۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۳:۳۹

سخن روز/

ابعاد طرحهای استراتژیک غرب برای ایجاد گسست و فتنه در جهان اسلام

ابعاد طرحهای استراتژیک غرب برای ایجاد گسست و فتنه در جهان اسلام

خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: تداوم بحران در برخی کشورهای اسلامی همچون لبنان، عراق، افغانستان و برخی دیگر کشورها اثبات کننده مداخله فلج کننده غرب در جهان اسلام است که بررسی ابعاد و گستره این مداخله و شیوه های اجرای آن ضروری است.

به گزارش خبرگزاری مهر، درباره سیاست غرب در مقابل جهان اسلام و مسلمانان سه مسئله قابل ذکر است :

اولین مسئله این است که امروز غرب در قالب کاریکاتور، کتاب، مقاله و فیلمهای اهانت آمیز تهاجم گسترده ی را علیه مسلمانان آغاز کرده است، ارائه این تصاویر اهانت آمیز نسبت به دین اسلام و مسلمانان که به دلیل نگرانی ازگسترش بی سابقه دین اسلام در جهان است؛ واکنشهایی را در جهان غرب و جهان اسلام به دنبال داشته است، اما نه به گونه ای که غرب را از ارائه این حرکتهای توهین آمیز باز دارد.

دومین مسئله این است که بسیاری از کشورهای مسلمان و مسلمانان تحت تهاجم نظامی کشورهای غربی هستند و خون، جان، مال و دین آنها در معرض هلاکت، تحقیر و تخفیف قرار دارد.

اما سومین مسئله که از دو مسئله قبلی مهمتر است؛ اینکه غرب با اتکا به برخی از قوای مسلمانان به تخریب عقاید و مسلمان کشی روی آورده است و با دست مسلمانان در برخی از کشورهای اسلامی درگیریهای فزاینده ای را به وجود آورده است .

مسلمان کشی در عراق، فلسطین، پاکستان، افغانستان و لبنان نه تنها تصویری از آشوب و ناامنی و بی ثباتی را از جهان اسلام در دنیا عرضه می کند، بلکه بیم آن می رود که این کشمکش ها سبب دین زدایی میان کشورهای مسلمان شود.

آمریکا به نمایندگی از غرب درصدد است به دوشیوه سخت و نرم افزاری کشورهای اسلامی و مسلمانان را با تغییرات ماهیتی و هویتی از درون و بیرون روبرو کند. گسترش روزافزون اسلام و احتمال اینکه دین قرن آینده، قرن اسلام باشد آمریکا را در برابر این سئوال قرار داده است که با این دین که ماهیت ناسازگاری با توسعه طلبی آمریکا دارد چگونه باید کنار بیاید.

انواع اسلام از دیدگاه آمریکا؛

نگرش منفی به اسلام در استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن 12 کاملا مشهود است به طوری که در آن سند از اسلام به عنوان "اسلام مسلح و اسلام سیاسی" یاد می کند و آنان را مطلوب آمریکا ندانسته و واژه "اسلام ارتدوکس نوین" را جایگزین آن می کند.

پروژه استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن 21 در سال 1998 توسط وزارت دفاع و به مدت سه سال تهیه شد این قانون برای 25 سال برنامه ریزی کرده است. در این استراتژی به تفصیل درباره اهداف و موانع و راهبردهای آمریکا در خاورمیانه سخن گفته است و اهمیت و ویژگی های منطقه مسلمان نشین خاورمیانه برای آمریکا به شرح ذیل ذکر شده است:

1) خاورمیانه که منبع فسیلی جهان است برای ایالات متحده و هم پیمانان منافع کلیدی و مهم دارد. این منطقه تنها منطقه ای است که آرامش نظامی آمریکا به طور پیوسته در آن ادامه داشته است.

2) این سرزمین محل اسلام مسلح و سیاسی نیز هست که دست کم باید به عنوان یک محرک مهم و بی ثباتی به شمار آید.

3) این منطقه محل رقابت فرقه ای میان شیعه و سنی، مسلمان و هندو، یهودی و مسیحی و قبطی، بهائیان و بودائیان نیز است.

4) خشونت قومی درون هر کشور و حتی میان کشورهایی که شامل کردها، ترک ها ، فارس و ارامنه و آذری ها و ... نیز وجود دارد.

در همین حال "بخش مطالبات خاورمیانه پژوهشکده رند RAND" در یک طرح تفصیلی مسلمانان مورد اشاره در استراتژی آمریکا را به چهار قسم تقسیم می کند که عبارتند از: بنیادگرایان، تجددگرایان، سنت گرایان و عرفی گرایان.

این پژوهشکده اولویت کمک آمریکا را در کمک به تجددگرایان یا میانه روها و اصلاح طلبان می داند و اذعان می دارد که آمریکا در کمک به تجددگرایان باید به موارد زیر بپردازد:

1) دادن یارانه برای کاهش هزینه های انتشار و توزیع آثار و نوشته های آنها

2) تشویق آنها به نوشتن برای جوانان و مردم عامی

3) استفاده از دیدگاه های آنها در برنامه های درسی

4) فراهم کردن امکان دسترسی مخاطبان عام به دیدگاه ها و قضاوتهای دینی آنها

پژوهشکده رند که بازوی تحقیقاتی "سیا"(سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) است در ادامه راهبرد برخورد با بنیادگرایان را سرزنش و ایجاد تفرقه میان آنها و برخورد با سنت گرایان را ترویج صوفی گرایی و عرفانهای کاذب می داند و می نویسد باید عرفی گرایان (سکولارها) را با بنیادگرایان درگیر ساخت و آمریکا را دوست آنها معرفی کرد و...

ماهیت زدایی از مسلمانان ؛

از سالها پیش، استراتژیستهای آمریکا طرحی برای تخریب ماهیتی و هویتی اسلام نوشته شد و آن طرح چیزی جز تخریب هنجارها و ارزشهای رقیب نبود تا از هرگونه تضاد و تعارض درونی جهانیان با ارزشهای آمریکایی در آینده جلوگیری به عمل آید، به همین دلیل با رواج ایده مقابله با تروریسم وهدایت افکار عمومی به آنچه  تروریستهای اسلامی می نامد سعی در تخریب هنجارهای ایدئولوژیک اسلام کرد تا به نوعی برای جهانی کردن امنیت ارزشهای آمریکا زمینه سازی کند.

آمریکا به دنبال آن است که محیط اجتماعی مبتنی بر ارزشهای یکسان به وجودآورد تا رفتارهای همسویی که منافع غرب را تامین می کند منتج شود و برای آمریکایی شدن و توسعه ارزشهای آمریکا چه درجهان و چه در جوامع مسلمان؛ مسیر، مسیر موشکهای کروز نیست، بلکه بسیار نرم و غیر محسوس است و درصدد است قدرت سخت را برای عده ای خاص توجیه کند.

استفاده از قدرت نرم :

قدرت آمریکا به لحاظ عدم کاربرد، فرسودگی و خطاهای فاحش در حال حرکت از سخت به نیمه سخت و نرم است که دارای مشخصه های؛ کم هزینه بودن و ریسک پذیری پایین و عمقی تر بودن است.

پس از شکستهای فاحش آمریکا در عراق و افغانستان رجعت به اندیشه "جوزف نای" تئوریسین قدرت نرم شدت گرفت که گفته بود: آمریکا باید با تبلیغ آرام، آرمانها، ارزشها، قدرت شکل دهی افکارعمومی،ارائه خدمات بشردوستانه، اعطای کمکهای خارجی، توان استفاده از عملیات روانی در راستای اهداف خود بهره جوید.همان اندیشه و قدرتی که متفکران مکتب فرانکفورت با انتقاد از آن گفته بودند که آمریکا با این طرح درصدد تکثیر انسانهای اسیر، منفعل و تحذیر شده است.

اقدامات عملی :

آمریکا قدرت نرم خود را در سالیان گذشته با اتکا به تجربه ای که از دوران جنگ سرد داشت؛با وجود راهکار اولیه اش مبنی بر "مشت آهنین" تصمیم گرفت که مسلمانان را با نیروی مسلمانان متوقف کند و با دلار صحنه را مدیریت کند.

در دوران جنگ سرد، دولت آمریکا شبکه ای جهانی از تبلیغاتچی ها، روزنامه نگاران و هنرمندان مزد بگیر را اداره می کرد.
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، صدها نفر کارشناس اطلاعات در خارج کشور داشت و فیلمهای زیادی درباره خوبی های آمریکا و بدی های کمونیسم تولید می کرد. از آن زمان تا 11 سپتامبر این سازمان به صورت کم تحرک در خارج از آمریکا فعالیت داشت و در زمان کلینتون شاهد عرض اندامی جدی نبود و از 11 سپتامبر به بعد آمریکا برای مبارزه با جهان اسلام عامل کلیدی خود را "دین" قرار داد و با جستجوی ریشه های اصولگرایی اسلامی واشنگتن را به سمت مبارزه با مساجد، روحانیون، قرآن کریم کشاند.

دولت نئومحافظه کاران به راه اندازی رسانه های؛ رادیو ساوا با موسیقی( رپ2002 م) والهورا (2004 )، رادیو آمریکا و رادیو فردا در سال نمود. سیاستمداران آمریکا در طرحی به نام "حوزه دسترسی جهان اسلام" برای مقابله با اسلام و جهان اسلام دو راه کار را پیشنهاد دادند:

اول : استفاده از ظرفیتهای درونی جهان اسلام برای کمک به اهداف آمریکا

دوم : استفاده از قدرت نظامی

استراتژی اول در این طرح مورد توجه بود و "زینوباران" تحلیلگر تروریسم در مرکز نیکسون در اهمیت ویژه این راهبرد گفت: این کار به آرامی باید انجام شود و برای مسلمانان میانه رو فضای سیاسی جهت سازماندهی، نشر و پخش عقایدشان پول فراهم کنید و آثارشان را ترجمه کنید و این راهبرد بودجه سیا را تا سه برابر افزایش داد.

آمریکا در این مبارزه ضمن اینکه درصدد تخریب مساجد و اماکن و آنچه که تروریستها می نامید، بود در مقابل به تعمیر مساجد، ترمیم قرآن های خطی قدیمی، آموزش امامان جماعت، تورنمتهای ورزشی بین مساجد کشورهای مصر، اندونزی، پاکستان ، ترکمنستان، قرقیزستان بود.

آژانس توسعه بین المللی که مستقیما در فعالیتهای براندازانه زیر نظر "سیا" عمل می کند تامین مالی بیش از 30 سازمان اسلامی را در آمریکا عهده دار شد و حتی در پاکستان یک هزار مدرسه الگو برای اتصال آن لاین و رایگان به اینترنت ایجاد کردند و متن کتابهای درسی را از طریق آموزش و پرورش از آیات قرآنی و احکام آن تهی کردند.

نتیجه

نقشه های آمریکا در فلسطین (اختلاف حماس با فتح) ، در لبنان (اختلاف 14 مارس با حزب الله) در عراق ( شیعه و شیعه ، شیعه و سنی) در پاکستان، افغانستان ، ایران و ... جریان دارد. البته دوره هایی نیز درصدد ایجاد گسلهای سیاسی، قومی و نژادی در ایران بوده است که درایت سیاسی و هوشیاری مردم این توطئه ها را خنثی نموده است، در انتخابات اخیر مجلس نیز بسیار واضح بود که بوش و "سیا" به صورت آشکار به حمایت از طیف مورد نظر خود پرداختند که فهم سیاسی مردم مانع از محقق شدن آرزوهای آنان شد.
-------------------------
"فرهاد مهدوى" کارشناس مسائل بین الملل

کد خبر 680695

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha