هر وقت صحبت از سازندگی و توسعه می شود، نام کارگر بر زبان جاری می شود. هر وقت صحبت از تلاش و زحمت می شود، از کارگر یاد می کنیم و هر وقت، کشوری در مسیر خودکفایی گام برمی دارد و افتخاری کسب می کند، آن را مرهون تلاش و زحمت کارگران می دانیم که توانسته اند چرخ اقتصاد را به حرکت در آورند.
وقتی پای صحبت و درد و دلهای همین افراد تلاشگر و زحمتکش می نشینیم تا از وضعیت زندگی و امرار معاش آنان کسب اطلاع کنیم، متوجه دلخوری ها و گلایه هایی می شویم که همیشه با خودشان دارند. در گفتگو با یکی از همین کارگران که در یکی از کارخانه های تولید لاستیک خودرو شاغل است، گرم صحبت می شویم.
او با اشاره به اینکه حدود 5 ماه است که کارگران این کارخانه حقوق نگرفته اند، نسبت به عدم توجه مسئولان به وضعیت معیشتی کارگران گلایه داشته و می گوید: چرا، مزد زحمات کارگران نباید کفاف زندگی را بدهد و همیشه شرمنده زن و بچه ها باشیم.
این کارگر در خصوص عدم دریافت حقوق، این مشکل را ناشی از عدم حمایت های دولتی عنوان می کند و می گوید: این شرکت، قبلا تولید و فروش خوبی داشت و همه کارگران تقریبا از وضع خودشان راضی بودند اما بعد از اینکه شرکت از دست دولت رها شد، وضعیتش به هم ریخت و حالا می گویند که زمین کارخانه را فروخته اند تا تغییر کاربری بدهند.
کارگر بخش خدمات یکی از شرکتهای دولتی، از اینکه بخشی از حقوقش را پیمانکار طرف قرارداد بر می دارد، گلایه دارد و می گوید: از وقتی که کارهای خدماتی در بخش دولتی به پیمانکاران سپرده شده ، هیچ آینده روشنی نداریم و همیشه غصه می خورم که پیمانکار فردا به بهانه ای اخراج مان کند.
متاسفانه حقوق کارگران هیچ وقت متناسب با نرخ تورم و گرانی کالاها افزایش نمی یابد و از این رو، این قشر زحمتکش همواره در تامین هزینه های زندگی دچار مشکل است. البته این در حالی است که مسئولان وزارت کار چنین اعتقادی ندارند و معتقدند که تعیین دستمزد کارگران، با حضور نمایندگان سه گروه دولت، کارفرمایان و کارگران، با در نظر گرفتن مصالح کارگران در انطباق هرچه بیشتر میزان درآمد آنان با سطح معیشت و همچنین با توجه به مقتضیات بنگاههای تولیدی و کارفرمایان و شرایط اقتصادی جامعه تصمیم گیری می شود.
یک کارگر کارخانه تولید کفش که مدیر آن حقوق شان را با رعایت قانون کار پرداخت می کند، می گوید: مگر طبق ضوابط قانون کار، چقدر می گیریم که بشود شکم 4 سر عائله را با آن سیر کرد؟!
او می افزاید: میزان دریافتی من، هر ماه حدود 300 هزار تومان است. ولی کرایه خانه من هر ماه 150 هزار تومان است که وقتی آن را از حقوقم کسر می کنم، با 150 هزار تومان چطور 30 روز را بگذرانیم.
وزیر رفاه، اخیرا در اظهار نظر تازه ای عنوان داشته که خط فقر شدید در ایران، حدود یک دلار است. اگر بخواهیم به گفته های وزیر مربوطه استناد کنیم، نباید خانواده ای با درآمد 300 هزار تومان در ماه، مشکلی برای امرا معاش داشته باشد اما اینکه وزیر رفاه تا چه اندازه با قیمت های سرسام آور کالاهای ضروری و اولیه مورد نیاز مردم آشنا است، موضوعی است که با رجوع به درون زندگی مردم، می توان پاسخ آن را یافت.
در حال حاضر، قیمت یک کیلو برنج ایرانی به مرز 2500 تومان رسیده و قیمت گوشت قرمز بین 8000 تا 10000 تومان، بسته به منطقه سکونت افراد، متفاوت است. تخم مرغ، دانه ای 80 تومان و مرغ کیلویی 2500 تومان است و...
اگر بخواهیم باور کنیم که یک خانوار 4 نفره در ماه فقط 5 کیلو گوشت قرمز، 15 کیلو برنج، 100 عدد تخم مرغ و چند کیلو مرغ، مصرف کند که در کنار اینها باید به مایحتاج دیگری همچون روغن، ماست، پنیر، نان و... نیز اشاره داشت، آیا می توان با درآمد روزانه یک دلار، خود را از دایره خط فقر خارج ساخت.
نظر شما