یکی از لذتهای زندگی شهروندی در پایتخت پُر دود و دم تهران نشستن روی صندلی کنار پنجره اتوبوسهاست، آنهم وقتی که تکتک خیابانها، پیادهروها و درختهای چنار با موسیقی متن توی گوشمان از جلوی چشمها رد میشوند تا خوشی این لحظهها مسیر را کوتاه کند.
اما زندگی صنعتی و تبلیغاتی به این دلخوشی کوچک هم رحم نکرده و این روزها به پنجرهای که قرار بود راهنمای مسیر باشد و مقصد را نشانمان دهد، انبوهی از تبلیغات چسبیده که از اتوبوسها محیطی دلگیر و کور ساخته است و اینگونه است که حصر تبلیغاتی بر خستگی مردم می افزاید.
نظر شما