۱۴ مهر ۱۳۹۰، ۱۱:۴۳

گزارشی از یک نشست/

مناظره‌ای در باب نسبت عرفان با اسلام/ مبدأ عرفان اسلامی متن شریعت است

مناظره‌ای در باب نسبت عرفان با اسلام/ مبدأ عرفان اسلامی متن شریعت است

حجت الاسلام غرویان در مناظره تلویزیونی با مهدی نصیری در مورد "نسبت اسلام با عرفان"، سخنان نصیری را فاقد پشتوانه علمی خواند و در پاسخ به نظر وی که عرفان را یک جریان استثنایی در تشیع خوانده بود، گفت: مبدأ و منشأ عرفان اسلامی قرآن و روایت و متن شریعت است.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام محسن غرویان از اساتید حوزه علمیه قم و مهدی نصیری مدیر مسئول فصلنامه "سمات" طی مناظره ای در برنامه زنده تلویزیونی "زاویه" که چهارشنبه شب 13 مهرماه از شبکه چهار پخش شد، به بیان دیدگاههای خود در مورد "نسبت اسلام و عرفان" پرداختند.

در ابتدای این برنامه مهدی نصیری در پاسخ به این سؤال که شما معتقدید سه حجاب مدرنیته، فلسفه و عرفان را باید از دین زدود تا اسلام نابی را به دست آورد، آیا بسیاری از عرفا و فلاسفه مسلمان که در طول تاریخ غالبا فقیه و بسیار متشرع بودند خود نسبت به این مسئله آگاهی نداشتند؟ گفت: جریان فلسفه و عرفان مصطلح و تصوف در تاریخ تشیع استثنا بوده و قاعده نبوده است و در دو دوره این مسئله بیشتر نمود داشته است یکی در دوران صفویه توسط افرادی چون میرداماد و ملاصدار و یکی در 50 سال اخیر این مسائل در تشیع رونق پیدا کرده است.
 
نصیری مباحث عرفانی را مخالف مبانی اصیل اسلام خواند و در توجیه سخنان خود به برخی از اشعار و مطالب عرفا استناد کرد و گفت: بنیانگذاران عرفان مصطلح و تصوف کاملا رو در روی اهل بیت(ع) بودند چنانکه حسن بصری و صوفیان سوری با امام صادق(ع) چنین رویارویی را داشته اند.
 
وی با استناد به برخی از مطالب عرفا گفت: این عرفان مصطلح و تصوف عقل گریز و عقل ستیز است؛ در صورتیکه ما بالاترین ستایشها را از عقل و تعقل در قرآن و روایات دینی داریم. در تصوف نسبت به تقابل عقل و عشق سخنها رفته است اما هیچ استناد قرآنی در آموزه های دینی نسبت به این مسئله نداریم.
 
این نویسنده و روزنامه نگار افزود: علاوه بر این "عشق" مذهب عرفان مصطلح عنوان می شود آنجا که می گویند" مذهب عاشق به مذهبها جداست" و این در حالی است که در کل قرآن اصلا واژه عشق به کار نرفته و در روایات نیز عمدتا از این واژه به صورت  منفی یاد می شود و تنها چند روایت داریم که در آن واژه عشق مثبت به کار رفته است.
 
نصیری یادآور شد: یکی از اساسی ترین اعتقادات عرفا بحث "وحدت وجود" است و این در تقابل اساسی با توحید مورد تأکید قرآن و اهل بیت(ع) است و تمام سخن قرآن و ائمه این است که وجود خالق مباین از وجود مخلوق است.
 
سردبیر سابق روزنامه کیهان با استناد به شعری از شبستری تصریح کرد: برخی از عرفا بت پرستی را تأیید می کنند و عرفا و صوفیه غلیظ ترین پلورالیزم را قبول دارند و بر خلاف نظر عرفا و صوفیه معتقدیم ما صراطهای مستقیم نداریم که عرفا و روشنفکران مطرح می کنند.
 
در ادامه حجت الاسلام محسن غرویان با انتقاد شدید، سخنان نصیری را فاقد پشتوانه های علمی و پژوهشی خواند و خطاب به او گفت: آیا شما وکالت نامه ای از طرف اهل بیت(ع) دارید که سخنان خود را به اهل بیت مستند می کنید؟ شما در واقع تفسیر خاص خود را از قرآن و اهل بیت(ع) مطرح می کنید.
 
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه، با رد سخنان نصیری که عرفان را یک جریان استثنایی در تشیع خوانده بود، تأکید کرد: مبدأ و منشأ عرفان اسلامی قرآن و روایت و متن شریعت است.

وی استناد  صرف به سخنان برخی عرفا برای اثبات مخالفت اسلام با عرفان را صحیح ندانست و تصریح کرد: تاریخ عرفا غیر از عرفان است. ما باید علمی وارد این مباحث شویم و با استناد به اشعار برخی از عرفا که نیازمند تحقیق و پژوهش است نباید آنها را کفرآمیز بخوانیم.
 
این استاد حوزه علمیه قم عرفان و تصوف را یکی ندانست و با رد سخنان نصیری که این دو را یکی می خواند، یادآور شد: تصوف غیر از عرفان است و متصوفه در پی دکان و مریدپروری بودند.

حجت الاسلام غرویان گفت: مباحث فلسفی و معرفتی مثل وجود مخلوق مباین از وجود خالق است، وحدت وجود،  تشکیک و... در کتب فلسفی به روشنی تبیین شده است و پیشنهاد بنده به کسانی که می خواهند وارد این مباحث شوند این است که کلاس و آموزش ببینند تا در مواجهه با مفاهیم فلسفی دچار مشکل نشوند و مباحث را درست درک کنند.
 
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: متأسفانه ما مباحثی مثل واجب الوجود، تشکیک، رابطه علت و معلول، سنخیت و... را نمی فهمیم آن وقت ادعا می کنیم که اینها با آموزه های اهل بیت و قرآن نمی خواند.
 
نصیری در ادامه در پاسخ به انتقادات غرویان گفت: اگر شما می گویید که ما در فهم قرآن و عترت با یک نسبیت مواجه هستیم پس به یک پلورالیزم معتقدید.
 
وی بر تعارض عرفان با مبانی اسلام تأکید کرد و افزود: عرفان مصطلح و تصوف معنای امامت را وارونه کرده و آن را به قطب، انسان کامل، پیر، مراد و... تغییر داده که این واژه ها در آموزه های اصیل دینی ما وجود ندارد. در عرفان "معصوم" به " انسان کامل" تبدیل می شود تا باب مسائل دیگر باز شود، هم به ائمه انسان کامل می گویند و هم به ابن عربی، بایزدید و... این واژه را اطلاق می کنند.

مدیرمسئول فصلنامه"سمات" به تأویلات عرفا اشاره کرد و افزود: تأویل بی دلیل و بی معنا در آثار عرفا و صوفیه وضع عجیبی دارد که با آموزه های دینی ما در تعارض است.
 
حجت الاسلام غرویان در ادامه با استناد به برخی از مفاهیم بلند عرفانی در سخنان امام علی(ع) و امام حسین(ع)،بر خاستگاه اسلامی عرفان تأکید کرد و در رد سخنان نصیری گفت: آیا شما انگیزه عرفا را در اینکه واژه " انسان کامل" را به جای "معصوم" گذاشته اند می دانید؟ اینها مقدمات علمی دارد و بحث اصلا لفظی نیست و اصل عرفان این واژه ها نیست؛ چنانکه خداوند در طول تاریخ بشر عناوین زیادی داشته است. در بحث علمی نباید خود را گرفتار این الفاظ کرد و باید به مبانی معرفتی پرداخت.
 
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه تأکید کرد: داشتن چنین تفکری که مکتب اهل بیت و قرآن با فلسفه و عرفان مخالف است، یک خطر است. البته دور کردن اهل بیت(ع) از عقل و عرفان مسئله جدیدی نیست و در طول تاریخ افرادی سهی بر این داشته اند در حالیکه قرآن بر علم تأکید دارد و آیه" رب زدنی علما" نشان می دهد که علم مراتبی دارد؛ ضمن اینکه در واقع عرفان تعمیق مکتب اهل بیت(ع) است.

نصیری در پاسخ به سخنان غرویان گفت: ما اهل بیت را از تعقل دور می کنیم یا عرفان مصطلح و تصوف که عقل را به پای عشق قربانی می کند؟ وحدت وجود مسئله پیچیده ای نیست و سخنانی مثل انا الحق، لیس فی جبتی الا الله و... چه نسبتی با مبانی قرآن و عترت دارد؟ در تاریخ تشیع بسیاری از علما و فقها، متکلمین و مجتهدین رو در روی عرفان و فلسفه استادند.

سردبیر سابق روزنامه کیهان تأکید کرد: فلسفه از یونان وارد شد و بنی عباس و بنی امیه به قصد جلوگیری از ترویج معارف دینی بیت الحکمه را تأسیس کردند. مهمترین مسئله عرفان "معرفت الله" است و این در حالی است که اهل بیت می فرمایند" اگر خداوند می خواست خود را به بندگانش می شناساند و ما را ابواب معرفت الله قرار داد."
 
غرویان با رد سخنان نصیری و با استناد به آیات قرآن و روایاتی از حضرت امیر(ع) گفت: آقای نصیری برای من تفسیر کنند آنجا که حضرت امیر می فرمایند "داخل فی الاشیا" یعنی چه آیا این حکایت از مکان برای خدا می کند؟ امیرالمؤمنین(ع) اشیا را ظرف و خداوند را مظروف می دانند؟ هو الاول و الآخر، هو الظاهر و الباطن، الرحمن علی العرش استوی و... در قرآن یعنی چه؟ برداشت شما نسبت به مکتب اهل بیت(ع) این است که آیات قرآن و سخنان اهل بیت را در حد معانی ظاهری الفاظ می گیرید و به افراد اجازه نمی دهید به عمق و باطن الفاظ بروند در حالیکه قرآن مکررا می فرماید "افلا تعقلون".
 
وی با بیان اینکه بیشترین نمود عقل در فلسفه است، سخن نصیری را مبنی بر اینکه "خاستگاه عرفان و فلسفه یونان است"، رد کرد و گفت: اگر اینطور است که شما می گویید باید ریاضیات، طبیعیات و قاعده فیثاغورث و  دهها مباحث علمی را از تفکر اسلامی کنار بزنید.
 
نصیری در پاسخ گفت: بدون شک بسیاری از ظواهر را باید تأویل کرد اما نباید همه چیز را تأویل کنیم. محکمات آیات و روایات ما بر بینونیت خالق و مخلوق تأکید می کند و معنای هوالاول و الآخر و... وحدت وجود نیست.
کد خبر 1425775

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha