به گزارش خبرنگار مهر، نگاهی اجمالی به فیلمهای اجتماعی سینمای ایران نشان میدهد شهر تهران به عنوان مرکز و تمدن و شهرنشینی حضوری پررنگ در این آثار دارد میتوان در آنها تهران را در مقاطع مختلف و شرایط متفاوت دید. تهران در دهه 60، تهران در سالهای سازندگی و اصلاحات و... در این فیلمها ثبت شده است.
در اغلب فیلمهای اجتماعی تهران کلانشهری است با ظاهر مدرن و پرزرق و برق مثل همه شهرهای بزرگ دنیا، اما زیر این لایه ظاهری میتوان رد پای انواع بزهها را دید. "ریسمان باز" دومین فیلم مهرشاد کارخانی به بهانه سفر درونشهری دو جوان تصویری از مرکز و مردمانش به مخاطب ارائه میدهد و سفر بستری برای نمایش فقر، اختلاف طبقاتی، مهاجرت و... است.
دایره زنگی
پریسا بختآور در "دایره زنگی" در قالب کمدی به آنچه زیر پوست شهر تهران میگذرد اشاره میکند. دختری جوان مسیری از جنوب تا خانهای در شمال شهر را طی میکند. این سفر زمینه سرک کشیدن کارگردان به زوایای مختلف شهر است و در پایان دختر در دل شهر دنبال پناهگاهی میگردد تا خود را پنهان کند. شهری که در پرورش آدمهایی از جنس او دخیل است.
در "میهمان مامان" دوربین داریوش مهرجویی در یکی از سکانسها به شمال شهر میرود. این سفر کوتاه در دل شب اتفاق میافتد و حبیب (پارسا پیروزفر) به خانه پدری سر میزند تا سفره خانه محقر پایین شهری را رونق بدهد. تقابل فضا و موقعیت اشاره به اختلاف طبقاتی در شهر تهران است.
در "دختری با کفشهای کتانی" رسول صدرعاملی، تداعی برای فرار از شرایط زندگی خانوادگی به دل شهر میزند. شهری که با همه پیچ و خمهایش برای او بیگانه است، اما این سفر یکروزه زمینه رشد تداعی را فراهم میکند. فیلم تهران را در ساعتهای مختلف نشان میدهد که پر است از نقاط روشن و تاریک و سیمایی باورپذیر از شهر و آدمهایش پیش چشم ما قرار میدهد.
در فیلمهای رخشان بنیاعتماد هم تهران یکی از شخصیتهای اصلی است. "نرگس" ابتدای دهه 70 ساخته شده و در آن خیابانها و کوچههای جنوب شهر هنوز رنگ و بوی دهه 50 را دارد. شهر هنوز تغییر نکرده و فیلمساز به واسطه آن به سینمای اجتماعی و خیابانی دهه 50 نزدیک میشود. شخصیتها و روابطشان تداعیکننده آن سینما است.
بنیاعتماد در "زیر پوست شهر" یک مقطع مهم تاریخ سیاسی اجتماعی ایران را به تصویر میکشد. گرچه فیلم قصه زندگی یک خانواده است، اما این زندگی با تحولهای اجتماعی عجین میشود. علی (ابراهیم شیبانی) از جوانهایی است که با اصلاحات همراه شده و طوبی (گلاب آدینه) نماینده قشر فرودست است که در تحولهای اجتماعی نادیده گرفته میشوند.
در "خونبازی" دوربین جستجوگر بنیاعتماد همراه با شخصیتها در شهر خاکستری تهران سفر میکند. سارا (باران کوثری) به دنبال تهیه مواد مخدر به مناطق مختلف شهر میرود و این بهانهای است تا شیوع مصرف مواد مخدر در نسل جوان از طبقههای مختلف اجتماعی دیده شود. فرم تصویری فیلم کمک کرده ذهنیت کارگردان به عینیت درآید.
در "رد پای گرگ" مسعود کیمیایی، رضا (فرامرز قریبیان) پس از سالها از زندان آزاد میشود و اولین مواجهه او با شهر غربت مرد را موکد میکند. شهر تغییر کرده و مرد مردم را نمیشناسد و از مناسبات دنیای جدید بیاطلاع است. در "اعتراض" امیرعلی (داریوش ارجمند) چنین موقعیتی دارد و در دیالوگهای او و رضا (محمدرضا فروتن) بر این بیگانگی تاکید میشود.
امیرعلی به عنوان قهرمان نمونهای کیمیایی به استقبال مرگ میرود تا آرامش بگیرد. شهر تهران در "اعتراض" شهری است که به استقبال مدرنیته میرود و از ارزشهای جامعه سنتی فاصله میگیرد. کیمیایی به مسایل سیاسی جامعه در اواخر دهه 70 اشاره میکند و آیینهای از واقعیت این شهر در این مقطع مقابل چشم بیننده قرار میدهد.
"بوتیک" حمید نعمتالله مانند "ریسمان باز" فضایی غبارآلود از شهر ترسیم میکند. دوربین به مناطق مختلف شهر سر میزند و اختلاف طبقاتی فاحش را به تصویر میکشد. اتی (گلشیفته فراهانی) رویاهایش را در بالای شهر میبیند، جایی که شهر میتواند معصومیت او را نابود کند. اما جهان (محمدرضا گلزار) به عنوان ناظر خاموش در انتها سقوط میکند و به دل تباهی میرود.
ریسمان باز
در "شوکران" بهروز افخمی قصه در تهران اتفاق میافتد، اما محمود (فریبرز عربنیا) ساکن زنجان است. این فاصله کارکردی دراماتیک در فیلم دارد و مرد برای غیبت از خانه دلیل موجه میآورد! از سویی شهر تبدیل به جغرافیایی میشود که ریا، خیانت، جاهطلبی و... در آن معنا پیدا میکند. سیما (هدیه تهرانی) مانند محمود میخواهد رشد کند، اما قربانی خواستههای مرد میشود.
افخمی در قالب این درام جذاب به تفاوتهای جامعه مدرن و سنتی اشاره میکند. او در "عروس" هم تحول جامعه پس از جنگ و آدمهایش را در بستر تغییرهای شهر تهران نشان میدهد. فرزاد موتمن در "شبهای روشن" تصویری دوستداشتنی از تهران ارائه میدهد. شهری که گرچه قهرمان فیلم با آن بیگانه است، اما میشود در شبهای خیالانگیزش قدم زد و شعر خواند.
حتی میشود در کنار ویرانه سینما آزادی خاطرات شیرین گذشته را مرور کرد. شهر در "شبهای روشن" ترکیبی از زیبایی و زشتی است. اما فیلمساز بخشهای زیبا را بیشتر نشان میدهد. اینها تنها چند نمونه از فیلمهایی است که تهران در آنها حضوری پررنگ دارد و میتوان "نسل سوخته" رسول ملاقلیپور، "دندان مار"، "شهر زیبا" اصغر فرهادی و... را هم نام برد.
نظر شما