به گزارش خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر بر اساس تحقيقات صورت گرفته هر زن يا دختري در جوامع شهري به ميزان مسافتي كه طي مي كند يا مدت زمان حضورش در سطح خيابان ها بين يك تا 20 بار به لحاظ مزاحمت هاي كلامي و فيزيكي كه اغلب به صورت "متلك و كلمات ناپسند" است از سوي برخي مردان مورد آزار و اذيت قرار مي گيرند.
بر اين اساس زنان و دختران بايد هر روزه پديده زشت و ناپسندي تحت عنوان" مزاحمت خياباني" كه هيچ تناسبي با اخلاق و فرهنگ مذهبي ايرانيان ندارد را به ناچار تحمل كنند ، به طوريكه امروزه ديگر هيچ زن و دختر جوان يا مسن از اين عمل ناپسند كه روزي در حد يك عمل نابهنجار اجتماعي تلقي مي شد و امروز بسيار فراگير شده و به يك رفتار اجتماعي بدل شده در امان نيست و در طول روز بايد انواع و اقسام فحاشي ها، كلمات ركيك ، مزاحمت ها ، بوق زدن ها ، چراغ زدن ها ، ترمز كردن ها ، تنه زدن ها و غيره و غيره را تحمل كرده و به اندازه فرهنگ تاريخي مان همچنان در برابر تجاوزگري ها ي مردان جامعه سرفرود آورده و دم بر نياورد .
براستي چرا اين پديده در جامعه تا اين حد گستردگي و رشد يافته؟ چرا مجريان قانون برخورد مناسب و قاطعي با اين افراد نمي كنند و يا اينكه آيا اصلا برخورد قهري با اين پديده زشت ممكن است؟ و ....
اينها پرسشهايي است كه در گفتگو با دكتر سيد حسن حسيني جامعه شناس، آسيب شناس اجتماعي و استاد دانشگاههاي تهران و سوربن فرانسه مي خواهيم به پاسخ آن برسيم و در كل گريزي به ريشه هاي اجتماعي و رواني اين رفتار اجتماعي ناپسند برخي از مردان داشته باشيم.
دكتر حسيني با اشاره به اينكه بنابر اصول قانون مجازات اسلامي هر گونه توهين و عدم رعايت اخلاق اجتماعي در سطح جامعه جرم محسوب مي شود ، با استناد به تحقيقات صورت گرفته در خصوص مزاحمت هاي كلامي و فيزيكي مردان براي زنان و دختران مي گويد : مزاحمت هاي خياباني در قالب گفتن حرف ها و كلمات ركيك، تنه زدن، مزه پراندن و غيره بيشتر يك مساله اجتماعي جامعه شهري ايران است و هر چه از شهر هاي بزرگ به طرف جوامع كوچكتر و روستايي حركت مي كنيم به دليل وجود كنترل هاي اجتماعي قوي تراين پديده زشت را كمتر شاهد هستيم.
استاد دانشگاه سوربن فرانسه همچنين تصريح مي كند : اين پديده از چنان گستردگي درشهرهاي كشور برخوردار شده كه ديگر متلك گويان و شنوندگان آن- كه در اغلب موارد زنان هستند- آنرا يك امر طبيعي دانسته و به نوعي بسياري از زنان و دختران جامعه در برابر يكي از زشت ترين رفتار هاي اجتماعي زندگي شهر نشيني هيچ عكس العملي از خود نشان نمي دهند.
وي با بيان اينكه جايگزيني اهرم هاي قانوني به جاي كنترل هاي اجتماعي در شهرها احساس زشتي اين كار را در نگاه مردان مزاحم از بين برده است، اظهارمي دارد: در جامعه اي كه مردان براي دفاع از ناموس و خانواده خود مرتكب قتل نفس و زدو خورد مي شوند متاسفانه شاهد پديده متناقصي چون مزاحمت كلامي و فيزيكي در طول روز و در سطح وسيع براي زنان هستيم.
دكترحسيني با بيان اينكه افراد متلك گو و مزاحم از زشتي اين عمل آگاه نيستند ، مي افزايد : اين تناقص فرهنگي بايد از طريق آموزش فرهنگي و گفتگو بر طرف شود.
وي با تاكيد بر اينكه بنابر نتايج تحقيقات، در بين گويندگان و شنوندگان مزاحمت هاي كلامي و غيركلامي تمام گروهاي سني و افراد متاهل وجود دارند، اظهار مي دارد : مردان مزاحم و مرتكبين به اين عمل ناپسند به هرنوع "تيپ اجتماعي" از نظر پوشش و سن تجاوز مي كنند و بدتر از آن اين است كه در مواردي حتي افرادي با اماكن ثابت مانند كارگر يا كسبه محل نيز علي رغم مشخص بودن محل حضورشان با احساس امنيت بالا دست به اين عمل مي زنند.
اين آسيب شناس اجتماعي درخصوص علت خاموشي رفتاري زنان و دختران جامعه در برابر مزاحمين خياباني گفت: بنابر تحقيقات انجام شده به علت تعداد بالاي دفعات مزاحمت - بين يك تا 20 دفعه در روز- زنان و دختران مورد آزار قرار گرفته بايد در روز وقت زيادي را براي برخورد با مزاحمين صرف كنند و در بسياري از موارد نيز به علت نداشتن مدافع يا دفاع غير منصفانه مردها از مردان مزاحم و متجاهر راه به روي زنان مورد تجاوز قرار گرفته براي دفاع از خودشان بسته مي شود.
به گفته وي در بسياري از موارد مشاهده مي شود كه برخي مردان با بيان جملاتي مانند "خانم مگر چه شده" ،"برو خانم سرو وضع تو درست كن" و غيره از مردان مزاحم دفاع كاذب مي كنند.
دكتر حسيني همچنين با بيان اينكه گستردگي اين پديده قدرت هر گونه كنترل قانوني را سلب كرده، مي افزايد: با توجه به تبديل اين عمل از يك عمل انحرافي به عملي هنجاري و تعداد زباد مزاحمان خياباني، نيروي انتظامي و سيستم قضايي حتي با بسيج تمام امكانات خود نيز قادر به شناسايي و برخورد لازم با مزاحمان خياباني نيست، لذا بهترين روش كار فرهنگي و بازسازي فكري جامعه بويژه جامعه شهري است.
وي در تشريح علل شيوع اين پديده دركشور به نازل شمردن مقام زن در جامعه مردسالار مان اشاره و خاطرنشان كرد: متاسفانه زن در تربيت فرهنگي ما براي مردان افراد توسري خور و حقيري هستند لذا تا زماني كه زن در جامعه ايراني محدود، تحقير شده و مطرود است شاهد اينگونه تجاوزها به حقوق زنان جامعه هستيم.
اين استاد دانشگاه تهران تصريح مي كند: در كشور ما اين پديده يك بيماري اجتماعي است، زيرا افراد جامعه فقط محيط خانوادگي خود را محور اجتماعي شان تلقي كرده، لذا ديگر هم محلي، همشهري ، همسايه و غيره براي او اهميتي ندارد كه نماد آنرا مي توانيم در قرار دادن زباله در سركوچه، نوع رانندگي و عبور از خيابان، مزاحمت ها، رابطه بازي هاي اداري و غيره به وضوح مشاهده كنيم.
وي مي افزايد: نتايج تحقيقات حاكي است كه افرادي كه در خانواده هايي با تربيت قرآني و ديني يا تربيت به شيوه امروزي جامعه پرورش يافتند اصلا يا بسيار كمتر براي زنان و دختران جامعه مزاحمت ايجاد مي كنند.
دكتر حسيني اضافه مي كند: براي كاهش اين معضل بايد تفكر ديني و مفهوم انسان بودن و احترام به انسان ديگر را بيشتردر فضاي جامعه گسترش داد، زير ارزش احترام به زن وقتي است كه يك فرد به زن ، مادرو خواهر ديگران نيز احترام بگذارد.
وي در خاتمه بهترين راه براي تزريق آموزش هاي فرهنگي و اخلاقي به جامعه را بهره گيري از امكانات صداو سيما، آموزش و پرورش و دانشگاهها برشمرد و تصريح كرد: آموزش و پرورش بعنوان دوره مهم اجتماعي شدن افراد جامعه در دوران دبستان و راهنمايي و سپس دبيرستان نقش زيادي مي تواند در كاهش اين معضل داشته باشد.
دختران و زنان منفعل ، مردان مزاحم گستاخ تر، علت چيست؟ قانون چه مي گويد؟
تحقيقات نشان مي دهد كه زنان و دختران سنين 18 تا 30 سال بيشترين مزاحمت هاي خياباني كلامي و غير كلامي را از سوي مردان مزاحم مي بينند و بر پايه همين تحقيقات بسياري از اين افراد به دليل تعدد دفعات ، حفظ آبروو كرامت خويش و غيره از پيگيري ياطرح شكايت عليه مزاحمين خودداري كرده و سعي مي كنند با تحمل فشارهاي روحي رواني زياد اين مسئله را در قعر دل خود نگه داشته و يا اينكه نشنيده و نديده مي گيرند به راستي با توجه به اين اوضاع و اوصاف قانون در مورد اينگونه جرايم چه مي گويد؟ آيا اگر خود افراد تحت آزار مسئله را پيگيري نكردند حافظان قانون و متوليان تامين امنيت شهروندان هيچ گونه مسئوليتي در قبال دختران و زنان جامعه ندارند ؟ و...
نعمت احمدي حقوقدان و وكيل دادگستري در اين باره به خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر مي گويد: علاوه بر اينكه در قانون مجازات اسلامي براي مزاحمت ها و سلب آسايش افراد مجازاتي تعيين شده است قانون خاصي تحت عنوان ايجاد مزاحمت براي بانوان نيز داريم كه ضابطين و محاكم قضايي با استناد به آن مي توانند به برخورد با مزاحمين خياباني بپردازند.
وي با تاكيد بر اينكه خلا قانوني در زمينه برخورد با مزاحمين خياباني وجود ندارد تصريح مي كند: مشكل اصلي نحوه پياده كردن و اجراي قانون و يا به نوعي كم كاري مجريان آن در برخورد با مردان مزاحم است.
به گفته اين حقوقدان امروزه در خيابان هاي شهر مزاحمت ها براي زنان علني شده و خودرو جلوي پاي دختران و زنان ترمز مي زنند و جوان ها با انواع روش ها علي رغم حضور ماموران پليس مزاحمت هاي كلامي و غير كلامي براي زنان جامعه ايجاد مي كنند.
وي در پاسخ به اين سئوال كه "چرا علي رغم وجود قوانين لازم زنان و دختران جامعه طرح شكايت عليه مردان مزاحم نمي كنند" مي گويد: فراواني اين نوع مزاحمت ها، وقت گير بودن پيگيري ها و زشت بودن اين پديده و به نوعي تر س از برچسب هاي جامعه موجب شده كه دختران و زنان از طرح اين مسائل خود داري كنند.
به اعتقاد اين وكيل پايه يك دادگستري يكي ديگر از دلا يل عدم پيگيري مزاحمت ها از سوي زنان مشكل اثبات جرم و نگهداري فاعل در محل وقوع جرم است، يعني دختري كه در خيابان براي وي ايجاد مزاحمت مي شود از نيروي بازدارنده و حمايت كافي براي نگهداري مجرم در محل و پيگري موضوع برخوردار نيست.
اين استاد دانشگاه ادامه مي دهد: در قوانين كشور نوعي از جرايم به نام جرايم شهودي وجود دارد كه مزاحمت هاي كلامي و غيركلامي مردان براي زنان و دختران نوعي از آن است، در اين نوع جرايم ضابطان قضايي مي توانند در صورت مشاهده جرمي به طور مستقيم وارد عمل شوند.
وي در خاتمه مي افزايد: با توجه به محدوديت هايي كه براي زنان و دختران جامعه در پيگيري يا برخورد با پديده زشت مزاحمت خياباني وجود دارد ، متاسفانه هر روزه زنان جامعه در مقابل اين پديده منفعل تر و مردان مزاحم گستاخ تر مي شوند.
نظر شما