به گزارش خبرنگار مهر، عظیمپور در نخستین تجربه کارگردانی خود در تلویزیون به نوعی تلاش کرده یک قصه به شدت دراماتیک و آشنا را با لحن و زاویه نگاهی تازه محور کار قرار دهد. همین رویکرد باعث شده این قصه تکراری با تکیه بر جزئیات و نوعی فاصله گرفتن از هسته اصلی درام، متفاوت جلوه کند.
خط اصلی "بیداری" همان کلیشه ازدواج دختر فقیر و پسر پولدار است که این بار با پرداختی تازه ارائه میشود و اوج و فرودی غیر قابل پیشبینی را برای مخاطب پیگیر مجموعه فراهم میکند. این وجه در مقاطعی خاص کمک کرده روند ماجرا ریتم مناسب و تند داشته باشد و از گیر افتادن در یک موقعیت ساکن فاصله بگیرد.
آغاز مجموعه همراه است با بازگشت شبانه سینا (امیر دلاوری) به ویلا شمال که ناگهانی و بیمقدمه بودن این حضور کنجکاوی سرایدار ویلا (عمو فاضل) و دختر برادرش (ترنگ) را برمیانگیزد. این معرفی کوتاه در موقعیتی که جایگاه شخصیتها هنوز برای مخاطب مشخص نیست، کمک میکند معرفی به گونهای سریع و موجز انجام و پرده از عشق قدیمی سینا به ترنگ (شقایق نوروزی) برداشته شود.
هر چند این موقعیت اولیه با توجه به خاستگاه اجتماعی متفاوت دو جوان به نوعی فرصتی مناسب برای حرکت بر مسیری دراماتیک و آشناست، اما کارگردان هوشمندانه از حرکت تکراری پرهیز کرده و برخلاف انتظار مخاطب با طراحی روندی پویا، به این موقعیت معلق پایان داده و در عرض چند قسمت کوتاه آنها را به هم میرساند.
این پرداخت همان وجه غیر قابل پیش بینی را برای مخاطب تدارک میبیند که عادت کرده بازی با این موقعیتهای آشنا را مثلاً در عرض 20 قسمت تجربه کند نه دو سه قسمت. نکتهای دیگر که از این پرداخت مشخص میشود این است که دغدغه نویسنده و فیلمساز بازی با این موقعیتهای به شدت دراماتیک نبوده و همین وجه است که لحن و پرداخت خاص "بیداری" را متفاوت میکند. فقط کافی است به چگونگی مرگ سینا در قسمتهای آغازین اشاره شود که برای شکستن عادت مخاطب طراحی شده است.
سازنده "بیداری" آشکارا از نگاه دراماتیک به اتفاقات و ماجراهای زندگی ترنگ به عنوان زن-مادری رها شده پرهیز کرده و نوعی سردی در زاویه نگاه او به درام احساس میشود. این فاصله گرفتن عامدانه هر چند در بازخورد مخاطب مشمول آزمون و خطا میشود، ولی مهم این است که روی عادت مخاطب عام حرکت نمیکند و او را به نگاهی جدید به ماجرایی برآمده از داستان های معروف به "بر سر دوراهی" دعوت میکند.
این نگاه حتی در جنس بازی بازیگران هم لحاظ شده و تلاش شده شادی، غم، عصبانیت و ... آنها در موقعیتهای به شدت بحرانی همواره در پردهای از اعتدال به نمایش گذاشته شود تا همچنان احساسات سطحی مخاطب در درجه دوم اهمیت قرار بگیرد و آنچه برجسته میشود ماهیت و عمق موقعیت باشد نه رنگ و لعاب ظاهری که به آن الحاق شده است.
اینگونه است که میتوان روند بیکس شدن ترنگ را در چند قسمت کوتاه مرور کرد که مرگ عمو فاضل تیر خلاص را به آن میزند. این مرگ درست پس از مرگ سینا و در شرایطی که ترنگ فهمیده از شوهر مردهاش باردار است طراحی شده است. به این ترتیب روند بدبختیهای ترنگ بدون آنکه مطابق با درام موجود در مخاطب واکنش ایجاد کند، او را مرتب به مرور این سیر ترغیب و از توقف در موقعیتهای بینابینی پرهیز میکند.
مجموعه "بیداری" به گونهای طراحی شده که ترنگ از لحظه تنها شدن حرکتی غیرهدفمند را به سوی خودباوری یا همان تعبیر نام مجموعه یعنی بیداری نسبت به موقعیت خود و اطرافش را آغاز کند. این حرکت به مثابه همان سفر خود ساختگی در فیلمهای اینچنینی است که ایستگاههایی را برای مواجهه او با شخصیتهای فرعی جدید فراهم و به تدریج دید بسته او بسط پیدا میکند.
در این میان داستانکهایی که برای هر ایستگاه طراحی شده، هر چند مقطعی و کوتاه است ولی بر اساس پتانسیل خط فرعی موجود مورد بسط قرار گرفته است. مانند خط فرعی کارگاه تولیدی و آشنا شدن ترنگ با دختران کار، همخانه شدن ترنگ با زن اول سینا (شادی)، آشنایی با وکیل (آذین)، کار در دفتر خواهر آذین (فریبا کامران) و ...
برخی از این خطوط قابلیت پیوند تنگاتنگ با خط اصلی و برقراری راه ارتباطی با زندگی ترنگ و خانواده غفاری را بیشتر دارند و این وجه در کمیتی که به آنها اختصاص پیدا کرده هم نمودار شده است. خط فرعی زندگی شادی (بهناز جعفری) از جمله خطوطی است که با داشتن قابلیتهای لازم به نوعی تنش و بی ثباتی را به عمق موقعیت و فیلم وارد میکند.
شکلگیری رابطه میان شادی و ترنگ علاوه بر این میتواند در خاکستری کردن تنها شخصیت منفی مجموعه موثر واقع شود. سارا (الهام پاوهنژاد) تنها شخصیت منفی مجموعه است که با این خط فرعی با پرداختن به نازایی، تنهایی و ترک شدن او از سوی شوهر (هومن برقنورد) تا حدی تعدیل و خاکستری میشود. به خصوص در چینش موقعیت رویارویی سارا و شادی که الگوی رویارویی زنان تلویزیونی تازه شده و نوعی پردازش جدید با نگاه به شخصیتپردازی وارد رابطه بین آنها میشود.
مجموعه "بیداری" از جهت ورود نگاهی جدید به موقعیتهای آشنا و به شدت دراماتیک حائز اهمیت است و میتواند با ایجاد فاصله منطقی بین مخاطب و هسته اصلی درام در هر موقعیت، به گونهای آگاهانه فضای جاری در عمق موقعیت را برجسته و در نهایت به تأثیرگذاری ورای آنچه عمده مجموعههای تلویزیون در نظر دارند، دست پیدا کند.
مجموعه تلویزیونی "بیداری" به نویسندگی و کارگردانی بهرام عظیم پور از آبان ماه گذشته چهارشنبه هر هفته در 20 قسمت روی آنتن شبکه سه رفت و چهارشنبه چهارم اردیبهشت با پخش آخرین قسمت به پایان میرسد. این مجموعه داستان دختر و پسری جوان به نام ترنگ و سیناست که با وجود مخالفتها تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند. اما...
"بیداری" بر اساس طرح حسین آقاهرندی و علی پورکیانی و با حضور داود رشیدی، پرویز پورحسینی، آتیلا پسیانی، الهام پاوهنژاد، بهناز جعفری، فریبا کامران، هومن برقنورد، امیر دلاوری، شقایق نوروزی، ناهید مسلمی، هدی ناصح، سعید فروتن و حسین افشار ساخته شد.
حسین غضنفری تدوینگر، پوریا پورامین آهنگساز، ناصر شکوهینیا صدابردار، کامیاب امین عشایری طراح صحنه و لباس، محمد قومی طراح چهرهپردازی، آرش اسحاقی صداگذاری و میکس، محمدحسین شهباززاده مدیر تولید، ندا قائدی مقامی منشی صحنه، حمیدرضا شیروانیان ناظر کیفی، حسین آقاهرندی و علی پورکیانی تهی کنندگان این مجموعه هستند.
نظر شما