به گزارش خبرنگار مهر در زنجان، اعتیاد به مواد مخدر یکی از چهار بحران جهانی هزاره سوم است و پدیده شوم مواد مخدر در صدر تهدیدهای اجتماعی قرار گرفته است به گونه ای که به عنوان یکی از چهار بحران هزاره سوم تلقی می شود که متأسفانه خسارات جبران ناپذیری را بر پیکره جوامع وارد کرده است.
اما اعتیاد مادر به مراتب آسیب بیشتری را به خانواده و جامعه وارد می کند. در این گزارش سعی شده به روایت تلخ این پدیده شوم در بین زنان اشاره شود.
مسلم است که زنان معتاد بسیار آسیب پذیرتر از مردان معتاد هستند زیرا مصرف مواد در زنان اغلب با آسیبهای اجتماعی دیگر از جمله فرار از خانه، فقر و ... توأم است.
معاون پیشگیری بهزیستی استان زنجان با خطرناک شمردن اعتیاد در زنان گفت: فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد مخدر تا تزریق در زنان بطور متوسط دو سال و در مردان هشت سال است و به این ترتیب زنان شش سال زودتر از مردان به ورطه وابستگی شدید کشیده می شوند که در این صورت درمان سخت تر و عوارض جسمی، روانی و اجتماعی آن نیز به مراتب بیشتر می شود.
گل نسا آقامحمدی افزود: آستانه تحمل زنان نسبت به مردان در مقابل مواد بسیار پایین تر است و زنانی که مصرف کننده مواد هستند و در سنین باروری قرار دارند با اعتیاد خود اثرات جدی را بر روی جنین می گذارند. تحقیقات نشان داده است که کودکان مادران معتاد، قبل از تولد به همان ماده ای که مادر معتاد است، اعتیاد دارند.
وی ادامه داد: زنانی که دارای فرزند هستند جهت شروع درمان و ترک اعتیاد دغدغه های جدی نسبت به ترک فرزندان و نحوه نگهداری آنها در حین دوره درمان دارند که این امر سبب می شود روند ترک اعتیاد و درمان با کندی و تاخیر مواجه شود.
آقامحمدی با بیان اینکه بخش عمده ای از زنان توسط همسرشان معتاد می شوند، اظهار داشت: همچنین احساس گناه و شرمساری در حین درمان در بین زنان بسیار دیده می شود که این امر ناشی از انعکاس باورهای غلط فرهنگی است.
وی مرگ در اثر مصرف مواد مخدر در زنان و دختران را سریعتر از مردان دانست و یادآوری کرد: مصرف بیش از حد مواد، خودکشی، تصادفات، استفاده تزریقی از مواد و سرنگهای مشترک همچنین رابطه جنسی پرخطر در این زنان خطر ابتلاء به ایدز و هپاتیت و سایر بیماریهای مقاربتی را افزایش می دهد.
امروزه یکی از چالش برانگیزترین مسائلی که در جوامع مطرح است معضل اعتیاد به مواد مخدر است و تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سوء مصرف مواد به طور عمده پدیده ای مردانه است. به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها به اعتیاد روی می آورند. این موضوع در کشور ما دارای باور قوی تری است زیرا اعتیاد با نقش آشنای همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی همخوانی ندارد و این امر موجب شده که ایجاد مانع برای گرفتار شن زنان در دام اعتیاد و نحوههای درمان در این قشر از سیاستگذاریها و برنامه های اجرایی دور بماند.
معاون پیشگیری بهزیستی استان زنجان معتقد است: مصرف مواد مخدر و اعتیاد از عوامل مهم و تأثیرگذار بر وضعیت سلامت جسمی - روانی و اجتماعی در کلیه جوامع انسانی است.
گل نساء آقامحمدی اظهار داشت: گرچه در جهان پیشرفت قابل ملاحظه ای در درک و چرایی روی آوری به ناهنجاریهای اجتماعی و یافتن مناسب ترین راه پیشگیری و درمان آن صورت گرفته ولی انجام تحقیق در حوزه زنان تا دو دهه پیش کاملا” مغفول مانده بود.
وی ادامه داد: با اینکه تاکنون بیشتر مداخلات طراحی و اجرا در مورد پیشگیری از امور اعتیاد بطور مشخص بر اساس ویژگیها و نیازهای مردان شکل گرفته اما از آنجا که خوشبختانه تعداد زنان معتاد نسبت به مردان بسیار کمتر است اعتیاد زنان آمار کمتری را نشان می دهد و می توان گفت تأثیر مواد مخدر بر زنان کمتر است.
از دیگر مشکلات پیش روی زنان معتاد این است که در کشور ما به دلیل اعتقاد مذهبی و عوامل فرهنگی مصرف مواد در زنان قبیح تر از مردان تلقی می شود و این امر موجب شده اغلب زنان از مراجعه به مراکز درمانی معتادان اکراه داشته باشند.
آقامحمدی خاطرنشان کرد: مراکز درمانی مهمترین مکان دسترسی سازمان بهزیستی به معتادان است و بیشترین میزان اطلاعات مربوط به معتادان از این مراکز تأمین می شود این در حالی است که عدم مراجعه زنان به مراکز ترک اعتیاد می تواند یکی از عواملی باشد که تخمین میزان واقعی معتادان زن را با مشکل روبرو کند.
وی در ادامه یادآور شد: تأثیر مواد مخدر در زنان کمتر است اما این واقعیت را نیز باید در نظر بگیریم که بسیاری از زنان و دختران به دلیل برچسبهای که به یک زن و دختر معتاد در جامعه زده می شود کمتر تصور مراجعه به مراکز خودمعرف را دارند و اغلب، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور در آمار گنجانده نمی شوند.
اعتیاد زنان فرزندان و خانواده را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد
وقتی زن در یک خانواده دچار اعتیاد می شود ارکان خانواده مستعد برای ازهم پاشی می شود و فرزندان نیز در معرض خطر قرار می گیرند. از سویی نه فقط در فرهنگ ایرانی بلکه در اکثر دنیا به زنان معتاد به چشم افراد بی بند و بار نگریسته می شود که اگر چنین زنی خانواده نیز داشته باشد از انگها و برچسبها در امان نمی ماند.
آقامحمدی در این خصوص اظهار داشت: مهمترین عارضه اجتماعی در زنان معتاد متلاشی شدن خانواده است و گرچه با اعتیاد مردان، خانواده تحت تأثیر قرار می گیرد اما در این شرایط زنان با احساس دلسوزی مادرانه نسبت به فرزندان، خانواده خود را از آسیبها دور نگه می دارند و تلاش می کنند تا خانواده متلاشی نشود.
وی زنان معتاد را تنها گرفتاران پیامدهای فردی و اجتماعی اعتیاد ندانست و افزود: اعتیاد زنان، فرزندان و خانواده آنها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد و ارکان خانواده از هم می پاشد و فرزندان به خصوص دختران خانواده که در نتیجه همانندسازی با مادر دچار انحرافات و پیامدهای جبران ناپذیر می شوند را درگیر می کند.
باور اجتماعی موجود سدی برای درمان
متأسفانه اغلب افراد، اعتیاد در زنان را یک موضوع غیراخلاقی می دانند تا یک بیماری قابل درمان در واقع نگرش اجتماعی و باور عمومی مردم در زمینه اعتیاد منفی است و آن را غیراخلاقی می پندارند و این امر سد و مانع مهمی در جهت درمان اعتیاد زنان ساخته است.
به هر روی زنان با ترس از اتهام به تزلزل اخلاقی و وحشت از انگ زنی و برچسب خوردن در جامعه از درمان خود اجتناب می کنند و مشکل خود را پنهان کرده و از معرفی خود به مراکز ترک اعتیاد احساس شرم می کنند که رفع این مهم تغییر نگرش و باور عمومی را در این راه می طلبد.
نظر شما