حضرت زینب(س) به عنوان ستاره درخشانى در آسمان تقوا طلوع کرد، عالى ترین تعلیمات را فراگرفت و مورد عنایت مخصوص موجد مکتب و استادان بزرگ آن، که بزرگ ترین مربیان بشر بوده اند قرار داشت. آن حضرت در چنین فضایی رشد کرد و هر روز درس جدیدى از دانش ، بینش ، تقوا و فضیلت مى آموخت .
حضرت زینب یکتا زنی است که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را مى توان دید. توانا بانویى که عالى ترین نمونه اى از شهامت و دلیرى، دانش و بینش، کفایت و خردمندى، قدرت روحى و تشخیص موقعیت بوده و هر وظیفه اى از وظایف مختلف اجتماعى را که به عهده گرفت، به خوبى انجام داد.
تاریخ، خانوادهاى مانند خانواده کوچک على سراغ ندارد، که تمام افراد آن شخصیت هایى باشند که در سیر تاریخ تأثیرى عمیق داشته و تحولى فوق العاده ایجاد کرده باشند.
دختر زهرا در دوره زندگى ساده و کوتاهش، کمتر خوش بود و بیشتر با رنج و غم همراهی داشت، ولى این رنج و اندوه به جاى آن که او را از اداى وظیفه باز دارد، بر استقامتش افزوده وقواى روحى اش را فشرده تر و نیرومندتر کرده است.
هنگام کودکى، اداره خانه پدر را به عهده داشت و از برادران ارجمندش پرستارى و بار فراق مادر را بردوش آنها سبک مى کرده است.
زینب، تا برادر والامقامش در حیات بود، او را خدمتگزار و فرزندانش را پرستار بود، هنگامى که به عرصه نبرد وارد شد، زینب هر چه در قدرت داشت، براى حفظ جان برادر نثار کرد.
زینب، با پلیدترین مرد روى زمین یعنى ابنزیاد طورى سخن گفت و نوعى رفتار کرد و با یزید که شومترین امپراطوران فاتح بود، جور دگر سخن گفت و رفتار دگر داشت.
وقتى که ابنزیاد تصمیم به کشتن امام سجاد (ع) گرفت، خواهر حسین (ع)چنان فداکارى و از خودگذشتگى نشان داد، که آن ناپاک را از آن تصمیم شوم منصرف ساخت.
پس از بازگشت از شام، خواهر یکسره به سوى قبر برادر رفت تا مطمئن شود که آن پیکر مقدس و یارانش دفن شدهاند، آنگاه به مدینه بازگشت .
در میان این همه فشار و مصیبت، چیزى که نمایان شد، بزرگى و عظمت زینب بود و معلوم شد که نواده رسول خدا (ص) چقدر نیرو دارد؟ و خداوند به آن پیکر ستم کشیده و آنروح رنج دیده، چقدرتوانایى داده است!
بزرگترین مصیبت ناگوارى که در تاریخ بشر کمتر نظیر داشته، بر این پیکر رنجور و آن روح نازنین وارد آمد، ولى وى دست و پاى خود را گم نکرد و از هدف خود منحرف نشد و مانند کوه استوار ماند.
اگر اسارت بانوان کربلا نبود ، دشمنان آل محمد پرده اى برجنایات کربلا مىکشیدند ونمى گذاشتند کسى از آن آگاه شود و کسانى را که اطلاع داشتند، زبانشانرا بوسیله پول و یا زور مىبستند و این جنایت هولناک و این فداکارى بزرگ را از صفحات تاریخ محومى کردند.
اسارت زینب موجب زنده شدن پدرش علی (ع) و جدش رسول خدا (ص) و تجدید حیات اسلام بود، زیرا بنى امیه با زور و پول و حیله گرى مىخواستند همه را محو و نابود کنند و اثرى از رسالت رسول خدا باقى نگذارند.
نظر شما