به گزارش خبرنگار مهر، بعد از رسیدن رزمندگان به جاده خرمشهر اهواز بسیاری از بچهها سجده شکر به جا آورند و من در یک لحظه دیدم که شهید شفیعی نیز به حال سجده است و تصور کردم که وی نیز برای این موفقیت سجده کردهاست اما بعد از روشن شدن هوا متوجه شدیم که وی در همان حالت به شهاد ت رسیدهاست، وی جزء اولین نفراتی بود که در عملیات فتح خرمشهر به شهادت رسید.
صحنههایی از این قبیل در عملیات آزاد سازی بیت المقدس فراوان مشاهده شده است. محمد رضا اشعری یکی از رزمندگانی است که از استان قم به جبهه اعزام شد و در عملیات فتح خرمشهر شرکت داشته است.
وی در گفتگو با خبرنگارمهر، در بیان خاطرات خود اینگونه میگوید: اکثر کسانی که که در عملیات فتح خرمشهر شرکت داشتند جوانان و نوجوانان ۱۵ تا ۲۰ ساله بودند که با شورو شوق فراوان برای آزاد سازی خرمشهر و اجرای عملیات بیت المقدس لحظه شماری میکردند.
وی با اشاره به آموزشهایی که به رزمندگان برای شرکت در این عملیات داده میشد گفت: هوای بسیار گرم اهواز و همچنین نبود وسایل سرمایشی برای بچهها بسیار طاقت فرسا بود اما آنان با تمام توان خود آموزشها را پشت سر میگذاشتند تا مبادا ضعف بدنی بر آنها غالب شده و موجب شود تا از لیست شرکت کنندگان در عملیات خط بخورند.
شهادت کاشی کار حرم مطهر حضرت معصومه (س) در عملیات بیت المقدس
اشعری به نحوه شهادت یکی از دوستان خود اشاره داشت و گفت: رضا شفیعی یکی از رزندگانی بود که از قم اعزام و در این عملیات شرکت داشت.
وی با بیان اینکه این شهید، کاشی کار حرم مطهر حضرت معصومه (س) بود بیان کرد: وی با توجه به جثه کوچکی که داشت اما با تمام قوا پابه پای دیگر رزمندگان در آموزشها شرکت میکرد.
وی ادامه داد: بعد از رسیدن رزمندگان به جاده خرمشهر اهواز بسیاری از بچهها سجده شکر به جا آورند و من در یک لحظه دیدم که شهید شفیعی نیز به حال سجده است و این تصور را کردم که وی نیز برای این موفقیت سجده کرده اما بعد از روشن شدن هوا متوجه شدم که وی به شهاد ت رسیده و جزو اولین نفراتی بود که در عملیات فتح خرمشهر به شهادت رسید.
این رزمنده با اشاره به روزهای پایانی عملیات بیت المقدس گفت: در روزهای پایانی عملیات دشمن با تمام قوا در حال ایستادگی بود و حتی ما این تصور را داشتیم که شاید نتوانیم با این هجمه سنگین دشمن خرمشهر را آزاد کنیم اما خوشبختانه با تلاش و مجاهدت و شهادت بسیاری از رزمندگان خرمشهر آزاد شد.
اشعری ادامه داد: در روز آزادسازی خرمشهر من به همراه برخی از رزمندگان در شلمچه بودم که خبر آمد بچهها توانستهاند وارد شهر شوند که همین خبر خستگی ۲۵ روزه را از تن بچهها بیرون کرد و رزمندگان با شور و شوق فراوان و شلیک گلوله به ابراز شادی پرداختند.
شرکت در عملیات آزاد سازی خرمشهر بهترین خاطرات زندگی
حبیب الله مرادی یکی از رزمندگان دفاع مقدس است که در عملیات آزادسازی خرمشهر شرکت داشته است و با افتخار آن دوران را یکی از بهترین خاطرات زندگی خود توصیف میکند.
وی در گفتگو با خبرنگار مهر، به ذکر خاطراتی از حضور خود در عملیات فتح خرمشهر میپردازد و با اشاره به عبور گردانی که در آن حضور داشته است از میان تانکهای عراقی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس میگوید: عبور از جاده اهواز خرمشهر به سمت مرز ایران و عراق یکی از مراحلی بود که باید آن را پشت سر میگذاشتیم.
وی با بیان اینکه ما مجبور بودیم برای رساندن خود به مرز از میان تانکهای دشمن عبور کنیم ادامه داد: در حالی که تانکهای دشمن به ردیف در مقابل یکدیگر قرار داشتند ناگهان چشمانمان به دو سرباز عراقی افتاد که برای سرکشی به بیرون سنگر آمده بودند و سوار بر یکی از تانکها با یکدیگر صحبت میکردند و تنها شاید ۲۰ متر با ما فاصله داشتند و ما صدای صحبت آنها را میشنیدیم.
مرادی ادامه داد: در حالی که گردان در حال عبور از بین تانکها بود گاهی برخی از وسایل همراه رزمندگان ایجاد سرو صدا میکرد و عراقیها نیز پشت سرهم با منور فضا را روشن میکردند اما این معجزه خداوند بود که آنها نتوانستد ما را ببینند و ما با موفقیت از میان تانکها عبور کردیم.
وی ادامه داد: بعد از عبور ما از جاده خرمشهر اهواز نیز باران شروع به باریدن گرفت و ما تصور کردیم که بارش باران عملیات را دچار تأخیر میکند اما در همان موقع بود که بسیاری از سربازان عراقی به داخل سنگرها رفتند و ما توانستیم به راحتی از میان آنها عبور کنیم و این باران نیز یکی از امدادهای الهی بود.
مرادی با اشاره به رشادتهای رزمندگان در صحنههای مختلف ابراز داشت: دشمن پس از آگاهی از عملیات پاتکهای بسیار سنگینی را علیه رزمندگان آغاز کرد و اگر ایستادگی و مجاهدت آنان نبود شاید خرمشهر آزاد نمیشد.
وی با بیان اینکه پس از رسیدن بچهها به شلمچه دشمن با تمام قوا و به عبارتی دیگر در حال شخم زدن شلمچه بود بیان داشت: من خود در یکی از صحنهها از نزدیک شاهد بودم که آرپیچی دشمن به یکی از خاکریزها اثابت کرد و در همان لحظه ۱۶ نفر از رزمندگان در دم به شهادت رسیدند که شهید احمد بابایی که فرمانده گردان ما بود نیز به شهادت رسید.
عراقیها در جاده شلمچه در کمین رزمندگان قرار گرفتند
این رزمنده که در آن زمان تنها ۱۶سال داشته است خبر آزاد سازی خرمشهر را یکی از بهترین خاطرات زندگی خو میداند و میگوید: گردان ما در روز سوم خرداد در جاده شلمچه – خرمشهر در کمین عراقیها بود و با کندن سنگر در کنارههای جاده کمین کرده بودیم.
وی ادامه داد: حوالی ظهر بود یک کاروان از ماشینهای عراقی که به سرعت در حال فرار از خرمشهر بود به کمینن ما رسید و ما به آنها حمله کرده و بسیاری از آنان را به هلاکت رساندیم.
مرادی افزود: مدال و نشانها و ادوات به جای مانده از کاروان حاکی از این بود که بسیاری از افسران و ردههای بالای عراقی در این کاروان در حال فرار بودهاند.
وی ادامه داد: یک ساعت قبل از اعلام آزادسازی خرمشهر به مردم، ما توسط یک پیک موتوری که به سمت ما آمده بود از آزاد سازی خرمشهر مطلع شدیم و شور و شوقی فراوان رزمندگان گردان را فرا گرفت.
اجرای عملیات در تاریکی شب
مصطفی اسحاقی نیز یکی از رزمندگان شرکت کننده در عملیات آزاد سازی خرمشهر است وی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، خاطرات خود را اینگونه بیان میکند: معمولا در عملیاتهایی که در منطقه جنوب کشور انجام میگرفت دستور بر این بود که گردانها در تاریکی شب به طرف خاکریز عراقیها حرکت کنند.
وی ادامه داد: در مرحله دوم عملیات بیت المقدس وقتی گردان ما تقریبا ساعت یک بامداد به سمت خاکریز عراقیها حرکت کرد هوا کاملا صاف و مهتابی بود.
مصطفی اسحاقی نیز یکی از رزمندگان شرکت کننده در عملیات آزاد سازی خرمشهر است وی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، خاطرات خود را اینگونه بیان میکند: معمولا در عملیاتهایی که در منطقه جنوب کشور انجام میگرفت دستور بر این بود که گردانها در تاریکی شب به طرف خاکریز عراقیها حرکت کنند.
وی ادامه داد: در مرحله دوم عملیات بیت المقدس وقتی گردان ما تقریبا ساعت یک بامداد به سمت خاکریز عراقیها حرکت کرد هوا کاملا صاف و مهتابی بود.
بارش باران و غافلگیری عراقی ها
این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: هنگامی که یک کیلومتر مانده بود تا گردان به خاکریز عراقیها برسد هوا ابری شد و باران شروع به باریدن کرد و عراقیها به داخل سنگر رفتند و در حالی که آنها خواب بودند ما بدون درگیری، خاکریز منطقه مشخص شده را تصرف کردیم.
این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: هنگامی که یک کیلومتر مانده بود تا گردان به خاکریز عراقیها برسد هوا ابری شد و باران شروع به باریدن کرد و عراقیها به داخل سنگر رفتند و در حالی که آنها خواب بودند ما بدون درگیری، خاکریز منطقه مشخص شده را تصرف کردیم.
وی ادامه داد: یکی از عراقیهایی که همان شب به اسارت ما در آمده بود گفت: ما مطلع بویدم که شما قرار است حمله کنید و در آماده باش بودیم اما وقتی باران شدید گرفت این تصور داشتیم که شما از حمله منصرف میشوید و باورمان نمیشد که زیر باران شدید این عملیات را انجام دهید.
اسحاقی ادامه داد: اغلب کسانی که در عملیات فتح خرمشهر حضور داشتند جوان و نوجوان بودند و من یادم نمیرود که وقتی یک گردان از افسر و درجه داران عراقی را به اسارت در آوردیم همه آنها با تعجب به ما نگاه میکردند و باورشان نمیشد که به دست ما به اسیر شدهاند.
یادآور میشود: عملیات بیت المقدس از۱۰ اردیبهشت سال۱۳۶۱ آغاز و در سوم خرداد ماه ۱۳۶۱ با آزاد سازی خرمشهر به پایان رسید.
در این عملیات که یکی از مهمترین و گستردهترین عملیاتها در دوران جنگ تحمیلی بود، حدود ۵ هزار و ۴۰۰ کیلومترمربع از خاک کشور که در جنوب استان خوزستان به اشغال صدامیان درآمده بود، آزاد شد.
این وسعت، چندین برابر مساحت چند کشور همجوار ایران است که دشمن در آن با حداکثر توان نظامی خود؛ یعنی با 6 لشکر شامل سه لشکر زرهی، یک لشکر مکانیزه و دو لشکر پیاده و ده تیپ مستقل پدافند میکرد و با استفاده از ۱۴۰۰ دستگاه تانک، ۱۲۰۰ دستگاه نفربر زرهی و بیش از پانصد عراده توپخانه صحرایی و حدود هشتادهزار نیروی نظامی، این منطقه را در کنترل خود داشت.
...............................................
این وسعت، چندین برابر مساحت چند کشور همجوار ایران است که دشمن در آن با حداکثر توان نظامی خود؛ یعنی با 6 لشکر شامل سه لشکر زرهی، یک لشکر مکانیزه و دو لشکر پیاده و ده تیپ مستقل پدافند میکرد و با استفاده از ۱۴۰۰ دستگاه تانک، ۱۲۰۰ دستگاه نفربر زرهی و بیش از پانصد عراده توپخانه صحرایی و حدود هشتادهزار نیروی نظامی، این منطقه را در کنترل خود داشت.
...............................................
گزارش : سیده مرضیه میرقادری
نظر شما