۸ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۵:۳۵

در حاشیه اکران یک فیلم کودک/

سهم ناچیز سینمای کودک و نوجوان از سینمای ایران

سهم ناچیز سینمای کودک و نوجوان از سینمای ایران

مرور علل به حاشیه رفتن فیلم‌های کودک و نوجوان در سینمای ایران بیش از هر چیز این نکته را تایید می‌کند که شرایط نامناسب اکران عمده‌ترین دلیل برای بی‌رغبتی فیلمسازان به این گونه سینمایی است.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ اکران یک فیلم کودک و نوجوان از چهارشنبه این هفته در چند سینما یک نکته فراموش شده و البته حل نشدنی را در ساختار سینمایی کشور یادآور می‌شود و این پرسش تکراری را مورد توجه قرار می‌دهد که هیچگاه به آن پاسخی درخور داده نشده است: سهم سینمای کودک و نوجوان از موجودیت سینمای ایران چیست؟

فیلم کودکانه "روزی که حسنی مرد شد" به کارگردانی کیانوش و کورش دالوند را می‌توان اولین فیلم سال 87 در ژانر کودک و نوجوان دانست که روی اکران را می‌بیند. ژانری مهجور که همه ارزیابی و آسیب‌شناسی‌ها درباره چرایی به حاشیه رفتن و محو شدن آن‌ تاکنون نتوانسته به راهکاری کاربردی در این حیطه بینجامد و شاهدیم که هر سال از تعداد فیلم‌های به نمایش درآمده در این ژانر کاسته شده و به تبع آن کمیت فیلم‌های تولیدی به تحلیل می‌رود. (شاید هم این نسبت برعکس باشد!)



نصف مال من، نصف مال تو

اشکال کار کجاست؟ مطمئناً اشکال از بازشناسایی قابلیت‌های نهفته در این گونه سینمایی نیست چرا که سال‌هاست آسیب‌شناسی و تحلیل آثار این حیطه حتی به طراحی یکسری قوانین و چارچوب‌ها انجامیده که شاید در بسیاری از دیگر ژانرها این مهم به دست نیامده باشد. بحث قدیمی در حوزه سینمای کودک و اینکه آثار "برای کودک" در این حوزه جای می‌گیرند یا "درباره کودک" خود به خود نشاندهنده آسیب شناسی مخاطب در این حوزه است.

آسیب‌شناسی مخاطب و توجه به این وجه هم بی‌شک برآمده از شناسایی جایگاه یک گونه سینمایی و اهمیت ارتباط متقابل و بازخورد آن با مخاطب است. هر چند برخی قائل به این تقسیم‌بندی‌ها نیستند و بیشتر به محوریت دنیای قهرمان کودک در کلیت یک فیلم اعتقاد دارند تا بتوان آن را به سینمای کودک و نوجوان نسبت داد؛ حال می‌خواهد این دنیا از زاویه دید محض یک کودک ترسیم شده باشد یا زاویه دید هنرمند در نگاه به دنیای کودک.

سینمای کودک و نوجوان و فیلم‌های این گونه سینمایی هر چند با تنوع ساختاری و مضمونی نمونه‌های موفق و ماندگار در تاریخ سینمای کشور دارند، ولی به عللی نامشخص از نقطه نظر هنرمندان سینما دور افتاده‌اند. زمانی بود که "گلنار"، "شهر موش‌ها"، "کلاه قرمزی" بدل به پدیده‌های سینمای کشور شدند و توانستند هم گیشه را فتح کنند، هم نظر کارشناسان را و مهمتر اینکه در خاطره ذهنی کودکان دیروز و امروز و فردا نهادینه شوند.

اما چگونه است که در سال‌های اخیر از این پدیده‌ها خبری نیست و در واقع هیچ فیلم کودک نتوانسته جریانساز شود؟ مطمئناً مشکل در ارتباط گرفتن با مخاطب نیست که نمونه‌های ذکر شده نشان داده اگر سازندگان کم‌فروشی نکنند و صادقانه به مخاطب خود بیندیشند، می‌توانند روی پاسخ مثبتی که دریافت خواهند کرد حساب کنند.

به این ترتیب به نظر می‌آید اگر اشکالی هم هست به فرآیند پس از تولید و نمایش و امکانی باز می‌گردد که چرخه اکران در اختیار این گونه آثار قرار می‌دهد. به نکته‌ای بازمی‌گردیم که ابتدای مطلب به آن اشاره شد: "روزی که حسنی مرد شد" اولین فیلم کودک است که در سال جدید به نمایش درمی‌آید. آیا فهرست فیلم‌های ژانر کودک در سال 87 می‌تواند از تعداد انگشتان یک دست تجاوز کند؟ برای رسیدن به پاسخ تخمینی مرور فیلم‌های کودک و نوجوان به نمایش درآمده در سال گذشته می‌تواند راهگشا باشد.

سال 86 فیلم‌‌های "دنیای آینده" پرویز جغتایی، "نصف مال من، نصف مال تو" وحید نیکخواه آزاد، "عاشق" افشین شرکت و "گوشواره" وحید موسائیان سهم سینمای کودک از اکران بودند. "دنیای آینده" که با کمترین اطلاع‌رسانی و به گونه‌ای نامناسب اکران شد. "نصف مال من" پس از 50 روز نمایش 000/400/335 تومان فروش داشت.

"عاشق" هم پس از 57 روز نمایش 600/285/237 و "گوشواره" پس از 35 روز نمایش 900/678/7 تومان فروش داشتند. این نموداری تقریبی از کمیت و کیفیت نمایش فیلم‌های کودک و نوجوان در سال گذشته و طبعاً افقی است که در سال جدید پیش روی این گونه سینمایی قرار دارد.

در این میان نگاهی به آثار شرکت‌کننده در جشنواره فیلم کودک و نوجوان همدان نیز به نظر لازم می‌آید. سال گذشته فیلم‌های "اتوبوس شب" کیومرث پوراحمد، "بچه‌های ابدی" پوران درخشنده، "قفل‌ساز" غلامرضا رمضانی و "نصف مال من، نصف مال تو" نامزد بهترین فیلم بودند که جز "قفل‌ساز" همه به نمایش عمومی درآمدند. ضمن اشاره به اینکه قرار گرفتن فیلم‌های پوراحمد، درخشنده و البته نیکخواه آزاد در این فهرست چندان متناسب با تعریف آشنا از این گونه سینمایی به نظر نمی‌آید.

 

گوشواره

همانطور که "تصمیم کبری" سیروس حسن‌پور و "سینه سرخ"‌ پرویز شیخ‌طادی نیز که در بخش‌های مختلف نامزد بودند هنوز راه به اکران عمومی نبرده و به نوعی حضور خود را تنها به جشنواره فجر دو سال گذشته و جشنواره کودک و نوجوان همدان محدود کرده‌اند.

در چنین شرایطی به نظر می‌آید اگر نخواهیم بدبینانه پیش‌بینی کرده باشیم، سینمای کودک و نوجوان کمترین سهم را از اکران هر سال سینمای ایران و اکران سال 87 دارد. اگر در این میان فیلم‌هایی را در نظر بگیریم که کودک و نوجوان تنها بهانه‌ای است برای گفتن از مسائل و دغدغه‌های بزرگسالان، در واقع شاید بهتر باشد این کمترین سهم را هم حذف کنیم تا واقعگرا باشیم.

کد خبر 672746

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha