به گزارش خبرنگارمهر، نویسندگان جوان از چگونگی بازنویسی متون ادبیات کلاسیک گفتند.
مریم حسینیان کارشناس آفرینشهای ادبی در کانون پرورشی فکری کودکان خراسان رضوی، منطق الطیر عطار را بازنویسی کرده است.
وفادار به عطار
وی به انگیزهاش از بازنویسی این اثر پرداخت و گفت: به دلیل تسلط و علاقهام به آثار عطار به ویژه "منطق الطیر" این کتاب را انتخاب کرده و برای بانویسی آن به منابع مختلفی مراجعه کردم . منبع اصلی من در این کار تصحیح سید صادق گوهرین و کتاب "قصه سیمرغ" نعمت الله قاضی معروف به "شکیب" بود که منطق الطیر را به نثر درآورده است.
حسینیان در ادامه عنوان کرد: ما الگوی واحدی در بازنویسی متون کهن دنبال میکردیم، اما تفاوتی که بازنویسی منطقالطیر با دیگر آثار مجموعه "یکی بود یکی نبود" داشت این بود که بازنویسی منطق الطیر صرفا گزیدهای از داستانهای منطقالطیرعطار نیست. به دلیل اینکه بافت و ساختار قصه سیمرغ زیاد است و من در بازنویسی سعی کردم با وفاداری به متن حکایات بافت آن را حفظ کنم.
وی افزود: درآورن این کتاب به به زبان امروزی کار دشواری بود، چرا که ذات متون کهن این است که قصه و حکایت وسیلهای برای بیان معانی بلند است. در منطقالطیر بخش عظیمی از اشعار به مدد توضیح هفت مرحله عرفانی آمده است این مراحل از حکایتها تفکیک شده و همین کار بازنویسی را دشوار میکند. در مجموع در بازنویسی حکایات این کتاب تنها نظم را به نثر تبدیل نکردم بلکه از فرم و ساختارداستانی استفاده کردم تا حکایتها امروزی شود.
به مرزبان نامه ساختار داستانی دادم
ایرنا محی الدین که حرفه اصلیاش تکنیسین علوم آزمایشگاهی است و در کنار آن به پژوهش در زمینه مردم شناسی و قصه میپردازد کتاب "مرزبان نامه" عنصرالمعالی قابوسبن وشمگیر را بازنویسی کرده است. وی درباره بازنویسی این اثر به خبرنگار مهر گفت: من هیچگاه مرزبان نامه را نخوانده بودم اما مطالعه زیادی در ادبیات کلاسیک داشتم که همین بازنویسی این کتاب را با همه پیچیدگیهایش برای من آسان کرد.
وی افزود: در بازنویسی این کتاب هیچ دخالتی در موضوع قصه نداشتم و به متن اصلی وفادار ماندم. تنها لغات دشوار فهم را حذف کردهام و فضا سازی کردم تا کتاب ساختار داستانی داشته باشد.
دنبال داستانهای گمنام کلیله و دمنه بودم
محسن بنیفاطمه روزنامه نگار و شاعر نیز در این مجموعه کتاب بازنویسی "کلیله و دمنه" را به عهده داشته است. وی درباره بازنویسی این کتاب گفت: کلیه و دمنه کتاب عمومی است که بر خلاف دیگر متون کهن در میان کتابخونان ایرانی بیشتر شناخته شده است و داستانهای آن قابلیت تبدیل به فیلم، کارتون و محصولات فرهنگی دارد. من در بازنویسی کلیله و دمنه به دنبال حکایتهایی بودم که کمتر در متون درسی بدانها پرداخته شده بود و کمتر معروفیت داشتند.
بنیفاطمه افزود: بازنویسی این کتاب به دلیل اینکه از زبان حیوانات نقل شده و شخصیتهای خیالی دارد هم دشوار و هم آسان است من دربازنویسی این اثرسعی داشتم تا نوع روایت متفاوت باشد و برای اینکار پنج منبع در اختیار داشتم که که مهمترین آنها تصحیح دکتر محجوب بود. محجوب در این نسخه دو فصل به جا مانده از کلیله و دمنه را که سالها از وجود آنها خبری نداشتیم، ترجمه کرده است. منابع دیگر من تصحیح مجتبی مینوی و بازنویسی مهدی آذریزدی بود.
وی در ادامه اظهار داشت: ساختار روایی کلیله و دمنه تودرتوست و جکایتی در میان حکایت دیگر روایت میشود و همچنین این کتاب ساختار دو بعدی دارد و مثل مینیاتورهای قدیمی ایران است که همین کار بازنویسی آنرا پیچیده میکرد. معیار انتخاب حکایتها برای من داشتن عناصر داستانی بود و هر متنی که این معیارها را داشت آنها را انتخاب میکردم و در بازنویسی آنها برای نزدیک شدن به ساختار داستان فضاسازی میکردم.
گفتن مفاهیم عرفانی به کودکان دشوار است
محمد مطلق از دیگر اعضای مجموعه نیز "بوستان" سعدی را بازنویسی کرده است وی درباره این کتاب توضیح داد: بوستان جایگاه مهمی در ادبیات ایران و جهان دارد حتی پارسال در نظرسنجی روزنامه گاردین جز صد اثر برتر جهان شناخته شد. اگر ادبیات روایی را به سه بخش اسطوره، رمانس و رمان تقسیم کنیم. بوستان سعدی و هفت پیکر نظامی دو اثر برتر بخش رمانس است چرا که مضامین اصلی بوستان ستایش عشق و فضیلت است.
مطلق در ادامه گفت: بازنویسی این اثر تجربه اول من بود قبل از این هیچ اصولی در این زمینه بازنویسی متون کهن نخوانده بودم و در طول کار به اصول بازنویسی متون کهن پیبردم از قبیل اینکه بازنویس باید تلاش کند تا مخاطبانش که متن را میخوانند به متن اصلی علاقمند شوند. همچنین باید در متن بازنویسی شده تکنیکهای روز داستان نویسی به خوبی مشاهده شود. و ذهن مخاطب آماده شود که اگر خواست متن اصلی را بخواند، پیش زمینهای در ذهن داشته باشد. همچنین نثر بازنویسی شده باید دو ویژگی داشته باشد، اول اینکه نثر حال و هوای ادبیات کلاسیک را با خود داشته باشد و از سوی دیگر به زبان روز نزدیک شود.
وی افزود: بعضی حکایات بوستان برای من جالب و خواندنی بود بویژه دفتر "عشق و مستی" اما مشکلی که در بازنویسی وجود داشت این بود که مفاهیم ظریف عرفانی و بخش خلافای راشدین همچنین برخی از مفاهیم آن برای یک نوجوان قابل درک نبود. بنابراین در بازنویسی این مفاهیم کنار گذاشته شد.
برای اسرارنامه به شفیعی کدکنی مراجعه کردم
علیرضا روشن نیز بازنویسی "اسرارنامه" عطار را به عهده داشته است وی درباره این بازنویسی تصریح کرد: اسرارنامه مشتمل بر 24 مقاله است که عطار ذیل هر مقاله حکایتهایی را آورده است . تعداد این حکایتها به 101 حکایت میرسد و در ذیل هر حکایت شرح معنی داده است. عطار در این حکایتها هیچ معنی را رمزگشایی نکرده است برای همین ناگزیر بودم در بازنویسی با شخصیت پردازی به ساختار داستان نزدیک شوم.
وی افزود: این کتاب را از روی تصحیح دکتر شفیعی کدکنی بازنویسی کردهام. دکتر کدکنی در این کتاب برخلاف دیگر مصححان برای بررسی خاستگاه اندیشه عطار به نسخههای قبل از عطار رجوع کرده است و همین ویژگی تصحیح او را از دیگر تصحیحها ممتاز میکند.
مجموعه "یکی بود یکی نبود " توسط نشر "کتاب پارسه" منتشر میشود . علاوه بر نویسندگان جوان، جمعی از داستان نویسان نسلهای پیشین از جمله ابوتراب خسروی، فریبا وفی و ناهید طباطبایی در این مجموعه حضور داشته و بازنویسی یکی از متون کهن یا نسبتاً معاصر فارسی را انجام دادهاند.
نظر شما