به گزارش خبرنگار مهر، نشست "کانت در ایران" با حضور دکتر انشاءالله رحمتی مترجم کتاب "نقد عقل عملی" کانت و دکتر رضا سلیمان حشمت عضو گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی عصر دیروز دوشنبه 18 آبان ماه در سرای اهل قلم برگزار شد.
دکتر رضا سلیمان حشمت در این نشست با اشاره به اهمیت کانت، گفت: کانت در همه اجزای تاریخ و فرهنگ بعد از خودش تأثیر گذاشته است. او در مقدمه نقد عقل محض میگوید باید از معرفت پرسش کنم تا جا برای ادیان باز شود.
وی افزود: خیلی از کسانی که اهل فلسفه مابعدالطبیعه اسلامی بودند شاید مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر کانت بوده و از کانت روی برتافته و بحث ایمان را مطرح کردند.
سلیمان حشمت تأکید کرد: در مورد آثار کانت ترجمههای بسیاری داریم. بخشی از این ترجمهها آثار خود اوست و برخی دیگر ترجمه آثاری است که درباره او به نگارش در آمده است.
وی افزود: کانت در نقد عقل عملی به فعل اخلاقی توجه میکند و یک بنیاد مابعدالطبیعه را بر اساس عقلانیت بنیان مینهد. او بحث تکلیف را مطرح میکند. از نظر کانت عمل اخلاقی، عملی است که برای قانون و برای تکلیف است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در مسیحیت انسان تشبیه به ملک و فرشته میشود. صورت این تشبه در رهبانیت است. در رهبانیت راهب و راهبه کنارهگیری میکنند و مانند فرشتگان به عبادت میپردازند. اما در مورد انسان باید توجه داشت که انسان مراتب دارد و اگزیستانسهای گوناگونی میتواند داشته باشد. انسان میتواند به تکلیف عمل کند یا نکند و اساسا انسان میتواند ورای تکلیف، ساحات دیگری هم داشته باشد.
سلیمان حشمت تصریح کرد: این رهبانیت در اخلاق پارسامدارانه کانت است و آن عمل به تکلیف از سوی انسان است. این مسئله نشان میدهد که کانت تحت تأثیر مذهب پروتستان است. البته صورتی از مذهب پروتستان که در آلمان رواج داشته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با اشاره به تثیر کانت بر حقوق بشر، یادآور شد: کانت میگوید چنان رفتار کن که بشریت در شخص تو و دیگری مقصد و غایت باشد و نه وسیله که این مسئله اساس اخلاقی و فلسفی حقوق بشر جدید است.
وی یادآور شد: به کانت از دو وجه میشود نظر کرد که یکی از این منظرها تقابل میان عقل و تجربه است. باید توجه داشت عقل آنگونه که نزد خردگرایان مطرح بوده نزد کانت مطرح نبوده است. کانت میخواهد بین عقل و تجربه آشتی ایجاد کند. باید توجه داشت که در تجربه صرف، ما به یقین و معرفت نمیرسیم و امور بنیاد خود را از دست میدهند و در نتیجه معرفت ما بی پایه و اساس میشود. کانت میخواهد برای عقل و تجربه بنیادی ایجاد کند.
وی افزود: تقابل دیگر، تقابل میان عقل و ایمان است. در سنت غربی یک ایمانانگاری وجود دارد. کانت جوهره دین را ایمان میداند و این ایمان در عمل به تکلیف است که جلوه پیدا میکند و این دین مبتنی بر عمل اخلاقی است. از نظر او اعتقاد به مبدأ و معاد لازمه فعل اخلاقی است. امکان فعل اخلاقی بستگی به این دارد که ما اعتماد به خداوند داشته باشیم یا اعتماد به بقای نفس داشته باشیم.
این پژوهشگر فلسفه در ادامه یادآور شد: سؤال این است که آیا در سنت ما چنین چیزی سابقه داشته یا خیر؟ در پاسخ باید گفت که در سنت ما بیشتر تقابلها میان عقل و عشق، عقل و دین، فلسفه و کلام، متشرعان و اهل حدیث با فلاسفه بوده است. در سنت ما اگر تقابلی مانند عقل و عشق مطرح میشود این عشق و عقل در مرحلهای به هم می رسند.
وی افزود: برای بررسی تأثیر کانت در ایران باید به این نکته توجه داشت که ما در دو سنت مختلف به سر میبریم و تاریخ فرهنگی ما مشترکاتی با غرب دارد. در عین اشتراکات وجود افتراقی هم وجود دارد که کاملا نمیشود بر هم منطبق شوند. به سبب وجود سنت و زبان متفاوت فهم کانت برای ایرانیان مشکل است و باید توجه داشت که امکان سوء فهم از کانت خیلی باید مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما