۵ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۰۳

«اعضای یک پیکر» در کتابفروشی‌ها پیوند خوردند

«اعضای یک پیکر» در کتابفروشی‌ها پیوند خوردند

رمان «اعضای یک پیکر» نوشته پی‌یر بوالو و توماس نارسژاک با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ این رمان بیست و دومین رمان از مجموعه «نقاب» است که توسط جهان کتاب منتشر می‌شود و تاکنون کتاب‌های «چشم زخم»، «زنی که دیگر نبود»، «ماده گرگ‌ها»، «آخر خط»، «سرگیجه» و «چهره‌های تاریکی» در قالب این مجموعه به قلم بوالو و نارسژاک با ترجمه آگاهی راهی بازار نشر شده‌اند.

«دلواپسی‌های مگره»، «به خاطر بلیندا»، «آسوده بخواب، کاترین!»، «مگره از خود دفاع می‌کند»، «تردید مگره»، «پاکو یادت هست؟»، «جاسوسی که از سردسیر آمد»، «شکیبایی مگره»، «این ریمولدی ابله»، «زود برو، دیر برگرد!»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «مار اوکیناوا»، «تلفن به مرد مرده»،‌ «سفر مگره» و «عکس فوری» را که به تازگی چاپ شده است، عنوان بیست و یک کتاب دیگر مجموعه «نقاب» هستند.

رنه میرتیل، تبهکار خطرناک و سابقه‌دار سرانجام به دام پلیس می‌افتد. حکم دادگاه برای وی اعدام با گیوتین است. میرتیل پیش از اجرای حکم، با ابراز ندامت از گذشته خونبار خود، خواستار اعطای اعضای بدنش به افراد آسیب‌دیده و نیازمند پیوند عضو می‌شود. آنتون مارک جراح اهل چک و پناهنده به فرانسه، مسئولیت این کار را به عهده می‌گیرد.

عضوهای بدن میرتیل به هفت نفر که در سوانح مختلف دچار نقض عضو شده و برخی حتی در شرف مرگ بودند، پیوند زده می‌شود. واکنش این افراد پس از عمل جراحی و احساس حالاتی متفاوت در طول زمان، به اتفاقاتی پیش‌بینی ناپذیر می‌انجامد و سرانجام همین تجربه‌های نادر، عجیب و گاه ترسناک و عذاب‌آور دستمایه رمان هیجان انگیز و رازآمیز «اعضای یک پیکر» می‌شود.

نویسندگان انگیزه نوشتن این رمان را اولین عمل جراحی قلب توسط پروفسور بارنار، جراح مشهور آفریقای جنوبی می‌دانند. رمان «اعضای یک پیکر» در سال 1965 برنده جایزه بهترین اثر «طنز سیاه» شده و امروز همچنان یکی از بالاترین شمار اظهار نظر خوانندگان را در صفحات وب دارد.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

برای خودم یک لیون نوشیدنی ریختم و خوردم. خستگی تیغ‌اش را در پشت و پهلوهایم فرو می‌برد، ولی وقت آن نبود که دست از کار بکشم. نظریه را پیدا کرده بودم: پشیمانی! معنی پشیمانی چیست؟ این که آدم از خودش منزجر می‌شود، نمی‌تواند بدون احساس خجالت به خودش نگاه کند؛ این که در لحظه‌ای بین وجدان و جسم جدایی ایجاد می‌شود. جدایی! مثل وقتی که جسم از یک طرف بکشد و روح از طرف دیگر!  وقتی آرزوی مرگ به طوری مبهم در گوشت و استخوان کز می‌کند، در برابر وجدان خودش را به شکل ندامت عرضه می‌دارد. و ندامت، مثل یک آهن‌ربا، دلایل خوب یا بد را به طرف خودش می‌کشد، بزرگ می‌شود، رشد می‌کند، مثل سرطان، اندک اندک، تلقین نهایی را به وجود می‌آورد.

مکانیسم این پنج خودکشی دقیقا این چنین بود. احتمالا ژوموژ در هر صورت خودش را می‌کشت. ولی مرگ او موجب نوعی گسستن تعادل شده بود و این درست در هنگامی بود که هر یک از عمل‌‌شده‌ها می‌کوشید تا عضو پیوند شده را از آن خود کند. از لحاظ فیزیکی، پیوند موفق شده بود. از لحاظ روانی ناکام مانده بود...

این کتاب با 176 صفحه، شمارگان هزار و 100 صفحه و قیمت 5 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

کد خبر 1705342

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha