خبرگزاری مهر - گروه استانها: در سنوات اخیر اصطلاح «شهر انسان محور» از زبان مدیران شهری فراوان شنیده شده اما عملکرد آنها حاکی از آن است که این واژگان تنها در حرف و بیان خلاصه شده و هیچ تغییری در برنامههای این افراد ایجاد نشده است.
این مسأله نشان میدهد که این اصطلاح شهری، در زمان انتخابات و مانند آن کاربرد داشته و بعد از مدتی، در سایه نبود آگاهی مورد غفلت واقع شده یا به دلیل اشتغالات ذهنی و مانند آن به حاشیه رفته است.
مهمترین مؤلفه در رویکردهای انسانی شهری، آگاهی از مبانی و اصول شهر انسان محور است و تا زمانی که مدیران نتوانند تعریف درستی از این اصطلاح داشته باشند نمیتوانند آن را در برنامههای خود لحاظ کنند لذا در این خصوص با «سیامک دربیکی»، کارشناس ارشد مدیریت شهری گفتگو کردیم که در ذیل خواهد آمد:
* یکی از مباحثی که در چند سال اخیر در مدیریت شهری مطرح میشود، اصطلاح «شهر انسان محور» است؛ ویژگیهای یک شهر انسان محور چیست؟
باید اذعان کرد که چون هنوز در کشور ما شهرسازان و برنامه ریزان شهری جایگاه خود را در مدیریت شهرها نیافته اند، در طرح برخی از سیاستهای شهری، مبانی نظری کمتر مورد توجه قرار میگیرد و گاه تنها با طرح یک عنوان یا واژه بدون تبیین چارچوبهای علمی و فنی و بی توجه به پیشنیازهای لازم یا مطالعه تجربیات دیگران برای اجرای آن سیاست، مفهوم اصطلاح مذکور در افکار عمومی در مواردی به غلط معنی میشود.
با توجه به شواهد چند سال گذشته به اعتقاد بنده در کشور ما طرح مبحث شهر انسان محور هم یکی از این موارد است که همزمان با شروع پروژههای پیاده راه سازی در برخی شهرها بیشتر بر سر زبانها افتاد و تک پروژههایی را به عنوان رویکرد مدیریت شهری به سوی شهر انسان محور در افکار عمومی تبلیغ کرد، در حالی که همزمان سایر سیاستهای شهری و پروژهها در تقابل با رویکردهای انسانی بود و به نظر میرسد اصطلاح شهر انسان محور بیشتر به برچسبی فریبنده به روی برخی پروژهها بدل شده است، بی آنکه به نسبت سرعت بهره برداری از این برچسب، مفهوم آن به ادبیات یا اعتقاد مدیریت شهری وارد شود.
اصطلاح شهر انسان محور به برچسبی فریبنده برای برخی از پروژهها بدل شده است شهر انسان محور در امتداد نظریات شهرهای انسانی یا انسان گرا قرار میگیرد و البته معادل فارسی آن گاه مورد بحث کارشناسان هم بوده است.
البته لازم است ذکر کنیم که نظریات شهر انسان گرا یا شهر انسان محور، از رویکردهای مدیریت شهری بوده و محتوای آن نه تنها ربطی به اومانیسم ندارد، بلکه تلاشی برای تقویت بعد معنوی انسان در زیست مکانی وی محسوب میشود و نباید آن را با نظریات دیگر خلط کرد.
* چه عامل باعث شد اصطلاح شهر انسان محور به وجود آید و از چه زمان این موضوع مطرح شد؟
اساساً از هزاران سال پیش و از زمان شکل گیری شهرهای نخستین، این انسانها بوده اند که شهر را منطبق بر نیازهای خود ساخته اند و پس از رفع نیازهای اولیه برای بقا و زیست، آن را برای تأمین سایر نیازهای خود توسعه داده اند. بنابراین، شهر علاوه بر محل زیست، کانون شکل گیری تمدن و فرهنگ بر بنیان انسان هم بوده است. پس فضاهای شهری هم برای تعاملات و کنش ساکنانش انسان گرا شکل می گرفته و در واقع صدها سال شهرها بر این مبنا رشد میکردند.
اما این رویه پس از پدیدههایی مانند انقلاب صنعتی و مدرنیته و ورود تکنولوژیهای ارتباطاتی و حمل و نقل تحت تأثیر قرار گرفت و به عبارتی، توجه به محوریت ماشین در توسعه، و تقدم اقتصاد بر فرهنگ، شهرها را هر روز گرچه به ظاهر مدرن تر ساخت، اما از برآورده کردن نیازهای انسانی و تأمین آرامش ساکنانش ناتوانتر هم ساخت و تعاملات انسانی به نفع خودرو، کالا و پول کم و کمتر شد.
این سیر حادث شده را میتوان در سراسر دنیا در شهرهایی که دارای تاریخی پیش از انقلاب صنعتی و مدرنیته هستند در تفاوت شکل شهرها و فضاهای شهری در بافتهای قدیم و جدید آن مشاهده کرد.
در ایران هم این سیر تغییر را میتوان در شهرهای تاریخی به وضوح دید. از زمانی که شهرها با محوریت ماشین توسعه پیدا کردند، خلأ عدم توانایی رفع نیازهای انسانی و به تبع آن، مشکلات اجتماعی، روانی و فرهنگی پدیدار شد.
با گسترش سریع شهرها و پیچیدهتر شدن مشکلات، مفاهیم بازگشت به رویکردهای انسانی در برنامه ریزی شهری مطرح شد که شاخص ترین این رویکردها نظریات شهرهای انسان گرای «لوئیس مامفورد» بود. وی وضعیت شهرهای نوین را در خور شأن انسان نمیدانست.
باید توجه داشت که طرح موضوع محوریت انسان در شهرسازی در برابر محوریت خودرو پدیدار شده و تلاش دارد که شهرسازی را به مقیاسهای انسانی و تقدم و توجه به نیازهای وی بازگرداند.
* پس به نظر شما در کشور ما شهر انسان محور هنوز یک شعار است که نیازمند تبیین نظری است؟
شهرسازی انسان گرا یک مفهوم و تفکر در برنامه ریزی، ساخت و مدیریت شهرها است که از انسان در برابر غلبه ماشین حمایت میکند و خوشبختانه روز به روز بر طرفداران این جریان فکری افزوده میشود گرچه وضعیت شهرهای ایران نشان میدهد هنوز راه زیادی تا رسیدن به نقطه مطلوب وجود دارد.
مدیریتهای شهری در شهرهای ما هنوز عمدتاً در دست سیاسیون غیرمتخصص در حوزههای شهری است و از سیاست ورزی شهری و حکمروایی به دور است به همین دلیل موضوعاتی مانند شهر انسان محور و نظایر آن به شعاری بدل میشود که گوینده اش اطلاع چندانی از مبانی آن و مقدماتش ندارد و در نهایت در رویه اجرا نتیجه بخش نیست. این موضوع در خصوص واژگانی مانند شهر دوستدار کودک یا دوستدار سالمند و نظایر آن هم مشاهده میشود.
زمانی که پیاده روهای شما از کمترین استانداردها برخوردار نیستند، با ایجاد یک پیاده راه به هر کیفیتی نمیتوانید مدعی انسان محوری رویکردها باشید. زمانی که در همه پروژههای حمل و نقل شما، ماشین شخصی مقدم بر وسایل حمل و نقل عمومی یا پیاده و دوچرخه است صحبت از انسان محوری با یک پروژه پیاده راه مضحک است.
انسان گرایی یعنی انسانی ساختن مقیاس پروژهها. کیبل یکی از شهرسازان مشهور، هدف غایی از علم شهرسازی را ایجاد آرامش و آسایش انسان میداند. چنین هدفی، نیازمند حفظ و تقویت یا ایجاد فضاهای انسانی در حوزه فضاهای زیستی انسان در شهر است که بعد معنوی و روح انسانی وی را در حضور در مکانها، برآورده کردن در نیازها، دسترسیها، مشاهده نمادها و تعاملات با دیگر انسانها تقویت کند. این حوزه، کوچه و محله، پیاده رو و خیابان، فلکه و میدان و پارک و همچنین حوزههای نیمه خصوصی، ادارات، مالها و پاساژها را هم مشمول خود میکند.
پس استفاده درست از منابع خدادادی و تجدیدناپذیر، آلوده نکردن هوا، جلوگیری از تخریب محیط زیست و توجه به سهم آیندگان و فاکتورهایی که انسان را نه در خدمت ماشین بلکه ماشین را ابزاری برای رسیدن به آسایش و آرامش مذکور قرار میدهد همگی در برنامه ریزی های شهر انسان گرا یا رویکردهای انسان محور در مدیریت شهری باید مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما