فقر به گریبان این کودکان هم چنگ انداخته است.
مادران شان در دوره بارداری مواد مغذی ضروری را دریافت نکرده اند، هم زمان با تولد و با تشخیص پزشک بایستی تحت مراقبت قرار می گرفتند و نیازمند دارو درمانی بودند اما به دلیل فقری که بر زندگی پدر و مادرهایشان سایه انداخته از این تجویزها بهره مند نشدند و هنوز هم که دوره کودکی شان را سپری می کنند دچار سوء تغذیه هستند.
کودکان بخش های محروم شهر سرپل ذهاب و حاشیه اش چشمان شان برق نمیزند، گونه هایشان گل نینداخته و چیزی از سرخوشی های کودکانه نمی دانند.
زندگی در زیرزمین های نمور و بی نصیب بودن از اشعه های طلایی خورشید، این قشر آسیب پذیر و در حال رشد را به کودکان افسرده ای بدل ساخته که از قرار گرفتن در جمع فراری هستند و توان برقراری ارتباط حتی با گروه همسالان شان را ندارند و بیشتر از آنکه تشنه جست وخیز و بازی باشند، از سر بی رمقی و ضعف منزوی و گوشه گیرند.
زلزلزله های پی در پی مناطق مختلف استان کرمانشاه هم که جان اهالی را به لرزه می اندازد، هر روز این کودکان را از درون تهی تر میسازد.
نظر شما