به گزارش خبرنگار مهر، در آستانه گذر 20 سال از پایان جنگ تحمیلی مرور سینمای دفاع مقدس در طول جنگ و سالهای پس از آن تا امروز به نظر تکراری است. بیشتر از این جهت که سینمای دفاع مقدس با فاصله گرفتن از این مقطع به نوعی از دوران اوج و پویایی خود فاصله گرفته و تعداد اندک فیلمهایی که هر سال در این گونه سینمایی ساخته میشوند شاهدی است بر این مدعا.
اما شاید پیدا کردن زاویه دید تازه برای این ارزیابی و مرور بتواند وجهی جدید به این گونه سینمایی ببخشد. این نکته غیر قابل انکار است که یک فیلم با وجود همه ظرایف و جزئیات و پرداخت هنرمندانه بیشتر به جهت تأثیرگذاری و ماندگاری شخصیتها و قهرمانان است که به یاد میماند و در ذهن مخاطب تکثیر میشود.
از این جهت شاید مرور تغییر و تحول قهرمانان سینمای دفاع مقدس با توجه به سیری که این گونه سینمایی داشته بتواند مسیر طی شده را برجستهتر کند. قهرمان سینمای دفاع مقدس به فراخور آثاری که این گونه سینمایی را پایه نهادند، تابعی بودند از ایدئولوژی خاص پشت شکلگیری این آثار.
به این مفهوم که در مقطع ابتدایی بنا به نیاز جامعه و جو عمومی برای دامن زدن به روحیه وطنپرستی و ارزشگذاری به مفاهیم این حیطه آثار ارزشی با نگاه حماسی به جنگ ساخته شدند و قهرمانان این فیلمها نیز از همین جنس بودند. شخصیتهایی که با بریدن از تعلقات دنیوی و زمینی به نوعی در فضایی معنوی سیر کرده و اندیشهای جز کوتاه کردن دست دشمن نداشتند.
به این ترتیب در این آثار با قهرمانان و به تبع آن فرهنگی از مفاهیم سر و کار داشتیم که در عین تازگی، میبایست میتوانست ارتباط خود را با مخاطب دور از این فضا برقرار کند و در عین حال به این جو عمومی دامن بزند. (اتفاقی که در سینمای همه کشورهای درگیر جنگ در جهان نیز افتاده است.)
قهرمانان فیلمهای اولیه این دوره نیز با توجه کمتر به رنگامیزی شخصیتها متأثر از این نگاه طراحی و خلق شدند و به پرده راه یافتند. اما پس از پایان دوران جنگ ایران و عراق با فرونشستن غبارها و رسوب همه وجوه حسی و منطقی این امکان ایجاد شد تا قهرمان یک وجهی سینمای دفاع مقدس فاصله خود را با زمین و رابطه خود را با دریافتهای مردم عام کمتر کند.
رد پای این تغییر و تحول را شاید بیش از همه بتوان در قهرمان فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا و مرحوم رسول ملاقلیپور یافت. رزمنده جانباز "از کرخه تا راین" که جرأت میکند در غربت شکایت خود را به خدایش بر لب دریا و گوشه کلیسا ببرد، در "آژانس شیشهای" اسلحه به دست میگیرد تا گوش شنوا برای شنیدن درد دلهایش پیدا کند.
قهرمانی که به تدریج شکاف میان او و جامعهای که هشت سال از آن جدا بوده عمیقتر میشود و فرزند و همسر نیز از او فاصله میگیرند. وقتی در "به نام پدر" دختر در مقام نماینده نسل جوان آرمانهای قهرمان را زیر سئوال میبرد و اینکه باید با پای قطع شده تاوان جنگ تجربه نکرده را بپردازد، اینجا قهرمان سئوالهایش را نه در غربت در همان سنگری که جنگیده از خدا میپرسد.
در فیلمهای مرحوم ملاقلیپور تکافتادگی قهرمان آرمانخواه دیروز و تضاد و تناقضهایش با جامعه امروز او را به کنش و واکنش خاص و البته غیرواقعیتر وامیدارد. رزمندهای که تاب مناسبات امروز را نمیآورد به گونهای به پیله تنهایی و ذهنیت خود پناه میبرد و در "سفر به چزابه"، "قارچ سمی" و "مزرعه پدری" این ذهنیگرایی تنها راه حل و مأمن و مأوا میشود.
اما در کنار قهرمان مرد فیلمهای دفاع مقدس شاید پرداختن به تحول شخصیت زن در این گونه سینمایی بتواند وجهی تازه به سیر تحول این گونه ببخشد. هر چند به فراخور مقطع ابتدایی سینمای جنگ زنان حضور در حاشیه و پشت جبهه داشتند اما به تدریج زنان پویا و کنشمند نیز به صحنه روابط و ماجراهای جنگ راه یافتند که قهرمان "نجات یافتگان" از مهمترین آنها است.
هر چند قهرمانان زن "بوی پیرهن یوسف"، "برج مینو" و "روبان قرمز" در واقع جستجویی با فاصله را به موازات جنگ در پیش میگیرند، اما در "خداحافظ فرمانده" عرصه جنگ هم به زنان سپرده میشود. شاید بتوان قهرمان زن "هیوا" را عاشقترین و جسورترین شخصیت دفاع مقدس دانست که تاب مناسبات روز را نمیآورد و با دل سپردن به ذهنیت به دل تونل گذشته میزند.
اما در فیلمهای دوره جدید سینمای دفاع مقدس که تعدادشان انگشتشمار است، حضور و رد پای زنان در جنگ را میتوان مشخصتر دنبال کرد. "گیلانه"، "دستهای خالی"، "روز سوم" و برجستهتر از همه "فرزند خاک" آثاری هستند که توانستهاند حضور قهرمانان زن را در عرصه دفاع مقدس بسط داده و واجد اعتباری خاص کنند.
هر چند زنان همواره با پیگیری و جستجوی مردان به عرصه فیلمهای دفاع مقدس راه پیدا کردهاند اما توانستهاند این حضور را از جنس خود کنند و در واقع پیشبرنده زنانه ماجرا باشند. همانطور که در "فرزند خاک" مکمل شدن دو زن از دو جنس مختلف درام را بر بستر دفاع مقدس پیش میبرد و در واقع نوع نگاه و جهانبینی حاکم بر این حضور سادهانگارانه و سطحی نیست.
سینمای دفاع مقدس هر چند از دوران اوج خود فاصله گرفته و به همین نسبت قهرمانان و شخصیتهای ماندگار آن هم بیشتر متعلق به همان دوران طلایی هستند تا فیلمهایی از جنس روز، اما هنوز هم میتوان به این گونه سینمایی امید داشت. امید به احیا، تغییر، به زوایای دید جدید و اینکه در فهرست قهرمانان ماندگار سینمای دفاع مقدس سهم فیلمهای روز انگشتشمار نباشد.
نظر شما