مسعود فرهانیان مقدم در گفتگوی مشروح با مهر به تشریح وظایف ستاد با توجه به نامگذاری سال 1391 به نام تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی پرداخت.
- سال 91 به نام تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی اعلام شده است، این عنوان میتواند چه تأثیراتی در حوزه مأموریت و وظایف ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز داشته باشد؟
اگر پیامهای رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) در چند سال گذشته را با دقت مورد بررسی قرار دهیم به یقین مشاهده میکنیم که مجموعه این پیامها از یک روند و فرآیند دقیق، حساب شده و برنامهریزی شده برخوردار بودهاند. ایشان در سال جاری همان روند را بسط داده و در حالیکه جهاد اقتصادی را امری پایدار و مستمر دانستند، سال 1391 را سال تولید ملی اعلام کردند. این بدان معنا است که جهاد اقتصادی دارای زمینهها و بسترهایی است که اگر فراهم نشوند، جهاد محقق نخواهد شد.
یکی از مهمترین این موارد، تولید ملی است. تولید ملی به این مفهوم است که اندیشهها، خلاقیتها، ابتکارات و اختراعات و تحرکات علمی بستری عام پیدا کنند و به یک فرهنگ و باور نهادینه شده، مبدّل شوند. این اندیشهها و خلاقیتها از آنجا که باید در باورهای درونی ریشه داشته باشند، فرهنگی نافذ، مستمر و پایدار ایجاد خواهند کرد. بنابراین تولید ملی بستری ریشهدار برای جهاد اقتصادی است. اگر تولید ملی را جدی بگیریم، بسیاری از فعالیتهایی که در کار مبارزه با قاچاق کالا صورت میگیرد، خود به خود قوامبخش اقتصادی سالم و پویا بوده و منجر به برچیده شدن فعل حرام و قبیح قاچاق کالا و ارز خواهد شد.
ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز دارای چند وظیفه و مأموریت عمده است. سیاستگذاری و برنامهریزی، پیشگیری، هدایت و کنترل، مقابله و در نهایت مبارزه. در حوزهی سیاستگذاری و برنامهریزی، پیامها و دستورات رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) باید جزء راهبردهای ستاد قرار گیرد. به ویژه پیام نوروزی ایشان باید به عنوان راهبرد اصلی مبارزه با قاچاق کالا و ارز تلقی شده و به درستی و با دقت به اجرا درآید. در حوزهی پیشگیری مقصود آن است که بسترهایی فراهم شود که مانع بروز جرم شود. به عبارت دیگر بسترهایی فراهم شود که اندیشهی جرم و تخلف به ذهن کسی خطور نکند. تولید ملی مهمترین زیرساخت بستر و زمینهی پیشگیری است. یعنی اگر تولید کالاهای باکیفیت در داخل کشور شکل گرفته و مورد قبول مصرفکنندگان قرار گیرد، دیگر برای کالاهای خارجی و قاچاق جایی باقی نمیماند. البته این کار مستلزم توسعهی دانش بومی و مدیریت هوشمندانه تولید است که رمز گشودن طلسم صادرات، ایجاد مزیتهای رقابتی تولید و در نتیجه تغییر دیدگاههای ملی و زدودن شبههی ناتوانی در تولید کالاهای داخلی با کیفیت و با قیمت مناسب رقابتی است.
- اما مشکل اینجا است که کالاهای ایرانی از کیفیت لازم برخوردار نیستند و توانایی رقابت با کالاهای مشابه خارجی را ندارند؟
این گفته شما به اصطلاح فرض علی الاطلاق است اما همیشه اینگونه نیست. با نگاهی به دستاوردهای علمی کشور به خوبی روشن خواهد شد که در حوزههایی چون فناوری نانو، هوا فضا، رادیوداروها، انرژی و به ویژه انرژی هستهای و بسیاری زمینههای دیگر، ما نه تنها در سطح کشورهای رقیب قرار میگیریم بلکه حتی نسبت به آنها هم به لحاظ کیفیت و هم در دیگر شاخصها به مراتب برتر هستیم. اکنون بسیاری از کالاهای تولید داخل تبدیل به کالاهایی کاملاً کم رقیب شدهاند. کشور ما از بسیاری جهات در سطوح عالی جهانی قرار دارد و این در عمل نیز بخوبی نمایان شده است. ما میتوانیم با شناخت منابع و ظرفیتهای سرشار ملی، مدیریت هوشمندانهی کار و کارآفرینی، به تدریج به توسعه و پیشرفت پایدار مناسب در تولید نائل شویم.
- به نظر شما در حوزه پیشگیری با چه اقداماتی میتوان به گونهای اثر بخش و پایدار قاچاق کالا را کاهش داده و بلکه از بین برد؟
من به طور کلی سه اقدام را در این زمینه بسیار مؤثر میدانم؛ نخست آنکه باید قوانینی تنظیم شوند که ضمن حمایت از کالاهای ایرانی و تولیدکنندگان ایرانی، بتوان با نگاهی پیشگیرانه در بازار رقابتی قد علم کرد. اکنون بخش مهمی از این کار با ارائه لایحه مبارزه با قاچاق کالا و ارز به مجلس شورای اسلامی و تصویب آن در حال تحقق است. با همت نماینده ویژهی رئیس جمهوری و رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و با کمک استادان مبرّز حقوق، اقتصاددانان و کارشناسان دانشگاهها و دستگاههای مختلف دولتی و نهادهای مردمی، این لایحه تهیه و ارائه شده است.
این لایحهی مهم که در برنامهی پنجم توسعه نیز تکلیف شده ضمن بررسی در شورای نگهیان ایراداتی داشته که انشاءالله به زودی برطرف میشود و پس از تأیید شورای محترم نگهبان به دستگاههای مربوط ابلاغ خواهد شد. نباید فراموش کرد که قانون حمایتگرانه از یکسو میتواند در شفافسازی و تشویق جریان سالم سرمایه در کار تولید، بسیار مؤثر باشد و امنیت اقتصادی را فزونی بخشد و از سوی دیگر جنبههای بازدارندگی آن یعنی افزایش ریسک قاچاق و تخلف را به همراه داشته باشد.
نکتهی دوم اینکه باید زمینههای علمی و پژوهشی را خیلی جدّی گرفت. در صحبتهای رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در پیام نوروزی، بهطور مکرّر به پیشرفتهای علمی کشور اشاره شده، این پیشرفتها سطح دانش و معرفت جامعه را افزایش خواهد داد و در نتیجهِی آن برای همه قابل تصور خواهد بود که قاچاق کالا چه آسیبهایی را در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به کشور وارد میکند. وقتی چنین شود طبعاً مردم مثل یک آیینه، حقیقت را به نمایش میگذارند.
نکتهی سوم هم این است که در کار پیشگیری باید از فرهنگ عمومی و فرهنگ اقوام و ملل مختلف استفاده کرد. در فرهنگ ما ارزشها و اصولی وجود دارد که میتواند مانع جرم و تخلف شود. اگر این اصول و ارزشها به درستی شناسانده شوند، ظرفیتهای جدیدی کشف خواهند شد که مانع از حرص و طمع قاچاقچیان میشود. در این رابطه در مرکز پژوهش ستاد مطالعات زیادی صورت گرفته و این پژوهشها نشان دادهاند که چگونه میتوان با بهکارگیری این ظرفیتهای بزرگ، از قاچاق کالا پیشگیری کرد.
- در صحبتهای خود به وظایف اصلی ستاد یعنی سیاست گذاری و برنامه ریزی، پیشگیری، هدایت و کنترل، مقابله و در نهایت مبارزه اشاره کردید؛ آیا میتوانید پیشبینی کنید که در حوزهی هدایت و کنترل با حمایت از کالا و سرمایه ایرانی چه اتفاق خواهد افتاد؟
کنترل را در چند بعد، مؤثر و قابل ملاحظه میدانم. نخست آنکه تمامی تولیدکنندگان و اصناف در حوزههای صنعت، کشاورزی، عمران، و به ویژه حوزهی فرهنگ باید به تولید محصولاتی بپردازند که حافظ و رشد دهندهی فرهنگ خودی باشند. این موضوع سبب میشود که اصناف، خود از طریق اتحادیهها، اصناف، اتاق بازرگانی، نهادهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد به ناظران امینی تبدیل شوند تا بتوانند با کمال هوشیاری کالاها را کنترل کرده و از ورود و خروج کالاهای بیکیفیت و قاچاق که اغلب ضد فرهنگی نیز هستند، جلوگیری بهعمل آورند. این کار به مفهوم یک مبارزه علمی و فرهنگی نیز هست، مبارزهای است که اگر تبدیل به یک جریان اجتماعی شود در نتیجهی آن دیگر کالاهای بیکیفیت نمیتوانند در میدان رقابت دوام بیاورند و در حقیقت موجب کنترل غیرمستقیم مصرف کالاهای قاچاق خواهد شد. این یک مبارزه نرم است که در آن مردم و نهادهای مردمی عامل هدایت و کنترل قاچاق کالا و ارز خواهند بود.
بعد دوم آن است که ابزارهای نوین الکترونیکی چون GPS و GIS و GPRS نیز به خدمت گرفته شوند. یعنی علاوه بر مبارزهی نرم که بسیار مهم است و در اولویت قرار دارد، به جنبهی سخت افزاری نیز توجه خاص شود. اکنون گمرکات کشور ما با نبود یا کمبود امکانات فنی کنترل کننده روبهرو هستند. اگر بتوانیم با همت و تلاش و با توجه به ابتکارات و اختراعات دانشمندان ایرانی در این زمینهها نیز تجهیز شویم، کنترل قاچاق کالا بسیار آسانتر شده و ریسک قاچاق کالا افزایش خواهد یافت. امیدواریم روشهایی که اخیراً برای کنترل ورود کالا بهکار گرفته شده، از جمله طرح «شبنم» با موفقیت اجرا شود که میتواند عامل مؤثری بر فرآیند تبادلات بازرگانی باشد.
بعد سومی که باقی میماند نگاه برنامهریزی شده و عالمانهی مرزبانان است. مسؤولان مربانی ما باید بدانند که فعالیت حساس و ظریفی را به عهده گرفتهاند. مرز تنها چند میل مرزی، دیوار، زمین و خط مرزی نیست که بتوان با تجهیزات صرف فیزیکی آن را کنترل کرد و مانع ورود و خروج کالاهای قاچاق و ارز شد. امروز مرزبانی با نیازهای جدیدی روبهرو است و تأمین مرزی با دانش و یافتههای علوم خاصی مثل دانش ژئوپولیتیک، ژئواستراتژی، ژئواکونومی، مدیریت کالا، زنجیرهی تأمین، حقوق، اقتصاد و ... آمیخته است. مرزبانان از پایینترین سطوح تا عالیترین آنها باید با این دانشها آشنایی داشته باشند تا بتوانند بهخوبی از پس وظیفهی خود برآیند و به کمک آن مبارزهای جدی و فراگیر با قاچاق کالا را سامان دهند.
اگر ما این سه بعد را رعایت کنیم عملاً به حمایت از کالا و سرمایه ایرانی پرداختهایم یعنی با مردمی کردن مبارزه و کنترل از طریق نهادهای مردمی، مبارزه نرمافزاری و سختافزاری و سپس تجهیز به علوم روز در حوزه مرزبانی، مانع ورود و خروج کالاهای بیکیفیت اروپایی و آسیایی به کشور خود شدهایم.
- در عمل مشاهده شده که کتنرلها تأثیر چندانی بر ورود و خروج کالاهای قاچاق نمیگذارند، شما دلایل آن را در چه میدانید؟
حمایت از کار و سرمایهی ایرانی که در فرمایش رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) به آن توجه ویژه شده، کلید اصلی این مبارزهی مقدس است. اکنون بازار کار در ایران دچار آسیبهای فراوانی است. هر روز به تعداد بیکاران بهخصوص تحصیلکردگان بیکار افزوده میشود. عدهی زیادی بیکارند و یا اگر به کاری اشتغال دارند ارزش افزودهی چندانی عاید نمیکنند و یا بهرهوری لازم را ندارند. کار در ایران هنوز یک سرمایهی فرهنگی یا اجتماعی تلقی نمیشود و فقط وسیلهی امرار معاش محسوب میشود. در حالی که کار در اسلام و در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی یک خدمت بزرگ فرهنگی است که علاوه بر ارزشهای اقتصادی و ارزش افزوده، یک سرمایهی بزرگ تلقی میشود. نکته اینجا است که برنامهریزان کار عمدتاً اقتصاددانان هستند و اینان از جنبههای اجتماعی و فرهنگی کار غافلاند. در صورتی که برنامهی جامعی برای کار وجود داشته باشد و ظرفیتها و استعداهای موجود به درستی ارزیابی و آمایش شوند، مبارزهی با قاچاق، شکل باخته و تبدیل به یک مطالبهی فرهنگی ـ اجتماعی خواهد شد.
- درباره مقابله و مبارزه با قاچاق کالا و ارز نکتهای دیگری ندارید؟
نوعاً وظیفه و مأموریت ما ستادی است و این یعنی مدیریت عالی از طریق هماهنگی و یکپارچهسازی کار مبارزه در تمامی دستگاههای مبارزه کننده؛ به عبارت دیگر ستاد در مبارزه فیزیکی عمدتاً نباید نقشی داشته باشد. ستاد باید نقش سیاستگذاری و برنامهریزی عملیاتی را به عهده بگیرد و دستگاههای دیگری چون ناجا و واجا وارد میدان مستقیم مبارزه شوند. به همین دلیل نباید از ستاد توقع و انتظار برخورد فیزیکی داشت. اما میدانیم که این امر آرمانی است. در ورطه عمل برای آنکه ستاد بتواند در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای عملیاتی نقش اساسی داشته باشد، میتواند تا حدودی وارد عرصهی مبارزهی میدانی نیز بشود اما این امر فرع است و ضرورت دارد پیشگیری و کنترل جزء سیاستهای اصلی قرار بگیرد.
نظر شما