۵ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۵۶

در مراسم نکوداشت هنرمند/

محسن وزیری‌ مقدم: کپی کار من هشت هزار دلار فروش رفت

محسن وزیری‌ مقدم: کپی کار من هشت هزار دلار فروش رفت

محسن وزیری مقدم، هنرمند نقاش پیشکسوت ایرانی همزمان با برگزاری نمایشگاه آثارش در گالری فروهر در مراسم نکوداشتی که برای وی برپا شده بود به تشریح هنرش پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ نکوداشت محسن وزیری مقدم، هنرمند نقاش پیشکسوت همزمان با برگزاری نمایشگاه این هنرمند در گالری فروهر برگزار شد.

در این مراسم محسن وزیری مقدم گفت: وقتی بعد از اتمام تحصیلاتم از اروپا به ایران آمدم یک روز با سیحون به آتلیه محمود جوادی‌پور رفتیم. بسیاری دیگر از هنرمندان نیز آنجا بودند. وقتی کارهایش را دیدم که به غیر از رنگ‌های قهوه‌ای، سیاه و ... چیز دیگری روی بوم نیست به همه گفتم هر کس می‌خواهد چیز جدیدی یاد بگیرد به طرف من بیاید.

وی ادامه داد: پس از دیدن آثار، به سایر هنرمندان گفتم آقایان آنچه تا الان انجام می‌دادید نامش نقاشی نیست. بنده به شما یاد می‌دهم که نقاشی به چه معناست. روزهای متوالی گذشت تا بار دیگر تاریخ هنر را به آنها آموزش دادم که چطور شده هنرمندان در آمریکا و اروپا پیشرفت کرده‌اند و توانستند مکتب‌های جدید را به وجود آورند. اینها همان چیزهایی بود که از دید نقاشان ایرانی ناپیدا بود.

وی نقاش بیان کرد: نقاشی پدیده‌ای است که از لابراتور خون،‌ذهن و جگر بیرون می‌آید. درست است ماده‌ اصلی هنر طبیعت است، اما وقتی جلوی سه پایه می‌ایستید همه چیز تمام شده و در مقابل دانش تو حل می‌شوند.

وی با بیان این جمله که نقاشی باید تمام وجود هنرمند را پر کند و روحش را به آسمان‌ها برساند، ادامه داد: زمانی اختلافات میان افراد باعث شد موضوع اصلی نقاشی کنار گذاشته شود وگونه‌هایی به وجود بیایند که نباید به وجود می‌آمدند. اول باید با طبیعت تغییر و تحریف آن قدم به قدم پیش رویم تا در نهایت به انتزاع هنر برسیم. بنده سخنرانی‌های زیادی درمورد پیدایش هنر و طراحی‌های انتزاعی داشته‌ام که طی آن درباره فیگوراتیو هم صحبت کرده‌ام.

وزیری مقدم با اظهار تاسف از جوانانی که امروز در دانشگاه‌های هنر درس می‌خوانند و می خواهند غوره نشده مویز شوند،گفت: آنها می‌خواهند زود میوه کال را از درخت بکنند. شاگردان هنر باید دست به دست هم دهند و قدم به قدم پیش بروند تا به موقعیت خاص هنری برسند.

در ادامه این مراسم که به پرسش و پاسخ هنرجویان و محسن وزیری مقدم اختصاص داشت، یکی از حاضران درباره روند کاری وزیری مقدم و فرم‌هایی که در آثارش به کار می‌رود از او سوال پرسید که وی پاسخ داد: وقتی در ایران بودم کاری جز این نداشتم که روی طبیعت کار کنم. بیشتر طرفدار فرانسوی‌ها بودم و منظره‌ها و پرتره‌هایی که می‌ساختم همیشه از ونگوگ الهام گرفته بود، اما در عین حال همیشه خودم بودم و موضوعاتی را دنبال می‌کردم که خودم آنها را پیدا کردم.

وی یادآور شد: هنگامی که درسم را تمام کردم تا زمان رفتن به اروپا هشت سال وقتم را تلف کردم تا پول به دست بیاورم و بتوانم به خارج از کشور بروم. سپس به اروپا سفر کرده و در اروپا برای حضور در کلاس‌های نقاشی نام نویسی کردم. از جمله چیزهایی که فهمیدم این بود که در هنر باید خودم را پیدا کنم و نباید کار کسی را کپی کرد. سپس با استادی آشنا شدم که در زمینه آثار فیگوراتیو مرا همکاری می‌کرد. او آثارم را دید و برایم نمایشگاه گذاشت.

این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: وقتی این حرف‌ها را از سوی استادم شنیدم، بسیار دلسرد شدم. با خودم فکر کردم حتما او با من لج است، اما بعدها فهمیدم از سر دوست داشتن با من این کارها را می‌کند. این بود که شروع کردم نقاشی را از ابتدا تمرین کنم. آنقدر کارهایم را به او نشان دادم که دیگر خسته شده بود.

وزیری مقدم در ادامه با مرور سال‌هایی که برای تدریس به ایران آمده بود، توضیح داد: فضای ایران و اروپا با یکدیگر اختلاف داشت و باید ویژگی‌های جدیدی را در هنرم به وجود می‌آوردم. آن زمان به پل چوبی رفتم و تعدادی چوب خریدم. از آنجا بود که آثارم با چوب شکل گرفت. چوب‌ها را بریدم و روی آنها حفره‌هایی ایجاد کردم ،همان چوب‌ها کم کم به مجسمه‌های چوبی ثابت تبدیل شد.

وی سپس از اتفاق تازه دیگری در زندگی‌اش سخن گفت و بیان کرد: روزی، روی میز کاری که زیر دستم بود قطعه چوبی گذاشتم و چوب زیری شروع به لرزیدن کرد. این آغاز کار من برای پیدایش مجسمه‌های متحرک و مفصلی شد، آنجا بود که دیوانه‌وار و شیداوار آثار هنری را ساختم. آثار هنری‌ هم بر روی پارچه با فرم‌های نقش برجسته خلق کردم.

وزیری مقدم در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: پس از آن به ایتالیا رفتم و به مدت 10 سال هیچ کاری انجام ندادم، اما آنقدر کارهای پژوهشی با خود به ایران آوردم که این قابلیت را داشتند تا 100 اثر هنری از آنها بیرون کشیده شود.

وی بیان کرد: هیچ گاه نقاشی‌های خود را ضایع تلقی نکردم و آنها را برای فروش به بازار نبردم. نقاشی با عشق در من علاقه و تداوم فکری و اراده را به وجود آورده است. از نظر من نقاشی یک معشوق عاشق کش است. آنقدر در گوش تو می‌خواند تا ببیند تا چه زمانی دوام می‌آوری. امیدوارم همه شما روزی نقاش خوبی شوید.

وزیری مقدم همچنین گفت: من در سخت‌ترین شرایط چون می‌دانستم روزگار خوبی در پیش دارم ،کارم را ادامه دادم. در آخر به جایی رسیدم که دیگر هیچ چیزی را در دنیا نمی‌خواهم. من به آرامش درونی رسیدم و برایم زیباترین چیز این است که به کسی خدمت کنم. اکنون هم می‌خواهم کتابی را تدوین کنم که همه سخنرانی‌هایم در آن باشد.

در بخش دیگری از این نشست ، یکی دیگر از حاضران درباره کپی آثار وزیری مقدم از سوی جونز پرسید.

وی پاسخ داد: هنرمندی به این نام، آثار بنده را کپی کرد. یک روز آغداشلو مجله‌ای را به من نشان داد و گفت هنرمندی کارهای تو را کپی کرده است. باید بگویم بنده در زندگی‌ام هیچ گاه کار کسی را کپی نکردم . اتفاقا حقوق من همیشه در جهان از بین رفته است که باعث شد خیلی سرخورده شوم. خوشبختانه همه فهمیدند که کپی اثر از سوی جونز صورت گرفته است و من هیچ وقت آثار کسی را کپی نکرده‌ام. بعدها متوجه شدم که جونز آثار کپی شده را به مبلغ هشت هزار دلار فروخته است.

در ادامه این مراسم هنرجویان حاضر سوالات تخصصی خود را در زمینه طراحی و نقاشی از هادی جمالی ،‌رضا حسینی،‌رضا خدادادی،بابک اطمینانی و همایون سلیمی که در کنار وزیری‌مقدم تابلوهایشان را بر دیوارهای گالری فروهر برده‌ بودند ، پرسیدند.

کد خبر 1611395

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha