنیم. به نظر من دستیابی به این مهم این است که برنامه در حوصله مخاطب بگنجد.
امیر قادری عنوان کرد: در دوره گسترش فضای مجازی تلویزیون جایگزین کتاب شده است و دوم اینکه کتاب در بهترین حالت خودش مونولوگ است و تلویزیون این امکان را دارد که چالش ایجاد میکند. درمورد برنامه «هفت» من فکر میکنم که ما مفرح اجرا نمیکنیم بلکه همینگونه که هست زندگی میکنیم. یکی از بزرگترین مشکلات نقد این است که سرگرمی را از جدیت جدا میکند.
خوشخو یادآور شد: در قرون نخستین تمام حرف مردم به وسیله تصویر منتقل میشده و این تصاویر کم کم تبدیل به خط شده است. اکنون میگویند که این چرخش برعکس شده است و ما مجدد به تصویر رجوع میکنیم.
این قسمت از برنامه به زندهیاد علی حاتمی کارگردان فقید سینما و تلویزیون تقدیم شد.
نظر شما