به گزارش خبرنگار مهر، محمد مسلمی، علی فروتن و حمید گلی ساعت هشت صبح را برای حضور خود در این نشست انتخاب کردند و هر سه نفر هم راس ساعت مقرر آمدند. این سه که پنج سال است روزهای تعطیل و جمعهها در هر شرایطی میهمان خانههای ایرانیان میشوند، در این نشست از آن شیطنتهای دوستداشتنیشان کمتر نشان داشتند.
* برای شروع از کارتونهای محبوب دوران کودکی خود بگویید. با کدامیک از آنها بیشتر ارتباط برقرار میکردید؟
ـ محمد مسلمی: در زمان کودکی ما تنوع برنامه و شبکه نبود. از میان کارتونهای خارجی "تنسی تاکسیدو"، "یوگی و دوستان" و "سندباد" را خیلی دوست داشتم و از آثار موفق ایرانی "محله برو و بیا" و "خونه مادربزرگه". متاسفانه در حال حاضر بیشتر کارتونها فضایی و جنگی شدهاند که البته پخش این نوع کارتونها هم برای بچهها چندان درست نیست.
ـ حمید گلی: تولیدات کودک در زمان ما به گستردگی الان نبود، اما از میان انیمیشنها "تنسی تاکسیدو" را خیلی دوست داشتم، چرا که شخصیتها محدود و بامزه بودند. یا قهرمانان کارتون "سندباد" خیلی شریفتر از قهرمانان انیمیشنهای الان بودند. در مجموع انیمیشنهایی که در گذشته پخش میشد ماندگارتر از آثار امروزی است.
ـ علی فروتن: خدا فرهنگ مهرپرور را رحمت کند. او قبل از انقلاب برنامه جذاب "بچهها بچهها" را داشت که جزو برنامههای مورد علاقه من بود و از میان انیمیشنها "سندباد" و "تنسی تاکسیدو" را دوست داشتم. ولی از همه بیشتر انیمیشنهای والت دیسنی برایم جذابیت داشت. هنوز هم بهترین گزینه من در کار کودک انیمیشن است. در مقوله نمایش هم آثاری مثل "شهر قصه" خیلی تاثیرگذار بود. الان هم برنامه "فیتیله" را دوست دارم!
* کدام ویژگی آثار ایرانی بیشتر شما را جذب میکرد و آیا از این آثار برای اجرای برنامه فیتیله الهام گرفتهاید؟
ـ مسلمی: تنوع شخصیتها، رنگ، دکور و موسیقی از شاخصههای برنامه "محله برو و بیا" بود. این برنامه شخصیتهایی شیرین داشت. تنوع هم یکی از مواردی است که در برنامه فیتیله به آن توجه میکنیم و تلاش داریم با تهیه آیتمهای متنوع خودمان را به دنیای تخیلی بچهها نزدیک کنیم. دنیایی که شامل رنگ، قصه، شخصیتهای بامزه و موسیقی است.
مثلاً میبینید بچهها با یک کلاه شروع به حرف زدن میکنند و عروسک را در ذهن خود به جاهای مختلف میبرند. در آثار خارجی دنیای تخیل بیشتر دیده میشود، اما اکثر کارهای کودک تلویزیون ما در حال حاضر رادیویی شدهاند. در همه برنامهها مجری عمه، خاله و عمو شده و اینها به کار کودک ضربه میزند.
متاسفانه ما راه را برعکس میرویم. دیگر کارهای حرفهای با آدمهای باتجربه نمیبینیم. به کار کودک زیاد توجه نمیشود. تخیل، رنگ و موسیقی در کارها کم رنگ شده، اما در برنامه فیتیله سعی میکنیم به تخیل، رنگ و موسیقی توجه زیادی کنیم. به هر حال از برخی ایدههای برنامه "محله برو و بیا" در فیتیله بهره میبریم.
* البته باید قبول کرد بچههای الان با دهه 60 فرق میکنند و مسلماً دنیای فانتزی آنها با بچههای گذشته تفاوت زیاد دارد. چقدر سعی میکنید از آثار خارجی الگوبرداری و آنها را بومی کنید؟
ـ مسلمی: ما در حال پیشرفت هستیم و دلیلی ندارد از امکانات روز استفاده نکنیم. به هر حال پنج سال در اوج بودن بودن و حفظ تنوع کار مشکلی است. میتوانیم آثار موفق خارجی را ببینیم، اما به شکلی دیگر آن را طراحی و پیامها را به بچهها منتقل کنیم. برنامه فیتیله هم شامل بخشهای متنوع است و چون روز جمعه پخش میشود، سعی داریم تمام مخاطبان را در نظر بگیریم.
مثلاً میخواهیم لاکپشتهای اینجا را به جای لاکپشتهای نینجا بیاوریم یا شعرهای برنامه را به سمت بزرگترها ببریم، چرا که علاقمندیم خانوادهها را دور هم جمع کنیم. به همین دلیل فیتیله مخاطب عام دارد و زیاد برنامه کودک و خردسال نیست. ما هر چه از کارهای مختلف الهام بگیریم و با هنر خودمان به مخاطب نشان دهیم، جذابتر و دیدنیتر خواهد بود.
ولی متاسفانه فاتحه کار کودک در تلویزیون، سینما و تئاتر خوانده شده است. ما کار کودک نداریم. در طول سال این همه فیلم عشق و عاشقی ساخته میشود، اما چند تا کار کودک تهیه میشود؟ برنامههای کودک تلویزیون هم کیفیت ندارد، حتی برآورد این برنامهها هم کودکانه است. دیگر آدمهای حرفهای مثل اکبر عبدی و... از این عرصه رفتهاند، چرا که متاسفانه نگاهی خوبی به کار کودک نشده است.
در حالی که در تمام دنیا اول خبر پربیننده است و بعد کودک، چون برایشان مهم است کارهای باکیفیت برای بچهها که آینده کشورشان است، بسازند. به عنوان نمونه وقتی افراد جامعه مشکل آهن دارند، کارتونی مثل ملوان زبل را میسازند تا بچهها به خوردن اسفناج عادت کنند و...
* مخاطبان برنامه فیتیله علاوه بر کودکان بزرگترها هم هستند. از ابتدا قصد داشتید برنامه فیتیله به گونهای باشد که بزرگترها هم جذب شوند یا این نگاه به مرور زمان شکل گرفت؟
ـ فروتن: نه، به مرور زمان شکل گرفت. ابتدا مسلمی طرحی را به نعیمی مدیر وقت گروه کودک و نوجوان شبکه دو ارائه داد و آنها موافقت کردند گروه فیتیله 20 دقیقه برنامه با رویکرد نمایشی داشته باشد. مسلماً 20 دقیقه زنگ تفریح بود. در مجموع دغدغه ما سه نفر از ابتدا هم نمایش بود و تلویزیون در ردههای بعد قرار داشت.
به مرور زمان که جلو آمدیم برنامه فیتیله به تدریج دغدغه مردم شد. البته نمیخواهم بگویم که همه تعریف میکنند، اما بیشتر اعضای خانوادهها با این برنامه درگیر هستند و همین امر باعث شده مسئولیت ما روز به روز سنگینتر شود. البته باید قبول کرد تا زمانی که چالش وجود نداشته باشد، رشدی هم شکل نمیگیرد.
در حال حاضر اکثر مدیران سازمان صدا و سیما روی این برنامه نظر دارند و نمیتوانند و نمیخواهند برنامه را کنار بگذارند. مگر آنکه اتفاقی خاص بیفتد. الحق و الانصاف مسلمی هم با کارگردانی خوب و تنوعی که در برنامه همیشه مورد توجه قرار داده، توانسته به خوبی برنامه را هدایت کند.
* متاسفانه در این سالها نقد و یادداشت جدی از سوی منتقدان درباره برنامههای کودک نوشته نشده، در حالی که شما علاوه بر تشویق مخاطبان عام نیاز دارید نظر نخبگان را هم داشته باشید. چطور این خلا را پر میکنید؟
مسلمی: وقتی یک فیلم اکران میشود 100 تا نقد بر آن مینویسند. اما منتقدان نقدی برای کارهای کودک نمینویسند. بارها پیش آمده که شخصاً نظر مخاطبان را پرسیدیم، اما دوست داریم یکبار هم شده منتقدان دور هم جمع شوند و درباره برنامه کودک پخش شده صحبت کنند و نقاط قوت و ضعف آن را بگویند.
فروتن: خودمان وبلاگی برای برنامه فیتیله داریم که به جرات میتوانم بگویم فعالتر از سایت شبکه دو است. نمیدانم چرا منتقدان نقدی بر برنامههای کودکان نمینویسند؟ در حالی که سازمان صدا و سیما میتواند حتی مجمعی برای منتقدان تشکیل و منتقدان درباره همه برنامهها نظراتشان را بدهند.
چطور برای مجموعههای مختلف تلویزیون جلسات نقد و بررسی گذاشته میشود، اما برای برنامههای کودک این کار را انجام نمیدهند. من که نمیگویم از برنامه ما تعریف کنید. اتفاقاً دوست داریم ایرادهای ما را بگویید، چرا که به نفع من بازیگر است. وقتی من در منگنه قرار بگیرم، مسلماً ایراد کارم را درست میکنم.
نمیدانم چرا به کار کودک حقیرانه نگاه میشود؟ خانوادهها بچههایشان را به ما سپردهاند. سرمایه مملکت دست ماست، ولی متاسفانه نگاه سطحی به کارهای کودک میشود. وقتی تصویربردار به ما میگوید نام من را در تیتراژ نزن، به نظرم این فاجعه است. چرا باید کار کودک کسر شان باشد؟ در حالی که باید جزو افتخارات فردی قرار بگیرد.
مسلمی: ما دوست داریم برنامههایی برای کودکان بسازیم که تخیل در آن زیاد باشد. در این شرایط که مناسب نیست ما خیلی دوام آوردیم. متاسفانه وقتی کسی کار کودک میکند باید مدتی چند ماه صبر کند تا کاری دیگر به او سپرده شود. امرار معاش ما از تئاتر است. متاسفانه تولیدات کودک کم است و گروههایی که کار کودک میکنند، مجبورند کار دیگر هم داشته باشند.
در حال حاضر شبکهای مختص کودکان شده است. به نظرم این مسئله برای ما خطر دارد، چرا که اگر در گذشته شبکهای طرح ما را نمیپسندید، میتوانستیم به شبکه دیگری ارائه دهیم.
* به نظر شما وقتی شبکه کودک داشته باشیم، باعث نمیشود تولیدات تمرکز بیشتری داشته باشد و بالاتر برود؟
ـ مسلمی: اگر قرار باشد همه عموها، خالهها و... در یک شبکه جمع شوند، اتفاق خاصی نیفتاده است؛ چرا که همه چیز تکرار است. به نظرم تولید برنامههای کودک دست کم گرفته شده است.
* راهاندازی یک شبکه تخصصی شما را امیدوار نمیکند؟
مسلمی: عوض کردن نام فایده ندارد.
* اما مدیر شبکه دو و مدیر گروه کودک اظهار امیدواری کردهاند تولیدات نمایشی با محوریت کودک تهیه میشود.
ـ مسلمی: ما که دائماً نمیتوانیم امیدوار باشیم. احساس میکنم به 15 سال پیش برگشتیم، تمام کارها پلاتو شده و یک مجری میآید و با کودکان صحبت میکند. این بدترین شکل کار کودک است. مگر ما چقدر عمر میکنیم؟ ما نمیتوانیم به وعدهها دلخوش باشیم. به نظرم همه کارهای خوب احتیاج به حمایت دارد.
ما به این تاخیرها عادت کردیم. پنج سال از عمر برنامه فیتیله گذشته، اما هنوز یک استودیوی مناسب نداریم. تا چه زمانی در یک جای کوچک سه نفری کار کنیم؟ مدیران مرتب میگویند ما میخواهیم سال آینده تغییراتی در برنامهها بدهیم. حال تا سال دیگر کلی اتفاق میافتد. تا چه زمانی باید انتظار بکشیم؟
نظر شما