به گزارش خبرنگار مهر، سعید ناجی در نشست آشنایی با فلسفه برای کودکان که پیش از ظهر امروز در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد به تشریح و کاربرد تعلیم و تربیت جدید که از آن به فلسفه برای کودکان تعبیر کرد، پرداخت.
در ابتدای این نشست سعید ناجی با تأکید بر مهمترین دغدغههای فکری مورد اشاره دانشجویان حاضر در این جلسه، تصریح کرد: فلسفه برای کودکان از همین سؤالات اساسی افراد شروع میشود و نه از مکاتب فلسفی موجود. فلسفه آماتور مبتنی بر همین سؤالات افراد عادی است و پاسخ به آن، رشد و بلوغ فکری را به دنبال دارد.
سؤالات کودکان مبنای فلسفی دارد
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه سؤالات فلسفی کودکان دقیقتر از سؤالات افراد بزرگسال است چراکه افراد بزرگسال به هر دلیلی دست به خودسانسوری میزنند، افزود: سؤالات بچهها میتواند مبنای فلسفی داشته باشد.
ناجی تأکید کرد: فلسفه برای کودکان به معنای فلسفه آکادمیک نیست بلکه بیشتر به معنای این است که بچهها سؤالهای فلسفی میپرسند و ما میتوانیم به آنها کمک کنیم که به آن پاسخ دهند. مثلاً تا اندازه ای بفهمند که انصاف، عدالت، دوستی، زیبایی و ... چیست. در فلسفه برای کودکان نیاز به ورود به فلسفه کانت و... نیست بلکه به جایی میرسیم که پاسخ کودکان به سؤالاتشان کاملاً مبتنی بر مباحث فلسفی است که میشود آن را با نظریات جدید مقایسه کرد.
وی به تشریح دیدگاه اریگ متیوس از فیلسوفان برجسته معاصر اشاره کرد که میگوید فلسفه را از کودکان میآموزم، گفت: متیوس با مثالی نشان میدهد که چگونه یک بچه در بحث با مادرش مبانی دموکراسی- که یکی از سؤالات چالش برانگیز حوزه دموکراسی در فلسفه سیاسی است- را زیر سؤال میبرد. دقیقاً همان سؤالی که آن فیلسوف معاصر کرده آن بچه برای انتخاب شبکه تلویزیونی مورد علاقه خویش مطرح میکند.
وی در مقابل این پرسش که طرح فلسفه برای کودکان چه مشکلاتی را میتواند حل کند، به پاسخ لیمپن اشاره کرد و گفت: لیمپن میگوید من فلسفه و آموزش و پرورش را که به مانند نفت و آب غیر قابل حل است، در هم آمیختم.
پرسشگری مبنای فلسفه برای کودکان است
ناجی پرسشگری را عامل یکی شدن فلسفه با آموزش و پرورش خواند و از فلسفه سقراط به عنوان نمونهای از این روش یاد کرد و افزود: سقراط در بازار مکاره با مردم تفلسف میکرد و با روش فلسفی مردم را تعلیم می داد.
وی با بیان اینکه سقراط یک روش فلسفی را برای تعلیم و تربیت به کار برد، افزود: سقراط میگوید مادرم ماما بود که بچهها را متولد میکرد و به بچههایی که نفس نمیکشیدند زندگی میبخشید و من هم اندیشههایی که در ذهن مردم خوابیده مثل بچهها متولد میکنم و زندگی میبخشم.
ناجی جدا شدن فلسفه از تعلیم و تربیت را یکی از علل مشکلات اخلاقی و اجتماعی خواند و افزود: فلسفه با تعلیم و تربیت یکی بوده ولی ما فراموش کردیم و با بردن فلسفه به دانشگاهها جدایی بین مردم و فلسفه به وجود آمد.
تعریف پیاژه از کودک باعث شد تفکر از کل جهان رخت بر بندد
وی با انتقاد از تعاریف مختلفی که در مورد مفهوم کودک تاکنون ارائه شده است، تأکید کرد: این تعاریف نادرست باعث شده که سیستم آموزش و پرورش کنونی در جهان شکل گیرد که بر اساس آن میگوییم کودک خودش نمیتواند فکر کند و یا قضاوت و تصمیم گیری داشته باشد به همین دلیل همه اطلاعات علمی و اخلاقی جمع شده را به زور در مغز کودکان فرو میکنیم.
ناجی با اشاره به حاکمیت نظریه پیاژه در سیستم آموزش و پرورش دنیا از جمله ایران تأکید کرد: این تعریف پیاژه باعث شده تفکر از کل جهان رخت بر بندد. در آموزش و پرورشی که نتوان تفکر یاد داد، دنیا و مردمش هم بحران پیدا می کنند و اوج تسلط ماهوارهها و رسانهها به وجود میآید.
سعید ناجی افراد زیر 18 سال را در محدوده کودک تعریف کرد و با تأکید بر نقش محیط در رشد فکری کودکان گفت: آموزش به روش فلسفه برای کودکان از 6 سالگی و در برخی از 4 سالگی آغاز میشود.
وی سن دانشجویی را برای آموختن تفکر بسیار دیرهنگام خواند و گفت: ما وقتی به کودکان تفکر را یاد نمیدهیم اتوماتیک به پدر و مادر و افراد بزرگ هم نمی توان آموزش بدهیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اظهار تأسف افزود: ما به کودکان مفاهیم ریاضی که بسیار پیچیدهتر از قواعد منطقی و استدلالی است، یاد داده ایم اما منطق و بیان صحیح سؤالات خود و شروع گفتگو را به آنها نمیآموزیم.
وی با بیان اینکه اگر معتقد شویم که کودکان میتوانند تفکر، داوری، تحقیق کنند آموزش و پرورش متحول میشود، افزود: متأسفانه تا کنون تعاریفی که از کودک داده شده موجب یک افتضاح در سراسر جهان شده است، افتضاحی که شما میتوانید در کشورهای مختلف ببینید و حتی اندیشمندان غربی در علت خودکشی، تمایل به مواد مخدر و.... جوانان سرگردان شدهاند.
آموزش تنها نباید یک بعدی و بر مدار اطلاعات باشد
ناجی در تشریح تعریف صحیح از کودک، افزود: در فلسفه برای کودکان، اندیشمندان تلاش میکنند که با آزمایشهای تجربی به درون کودکان راه پیدا کنند و در کلاسهای فلسفه برای کودکان، اجازه داده میشود که کودک خودش را تعریف کند و محور اصلی کار سؤالات آنهاست.
وی با بیان اینکه کتابهای درسی فلسفه برای کودکان داستانی است و داستانها عنصر تخیل را وارد میکنند تأکید کرد: آموزش تنها نباید یک بعدی و بر مدار اطلاعات باشد و عنصر عاطفه، تخیل و هیجان می تواند در آموزش یادگیری بسیار مؤثر باشد. ما در این کلاسها اجازه میدهیم بچه ها دغدغههایشان را مطرح کنند و کتابهای داستان کمک میکند که بچهها فرافکنی و همزادپنداری با قهرمان داستان داشته باشند و سؤالها و دغدغههای اصلی خود را بپرسند که با مهارت معلم این سؤالات به سرعت به بحثهای فلسفی تبدیل میشود.
وی ضمن تأسف نسبت به بیتفاوتی والدین در مواجه با سؤالات متعدد کودکان، در عین حال تأکید کرد: اینکه ما به کودکان چه مفاهیمی را میتوانیم یاد بدهیم و باید یاد بدهیم، بسیار مهم است و اگر این مسئله را اشتباه متوجه شویم آسیبهای زیادی به دنبال دارد.
در سیستم آموزش و پرورش رایج در جهان جای تفکر خالی است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه عدم حاکمیت تفکر منطقی در جهان ریشه در آموزش غلط در دوران کودکی دارد، افزود: آموزش و پرورش رایج در جهان کاربرد خود را از دست داده است.
وی طرح فلسفه برای کودکان را برگرفته از نظریه ویگوسکی- روانشناس مشهور روسی- خواند و گفت: مدتها نظریه ویگوسکی رقیب نظریه پیاژه بود که غربیان آن را نپذیرفتند و به دلیل سیطره اندیشه های پیاژه خیلی از نظریهها شناخته نشد و الان نظریه ویگوسکی در اروپا مطرح است.
ناجی در طرح فلسفه برای کودکان بر بازگشت به تعریف ارسطو- که همه علوم را فلسفه میخواند- تأکید کرد و گفت: ارسطو فلسفه را به طبیعت و مابعدالطبیعة تقسیم میکند. پرسش موتور اصلی تحقیق کودکان است و در این طرح به کودکان آموزش داده میشود که چگونه گرسنگی فکری خود را با تفکر برطرف کنند و از آن راضی باشند.
وی با بیان اینکه لیمپن معتقد است که همه علوم فلسفی است، تأکید کرد: وقتی گفته میشود آب در 100 درجه به جوش میآید در واقع یک بحث فلسفه طبیعی است.
وی با بیان اینکه در فلسفه برای کودکان دو نوع سؤال محتوایی و روشی مطرح میشود، افزود: فلسفه برای کودکان میخواهد کل علومی را که در آموزش و پرورش به بچهها آموزش داده می شود شامل شود و کمک کند بچهها خودشان در این علوم کشف کنند. معلم یا راهنما به جای ارائه اطلاعات، بیشترین مهارتها از جمله ریاضی، فکری، اجتماعی و... را به کودکان یاد میدهد.
ناجی از نوع نشستن دانش آموزان در کلاس که معلم متکلم وحده و دانای مطلق در مقابل بچهها میایستد، انتقاد کرد و به شیوه جدید نشستن حلقههای کندوکاو در کلاس اشاره کرد و گفت: در روش جدید معلم همراه با دانش آموزان عضوی از کلاس است که اطلاعات خود را کنار گذاشته و آمده با بچهها تحقیق کند.
وی حداکثر تعداد کودکان در حلقههای کندوکاو را 25 نفر خواند و از اجرای آزمایشی این طرح در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی خبر داد که والدین نیز در این جلسات مشارکت داشتند و افزود: در این روش محدودیت زمانی نداریم و مهم این است که تحقیق به نتیجه برسد.
ساختار آموزش و پرورش رایج در جهان یک الگوی بیمصرف است
ناجی ساختار آموزش و پرورش فعلی در جهان را بسیار متفاوت با ساختار آموزش و پرورش در طرح فلسفه برای کودکان خواند و در عین حال اجرای زودهنگام و بدون ایجاد زیرساختهای مناسب آن را بسیار خطرناک توصیف کرد و گفت: ساختار آموزش و پرورش رایج در جهان یک الگوی بی مصرف است که باید طرح جدیدی اجرا شود که به سالها زمان نیاز دارد که شاید 20 سال دیگر بتوانیم آن را اجرایی کنیم.
در روش فلسفه برای کودکان تعلیم و تربیت اسلامی میگنجد
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فلسفه برای کودکان را نهضتی جدید در تعلیم و تربیت خواند که بسیاری از آموزه های اسلامی را می توان در آن گنجاند.
معنا بخشی و غنی کردن زندگی هدف اصلی فلسفه برای کودکان است
وی با بیان اینکه معنا بخشیدن و غنی سازی زندگی کودکان هدف اصلی فلسفه برای کودکان است، افزود: کودک وقتی سؤال میکند و جواب را پیدا می کند رشد به معنای واقعی را به دست می آورد و بچه ها در این طرح یاد می گیرند در مقابل افکار مهاجم ایستادگی کنند.
وی خودشناسی، معنا بخشی و غنی کردن زندگی کودکان، استقلال فکری و مقابله با افکار مهاجم را از اهداف اصلی طرح فلسفه برای کودکان خواند و انواع آگهیهای تبلیغاتی را نوعی از افکار مهاجم دانست که کودکان در معرض آسیب آنها قرار گرفته اند.
سعید ناجی خودشناسی در فرهنگ و تعلیم و تربیت اسلامی را بسیار با ارزش خواند و از احادیثی یاد کرد که خودشناسی را مقدمه خداشناسی میداند.
نظر شما