۱۳ تیر ۱۳۹۱، ۶:۲۱

مهدویت به روایت علامه طهرانی/

ضلالت و گمراهی دو طایفۀ وهّابیّه و شیخیّه

ضلالت و گمراهی دو طایفۀ وهّابیّه و شیخیّه

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: علامه طهرانی معتقد است طوایفی از جمله وهّابیّه و شیخیّه در مسأله ولایت به ضلالت و گمراهی رفته اند.

طایفۀ وهّابیّه قدرت و عظمت و علم و احاطه را از ذات اقدس حقّ می‏دانند؛ ولی عنوان وساطت را از وسائط، و مرآتیّت را از آینه‌های حقّ الغاء می‏کنند؛ و بنابراین در اشکال و محذوری واقع می‏گردند که ابداً تا روز قیامت هم اگر فکر کنند، خلاصی از آن ندارند؛ و آن اشکال این است که:

ما بالوجدان و الشّهود، کثراتی را در این عالم مشاهده می‏کنیم، و آنان را دارای قدرت و عظمت و علم و حیات می‏بینیم.

اگر قدرت را در ذات ازلی حقّ بدون این کثرات و این آینه‌ها بدانیم، این کلام وجداناً غلط است، زیرا قدرت در موجودات وجداناً مشهود است. و اگر این موجودات را دارای قدرت مستقل ـ گرچه به اعطاء حقّ باشد ـ بدانیم، این هم موجب شرک و ثنویّت و تعدّد آلهه و هزاران اشکال لاینحلّ دیگر می‏گردد، زیرا لازمۀ این کلام تولّد موجودات از ذات حقّ می‏شود، و این کلام عین تفویض است، و می‏دانیم که خداوند «لَمْ یَلِدْ و لَمْ یُولَدْ * ولَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدُ» است.

بنابراین هیچ چارۀ علمی و فلسفی نداریم مگر آنکه کثرات را مظاهر و مجالی ذات اقدس حقّ بدانیم؛ بدین گونه که قدرت و عظمت و علم و سایر اسماء و صفات حضرت احدیّت، در این موجودات هریک به حسب سعه و ضیق ماهیّت و هویّت آنها ظهور و بروز کرده است؛ و بنابراین در ارواح مجرّده، و نفوس قدسیّۀ انبیاء و ائمّه علیهم السّلام، و حضرت مهدی(عج)، که سعۀ وجودی آنها بیشتر است، طبعاً بیشتر ظهور و بروز کرده است؛ و علی‌هذا قدرت و علم در عین آنکه اختصاص به ذات حق دارد، ظهورش در این مرآئی و آینه‏ها شهوداً غیر قابل انکار و عقلاً لازم و ثابت است.

ظهور و ظاهر، و حضور و حاضر یک چیز است؛ معنای حرفی مندکّ در معنای اسمی است و اثبات دو چیز نمی‌کند. حاجت خواستن از پیامبر اکرم و امامان معصوم، عین حاجت خواستن از خداست و این مسأله عین توحید است!

در فلسفۀ متعالیه و حکمت اسلامی، وجود وحدت در کثرت و کثرت در وحدت ذات حقّ، به اثبات رسیده است. و خداوند همان‏طور که دارای اسم احدیّت است که مبرّی از جمیع اسماء و تعیّنات و منزّه از هر اسم و رسم می‏باشد، همین‌طور دارای اسم واحدیّت است که به ملاحظه ظهور و طلوع او در عالم اسماء و صفات کلّیّه و جزئیّه، و پیدایش عوالم چه از مُلک و چه از ملکوت، ملاحظه شده است.

و امّا طایفه شیخیّه: آنان نهایت سیر انسان را به ذات اقدس حقّ نمی‏دانند؛ و وصول او را به مقام عزّ شامخ حضرت احدیّت، و فناء و اندکاک هستی او را در ذات او جلّ و عزّ، صریحاً انکار می‏کنند. فبناءً علی‌هذا امکان عرفان الهی و معرفت ذات حقّ را دربارۀ انسان منکرند و می‏گویند: «نهایت سیر عرفانی و کمالی انسان به سوی ولیّ اعظم است که حجاب اقرب و واسطۀ فیض است.»

و روی همین اصل است که با فلسفه و عرفان که راه‌گشای توحید است، سخت مخالفند.

آنان می‏گویند: « ذات اقدس حقّ از هر اسم و رسمی بَری، و از هر صفتی مبرّی است؛ و بنابراین اسماء و صفات حقّ عین ذات او نیستند و در مرحلۀ پایین‌تر قرار دارند، و بالنّتیجه ذات حقّ فاقد هر صفت و اسمی است. حضرت امام زمان اسم خداست و در رتبۀ پایین‌تر از ذات است؛ و چون سیر به سوی ذات ـ که خارج از هر اسم و رسمی است، و ازلی و ابدی است، و ما لا نَهایة له می‏باشد ـ محال است؛ لذا غایت سیر انسان به سوی اسم اعظم حقّ است که همان ولیّ اعظم است که فاصله و واسطه بین خدا و خلق است.»

اشکالات وارده بر عقیدۀ شیخیّه

ایشان اشکالات وارده بر این نوع عقیده را بسیار می دانند و در ادامه چنین می آورند:

اشکالات وارده بر این نوع عقیده بسیار است: اوّل آنکه: اگر صفات و اسماء حقّ را از او جدا بدانیم، و ذات را بدون هیچ‌گونه اسم و رسمی بشناسیم، مرجع این گفتار به آن است که ذات حضرت حقّ فاقد حیات و علم و قدرت است؛ بنابراین یک ذات خشک و مرده و جاهل است، و تعالی الله عن ذلک!

دوّم آنکه: آیات قرآن و روایات جمیعاً ما را دعوت به ذات حق می‏کنند، در سیر و در معرفت؛ و نهایت سیر و وصول و عرفان را عرفان و وصول به ذات حقّ می‏دانند، نه وصول و عرفان به ولیّ اعظم او.

سوّم آنکه: چرا خود امام و ولیّ اعظم، امکان عرفان و وصول به ذات اقدس حقّ را دارد و سایر افراد بشر ندارند؟! اگر برای او ممکن است برای همه ممکن، و اگر برای غیر او محال است، چگونه برای او ممکن شد؟!

شیخیّه می‏گویند: «ولیّ اعظم نه ممکن است و نه واجب؛ مرتبه‌ای است بین امکان و وجوب.»

پاسخ آنکه: ما مرتبه‏ای بین امکان و وجوب را تعقّل نمی‏کنیم؛ همۀ مردم ممکنند، و غایت سیر آنها اندکاک و فناء در ذات حضرت حقّ متعال.

چهارم آنکه: ولیّ اعظم باید وجود استقلالی داشته باشد، نه تبعی و ظلّی و مرآتی؛ وگرنه باید مقصد ذات حقّ باشد، و در این فرض لازمه‏اش شرک و ثنویّت و تفویض و تولّد است، و تعالی الله عن ذلک!

الی غیر ذلک از اشکالات و ایراداتی که باید مفصّلاً در جای خود ایراد گردد.

تبیین خطاهای وهابیّه و شیخیّه

این دو طایفه هر دو به خطا رفته‏اند، زیرا اگر از ممکنات ـ چه مادّی و چه مجرّد ـ عنوان مرآتیّت را برداریم و چه به آنها عنوان استقلال بدهیم، هر دو غلط است. و صحیح آن است که نه این است و نه آن؛ بلکه موجودات دارای اثر حقّ هستند، و دارای صفات حقّ هستند، و مظاهر و مجالی ذات و اسماء حسنی و صفات علیای او هستند.

مذهب وهّابیّه به جبر، و مذهب شیخیّه گرایش به تفویض دارد؛ و هر دو غلط است؛ «بل أمرٌ بَین الأمرین»  و «منزلةٌ بَین المَنزلَتَین»  و آن طلوع نور ذات اقدس حقّ است در کثرات مادیّه و مجرّده.

مذهب وهّابیّه، انکار قدرت و علم حقّ را در موجودات می‏کند، و مذهب شیخیّه انکار قدرت و علم حقّ را در ذات خود حقّ؛ پس هر کدام از این دو مذهب به تعطیل گرویده‏اند و این هر دو غلط است.

وجود حضرت حجّة بن الحسن(عج)، ظهور اتمّ حقّ و مجلای اکمل ذات حضرت ذوالجلال است؛ مقصد خداست و آن حضرت آیه و آینه و رهبر و راهنماست. و ما اگر در توسّلاتمان به آن حضرت مستقلاًّ نظر کنیم و لقاء و دیدار او را مستقلاًّ بخواهیم، نه به فیض او نائل می‏شویم و نه به لقاء خدا و زیارت حضرت محبوب.

امّا به فیض او نمی‏رسیم، چون وجودش استقلالی نیست و ما به دنبال وجود استقلالی رفته‏ایم؛ و امّا به لقاء خدا نمی‏رسیم، چون به دنبال خدا نرفته‏ایم و در آن حضرت، خدا را ندیده‏ایم. لذا اکثر افرادی که در عشق حضرت ولیّ عصر می‏سوزند، و اگر هم موفّق به زیارت شوند باز هم از مقاصد دَنیّ و جزئی و حوایج مادّی و معنوی تجاوز نمی‏کنند، روی این اصل است که آن حضرت را مرآت و آیۀ حقّ نگرفته‏اند؛ و الاّ به مجرّد دیدن باید خدا را ببینند و از وصال آن حضرت به وصال حقّ نائل آیند؛ نه آنکه باز خود آن حضرت حجابی بین آنان و بین حقّ شود و از آن حضرت تقاضای حاجات دنیویّه و آمرزش گناه و اصلاح امور را بخواهند.

چه بسیاری از افراد که به محضرش مشرّف شده‏اند و آن حضرت را هم شناخته‏اند، ولی از عرض این‌گونه حاجات احتراز نکرده‏اند و همین چیزها را خواستار شده‏اند؛ پس در حقیقت نشناخته‌اند، زیرا معرفت به او معرفت به خداست؛ مَن عَرَفَکُم فَقَد عَرَفَ اللهَ.

ادامه دارد... .

کد خبر 1640252

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha