به گزارش خبرنگار مهر ، شهر در جامعه مدرن مرکز تعیین سرنوشت انسان معاصر است.موردی که امروزه در جهان به آن توجه ویژه ای صورت گرفته است ارزش دادن به انسان ها است که متاسفانه در جامعه ما با توجه به اهمیت بسیار کمتر توجه می شود. شاخص توسعه یافتگی در شهرها ایجاد و توسعه حمل و نقل انسان محور با محوریت پیادهروی و دوچرخهسواری است.
سیستم حمل و نقل انسان محور سیستمی است که به منظور پاسخگویی به اکثر نیازهای اجتماعی با اولویت دسترسی و جابجایی انسان طراحی شده و ضمن توجه به مولفههای زیستمحیطی از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه باشد.محدودیت ظرفیت معابر شهری و افزایش روز افزون خودرو در شهرها ، فرهنگ خود محوری ، ناهنجاریهای ترافیکی ، آلودگی محیط زیست ، تصادفات و معظلات نشات گرفته از تفکر خود محوری ، ضرورت تغییر نگرش فرهنگ مدیران و شهروندان از خودمحوری به انسان محوری مهمترین اقدامی است که باید اتفاق بیفتد .
احترام به جایگاه والای انسانها و تلاش در جهت بکارگیری تکنولوژی و صنعت در خدمت انسان و تشویق مردم به سمت استفاده از انواع مدهای حمل و نقل عمومی از قبیل قطار شهری ، اتوبوسرانی ، تاکسیرانی ، توسعه دوچرخه سواری و مدیریت واحد و یکپارچه ترافیک شهری توام با اعمال مقررات قانونی قاطع و اثر گذار و بسیج همگانی در تغییر فرهنگ استفاده از خودرو شخصی و گسترش خدمات دولت الکترونیک به همراه فن آوریهای ITS در جهت مدیریت ترافیک تنها راه برون رفت از ناهنجاریهای ترافیکی موجود است .
یقینا با توسعه فرهنگ استفاده از حمل و نقل عمومی آینده ای روشن همراه با سلامتی و نشاط در انتظار جامعه خواهد بود .امروزه در شهرهای پیشرفته دنیا به جای این که مسیر حرکت را برای خودروها آماده کنند، مسیر رفت و آمد را برای انسانها مهیا میکنند و در این راستا پیاده راهها و مسیرهای دوچرخهسواری توسعه پیدا کرده و به کمک یکپارچهسازی سیستم حمل و نقل عمومی آمدهاند .
در ایران به منظور کاهش ترافیک، مسئولان روی ماشین محوری کار می کنند، در صورتی که باید به انسان محوری توجه شود. چراکه مهندسی افکار جایگزین مطلوب تری در زمینه پیشرفت جامعه به جای مهندسی ابزاراست. اما نکتهای که کمتر در مورد آن صحبت شده این است که انسان محوری در حوزه ترافیک در مقابل چه چیزی قرار دارد ? خودرو محوری! پس با محدود کردن حرکت خودروهاست که انسان محوری معنا و مفهوم پیدا میکند.
برای تحقق انسان محوری در ترافیک باید بخش مهم بودجه صرف ساخت و ساز در زمینه حمل و نقل عمومی شود. ساخت و ساز برای خودروها باید رو به کاهش بگذارد تا مفهوم انسان محوری معنا و مفهوم پیدا کند . در مقایسه با کشورهای پیشرفته دنیا راه درازی در پیش است و نقطه موفقیت حمل و نقل زمانی است که دارندگان خودروی شخصی از خودروهایشان پیاده شده و با علاقه و انگیزه سوار مترو و اتوبوس شوند .
توسعه حمل و نقل عمومی باید هم از نظر کمی صورت گیرد و هم از نظر کیفی.تبیین استراتژی های طرح " انسان محوری" در حوزه ترافیک از رویکردهای کارآمد و نتیجه بخش به منظور کاهش معضلات این حوزه است که کلانشهر تهران نیز باید با اطمینان از کارآیی این طرح در مسیر عملی شدن آن گام بر دارد.
دلایل افزایش بیرویه خودرو در معابر پایتخت
سالانه چندصد هزار دستگاه خودروی جدید به معابر تهران اضافه میشوند و یکی از دلایل آن این است که «انسانمحوری» را در مقابل «خودرومحوری» ندیده و تنها خودرومحوری را توسعه دادهایم.
تحقیقات علمی ثابت کرده است که میزان ترافیک و مشکلات حمل و نقل با تعداد خودروهای موجود در هر جامعه رابطه مستقیم دارد. این درحالیست که منفعت اقتصادی صنایع تولیدی در این حوزه وابسته به افزایش تعداد خودروها در جامعه است. به موازات افزایش تعداد خودروها که می تواند زمینه ساز رشد مشکلات ترافیکی کشور باشد، درآمد بنگاه های اقتصادی این حوزه هم افزایش می یابد.اگرچه خودرو یا موتورسیکلت به خودی خود کالاهای مفیدی در حوزه حمل و نقل هستند واغلب مشکلات ترافیکی و سوانح ایمنی ناشی از رفتارغیراصولی رانندگان و عابران است، اما باید پرسید صنایع خودرو سازی و به ویژه تولید کنندگان موتورسیکلت که روزانه میلیاردها تومان عایدی از محل فروش محصولات خود کسب می کنند، تا چه اندازه در تشدید بار ترافیکی معابر و بروزحوادث رانندگی نقش دارند؟
محدود کردن حرکت خودروها ومفهوم انسان محوری
اکثر شهروندان به داشتن وسیله نقلیه علاقه دارند و در این علاقه استفاده از معابر شهری را حق مسلم خود می دانند. از معابر شهری استفاده می کنند بدون آنکه به هویت ترافیکی که همان انسان است توجه کنند.اتومبیل خود را در جایی پارک می کنند بدون آنکه در نظر بگیرند شاید این مکان محل عبور عابران پیاده باشد و گویا در عبور و مرور فقط این وسیله نقلیه است که در نظر گرفته می شود. در معبرسازی، این وسیله نقلیه است که اولویت های ساخت و ساز معابر را مشخص می کند.
در نصب علائم ترافیکی تعداد تابلو های مربوط به عابران در مقایسه با تعداد تابلو هایی که برای وسایل نقلیه نصب شده است به هیچ وجه قابل قیاس نیست.مسیر های عبوری برای وسایل نقلیه با بهترین آسفالت، خط کشی و جداول آماده استفاده می شود در صورتی که اگر به معابر عابران پیاده توجه شود، کمترین هزینه و خوش سلیقگی برای ساخت آن در نظر گرفته می شود. مسیر برای عبور خودرو آنچنان صاف در نظر گرفته می شود که اگر چاله چوله یا دریچه ای نامناسب نصب شود فریاد ها به آسمان می رود ولی اگر در پیاده روها زوائد فیزیکی مزاحم همچون پایه های علائم ترافیکی، چراغ برق، جعبه تأسیسات یا اختلاف سطح یا چاله و چوله باشد به راحتی از کنار آن عبور کرده و کسی کمترین توجهی به آن نمی کند چرا که این انسان است که آسیب می بیند و نه وسیله نقلیه!
در بعد فرهنگ ترافیکی نیز این وسیله نقلیه است که بیشترین توجه را به خود معطوف کرده است. تعداد کتاب ها و برنامه های آموزشی که برای استفاده از وسایل نقلیه به چاپ رسیده یا ساخته شده است در مقایسه با اینکه انسان، محور ترافیک در نظر گرفته شود اصلاً به مقام قیاس نمی رسد.هر چند برابر آمار اعلامی از سوی مراجع رسمی تعداد خودروهای خانواده ها در شهر ها دو برابر شده است اما در بحث هویت فرهنگ ترافیک آیا ارتقایی صورت گرفته است؟
اصلاح قوانین خودرو محوری
در کشور ما یک بعد که همان خودرو است رشد می کند و بعد دیگر آن یعنی فرهنگ ترافیک از آهنگ رشد بسیار کمتری برخوردار است.در یک نگاه دقیق می توان دریافت که اگر در بحث ترافیک انسان، محور ترافیک (آمد و شد) در نظر گرفته شود این انسان است که می تواند به ترافیک و مسائل آن هویت بخشد و لازمه این نگاه آن است که از سایر پتانسیل های موجود بیشتر استفاده شود.
در اصلاح قوانین این خودروها هستند که ایمن سازی می شوند و عبور و مرور وسایل نقلیه در نظر گرفته می شود ولی در عوض در اصلاح قوانین شهرسازی این معابر شهری است که در اختیار خودروها و وسایل نقلیه قرار می گیرد.
برای مثال ایستگاه های تاکسی تأسیس می شود و علائم و خط کشی ها برای توقف تاکسی ها در نظر گرفته می شود ولی برای مسافران که باید منتظر این وسیله نقلیه باشند سایه بان یا صندلی در نظر گرفته نمی شود یا مسیری که با خط کشی ایمن سازی شده باشد تا دسترسی به ایستگاه میسر باشد لحاظ نمی شود.
پس چگونه باید انتظار داشته باشیم که فرهنگ ترافیک در شهر ها ارتقا یابد.با این رویه و نگاه هاست که شهروندان به قوانین ترافیکی موجود اهتمام زیادی نمی ورزند، آمار تخلفات ترافیکی هر روز با وجود اصلاح قوانین باز هم از افزایش بالایی برخوردار است و باید گفت قوانین ترافیکی کارکردهای اصلی خودرا از دست می دهند و یکی از هم گسیختگی ها که سازگار با ترافیک انسان محور نیست را می توان در آن مشاهده کرد که هر فرد هر گونه می خواهد با قوانین برخورد می کند.
ناسازگاری ها افزایش یافته و الگوهای مجرمانه در بحث ترافیکی به اشکال مختلف بروز می کند. که قواعد عمومی دستخوش تغییرات شده و پذیرش آن کمرنگ تر می شود. با این حال به نظر می رسد در شهر تهران با ویژگی های ترافیکی آن بهتر است از مباحث ناحیه و محله محوری بیشتر استفاده شود. یعنی در مقیاس های کوچک تر به مباحث انسان محور در حوزه ترافیک بیشتر توجه شود تا فرهنگ انسان محور به فرهنگ خودرو محور ترجیح داده شود اینگونه است که می توان امیدوار بود در کنار سایر فعالیت ها بتوان فرهنگ ترافیکی را ارتقا داد.
متاسفانه سالها پیش وقتی که دنیا به سمت «حمل و نقل انسان محور» و در عین حال پایدار پیش می رفت مدیران ما روی سیاست های خودرو محور تمرکز کرده بودند. کسی به این موضوع توجه نداشت که از معابر شهری سهمی را هم به عابران پیاده اختصاص دهد، در صورتی که با توجه به وضعیت ترافیک و آلودگی هوای تهران انسان باید مورد توجه قرار می گرفت.در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا یک مرکز مطالعات پایدار وجود دارد که روی مولفه های مختلف مطالعه می کند و حمل و نقل و ترافیک در این مطالعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
ساماندهی و رفع معضلات مربوط به حمل و نقل
1- ایجاد امکانات عمومی سریع السیر- ارزان قیمت که بتواند شهروندان را به راحتی و با ایمنی کامل به مقصد برساند.
2- ایجاد فرهنگ استفاده از خودروهای عمومی و عدم استفاده از خودروهای شخصی بصورت تک سرنشین در شهرها
3- بهبود ارتباطات پستی و بانکی و مخابراتی و ادارات که بتواند تعداد قابل توجهی از سفرهای درونشهری را بکاهد.
4- اصلاح اشکال هندسی میادین شهر
5- ایجاد یک سیستم برنامه ریزی- جامع- مداوم- پویا و انعطاف پذیر
6- آموزش شهروندان و ایجاد فرهنگ استفاده از دوچرخه در سطح شهرها
7- تفکیک مسیرهای حرکت خودروهای عمومی در سطح شهر
8- اصلاح پیاده روها جهت تشویق مردم جهت تردد پیاده در شهر
9- اطلاع رسانی و آشنائی شهروندان به خیابانها با نصب تابلوهای مناسب
شهر برای انسان یا خودروها؟
رسیدن به شهر و حمل و نقل انسان محور از موضوعات مهم و اساسی است که باید اصل و محور کارها قرار گیرد .مدیریت شهری از طریق فعالیتهای فیزیکی مانند اصلاح و گسترش شبکه معابر و تقویت و تجهیز سامانههای حمل و نقل عمومی کوشیده تا مشکل ترافیک پایتخت به نقطه کور نرسد.
از سوی دیگر تعاملی که با رسانهها در سالهای اخیر ایجاد شده، نشان میدهد فعالیتهای ترافیکی پایتخت جامعه محور است نه مدیریت محور. خوشبختانه در تهران مانند بسیاری از شهرهای جهان عابران پیاده در حال خارج شدن از سایه خودروها هستند و کم کم تردد انسان محور دارد جای حرکت خودرو محور را میگیرد و فراموش نکنیم اگر مشارکت شهروندان نباشد مشکلات ترافیک لاینحل باقی میماند.
.........................
زهرا فضــلی
نظر شما