به گزارش خبرنگار مهر، با وجود اینکه پیشینه اردبیل در تاریخ به گذشته ای نامشخص گره می خورد اما نتایج تحقیقات پژوهشگران، نویسندگان، مورخان و جهانگردان قدمتی حداقل به سه هزار سال قبل را می رساند.
یکی از ابزارهای جستجوی این قدمت وجه تسمیه اسامی شهرهای این منطقه و مطالعه تاریخ آن است که به عقیده محققان همگی بر مبنای دلیل و واقعه ای تاریخی و متناسب با اقلیم، ویژگی ها و شرایط زیست در آن شهر انتخاب شده است.
استان اردبیل در تقسیمات جغرافیایی فعلی خود شامل 10 شهرستان پارس آباد، بیله سوار، گرمی، مشگین شهر، نمین، اردبیل، سرعین، نیر، کوثر و خلخال است که بررسی وجه تسمیه و علل نامگذاری این شهرها گواهی بر تاریخ و پیشینه باستانی این منطقه است.
اردبیل کرسی آذربایجان قدیم است
باباصفری نویسنده کتاب تاریخی "اردبیل در گذرگاه تاریخ" می نویسد: تاریخ دوران قدیم اردبیل به ویژه قبل از اسلام فاقد منابع و ماخذ کافی بوده و همین موضوع تخمین قدمت آن را برای محققان مشکل کرده است.
وی در این کتاب اضافه کرده است که مطابق فهرست استانهای ایران در عهد ساسانیان نوشته موسی خورن، در آن دوره ایران به چهار ایالت تقسیم می شده که در ایالت باختر اردبیل و گنزک دو کرسی و یا به عبارتی پایتخت آذربایجان محسوب می شد.
باباصفری از سویی به کتاب "روضه الصفا" و "نزهه القلوب" استناد کرده و می نویسد: اردبیل در زمان حکومت کیانیان قلعه دست نیافتنی بود که محل اختلاف دو شاهزاده کیانی برای تصاحب قدرت قرار گرفت که در شاهنامه نیز به آن اشاره شده است.
دو فرزند ما را کنون با دو خیل بباید شدن تا در اردبیل
به مرزی که آنجا دژ بهمن است همه ساله پرخاش اهریمن است
علاوه بر اینکه یاقوت حموی نیز در "معجم البلدان" بنای این شهر را به فیروز ساسانی در سالهای 139 تا 163 قبل از هجرت با نام "فیروز گرد" می داند، در دایره المعارف اسلامی نیز آمده است: تاریخ بسیار قدیم اردبیل برای ما شناخته شده نیست.
در دایره المعارف عربی نیز عنوان شده که انوشیروان ساسانی در آذربایجان به تعمیر و بازسازی برخی شهرها اقدام کرد که اردبیل نیز جزئی از آن بوده است. لفظ اردبیل که در اصل "آرتاویل" بوده از دو جز "آرتا" به معنی مقدس و "ویل" به معنی شهر ترکیب یافته که به عقیده برخی محققان رشد و تکوین اولیه آیین زرتشت در آن صورت گرفته است.
در کتاب "حدود العالم" تالیف قرن چهارم هجری آمده است: اردویل از دو کلمه ارد و ویل تشکیل شده که اردنام روز بیست و پنجم هر ماه و نیز نام یکی از فرشتگان زرتشتی به معنی قانونی و مقدس است.
چنانکه در کلمات اردیبهشت و اردشیرو آمده است و ویل که ریشه کهن آریایی دارد هنوز در زبانهای اروپایی به معنی شهر استفاده می شود.
"مغان" محل برگزاری سمینارهای دینی زرتشتیان
شهرستان مغان تا سال 1370 با مرکزیت گرمی در تقسیم بندی های استان اردبیل وجود داشت که پس از این تاریخ به سه شهرستان مستقل گرمی، پارس آباد و بیله سوار تقسیم شد.
به عقیده محققان حضور و رنگ و بوی دین زرتشتی در منطقه اردبیل در یکی از مهمترین مناطق این استان نیز نمود یافته بطوریکه منطقه "مغان" به دلیل اینکه هر سال یکبار محل تجمع پیشوایان آیین زرتشت که به "مغ" شهرت داشته اند، نامگذاری شده است.
بابا صفری در این خصوص معتقد است چون سمینارهای دینی در جوار مقدس ترین مکان هر مذهب تشکیل می شد، ترتیب اجتماعات مذهبی موبدان زرتشتی در این سامان می تواند دلیل آن باشد که اردبیل و سبلان از نقاط بسیار مقدس دین باستانی ایران به شمار می آمده و احیانا محل بعثت و دعوت اولیه پیشوای آن بوده است و در نتیجه در نظر پیشوایان بزرگ آن کیش دارای چنین قداست و حرمتی گشته است.
در حال حاضر نیز در مسیر صعود کوه سبلان سنگی با عنوان "سنگ محراب" موجود است که به عقیده شهروندان اردبیلی محل دفن زرتشت است.
"گرمی" سرزمین دستورات مقدس
به عقیده برخی محققان وجه تسمیه گرمی از واژه "گرامنه" به معنی چند عشیره که دارای چراگاه مشترک میباشند گرفته شده و به رئیس آنان "گئرامنی" میگفتند.
برخی دیگری اعتقاد دارند این شهر در زمان بابک خرمدین بذ یا بذین (قلعه و اقامتگاه) داشتهاست و محل آن را بین محله قلعه باشی و روستای اله درق می دانند و قلعه "دئیو قالاسی" را قلعه بذ می دانند. برخی از مورخان معتقدند این خطه از قدیم محل زندگی چند زنتو از پارتها بوده و واژه گرمی در گویش پارتها یک واژه مقدس بوده و وجود گورهای خمرهای را دلیل این گفته می دانند.
مورخان و محققان دیگری معتقدند این واژه از واژههای سومری بوده و از دو قسمت "گر" به معنی آبادی و جای مشخص و یا خانه و "می" به معنی قوانین آسمانی تشکیل شده و گرمی یعنی خانه قوانین و دستورات آسمانی که با توجه به نزدیکی این شهرستان به منطقه مغان به نظر می رسد این تعریف ریشه منطقی تری داشته باشد.
"پارس آباد" یادگار خدمات مهندس پارسا
مدیر موسسه مطالعات و تدوین تاریخ اردبیل در خصوص علت نامگذاری شهرستان پارس آباد به خبرنگار مهر گفت: در سال 1327 شرکتی به نام "شیار آذربایجان" در "یوشان آباد" که امروز جعفر آباد نامیده می شود فعالیت خود را آغاز کرد.
محمود محمد هدایتی تصریح کرد: این شرکت پس از مدتی با هدف دسترسی آسان به کارگران خود یوشان آباد را به قصد علیرضا آباد که امروز با عنوان اسلام آباد نامیده می شود، ترک کرد.
وی افزود: بعدها مدیر این شرکت به نام مهندس پارسا به آبادی توسعه کشاورزی و ایجاد شبکه های آبیاری مزراع این منطقه اهتمام کرد و اهالی منطقه به احترام این شخص نام این منطقه را به پارس آباد تغییر دادند.
"بیله سوار" دشت آفتابگیر گرمسیر
هدایتی در خصوص وجه تسمیه بیله سوار اضافه کرد: بیله سوار در زبانهای مردم آذربایجان به معنی دشت آفتابگیر و زمستانگاه است که بعدها آن را پیل سوار، بیل سوار و سپس بیله سوار نام نهاده اند.
وی تصریح کرد: بیله سوار یا پیله سوار واژه فارسی است و از دو واژه پیله یا بیله و سوار تشکیل شده است که پیله به معنی زمین خشک پهناور میان دو آب و یا رودخانه و سوار به معنی کرانه رود است.
شهر بیله سوار در بین دو رود بالهارود و آق بیگلر واقع شده است. "بیله" به صورت پیشوندگونه در نام برخی نقاط دیگر نیز دیده میشود. مانند بیله درق در حوالی اردبیل، بیلهده از توابع خلخال و بیلهسوار از توابع ماکو و بیلهوار از توابع خوی.
در دایره المعارف اسلامی ذکر شده است که حمدالله مستوفی این نام را منتسب به امیری از آلبویه ملقب به پیلهسوار میداند که بانی این شهر بوده است.
"مشگین شهر" محل گردآمدن آبهای زیر زمینی
نام قدیمتر این شهر "خیاو" است. خیاو در حاشیه سرزمینی واقع شده است که روزگاری به اسم "آران" مشهور بود. این منطقه زبانی ویژه داشت که تا سده چهارم هجری مورد استفاده بود.
سکه های به دست آمده در حفاری های باستان شناسی از این منطقه بیشتر مربوط به زمان اتابکان آذربایجان است. نخستین سکه ای که تازیان در"آران" زده اند، متعلق به سال 90 هجری است.
در این منطقه، گورستان ها و نشانه هایی نیز از سال های ابتدایی پیدایش اسلام به جای مانده است. به همین دلیل هر چند در بیشتر کتاب های جغرافیایی اسلامی، نامی از آن به میان نیامده است، اما خیاو یا مشگین شهر آبادی اسم و رسم داری بوده است.
خیاو واژهای ایرانی مرکب از خی (خیک آب، حوضه) و آو (آب) است. در دامنه سبلان شهر و منطقه سراب حالت سرچشمه آب را دارد و منطقه خیاو حالت محل گردآمدن آب را دارا است. واژه خیاو در زبانهای ایرانی محل پرآب و درخت را تداعی میکند و ریشه واژه فارسی خیابان نیز از همین واژهاست.
قبرهای گبرها یا زرتشتیان که در همه جای این منطقه پراکنده است قدمت این سرزمین را به پیش از اسلام نیز می رساند.
این شهر در دوره هایی از تاریخ "میمند" و "وراوی" نیز نامگذاری شده است. در سال 1209 که گرجستان این بخش از ایران را تصرف کرده بود یکی از امیران گرجی به نام بیشگین، این شهر را به نام خود نامگذاری کرد. این نام بعدها توسط مردم محل به صورت میشکین تلفظ شد. در دوره رضاشاه به فرمان وی نام میشکین به مشگین شهر تغییر یافت.
"نمین" سزمین چشمه های خوشگوار
مدیر موسسه مطالعات و تدوین تاریخ اردبیل همچنین در خصوص ساید شهرهای این استان معتقد است خلاصه کردن وجه تسمیه نمین در سرزمینی که دارای آب و هوایی نم دار و مرطوب است بی توجهی به قدمت نامگذاری این منطقه است.
هدایتی تصریح کرد: در مدخل کلمه "نمیر" در لغت نامه دهخدا چنین آمده است: آب خوشگوار و شیرین. در خطوط پهلوی گاه "ر" به گونه "ن" نوشته و گاه وارونه آن یعنی "ن" به گونه "ر" در می آید.
پژوهشگر بنیاد دایرالمعارف اسلامی استان اردبیل اضافه کرد: به همین دلیل است که "مانپسندان" به شکل "مارپسندان" درآمده است تاکید کرد: این احتمال وجود دارد که کلمه " نمیر" به "نمین" تغیر شکل یافته باشد.
هدایتی متذکر شد: با توجه به وجود چشمه های گوارا در این شهرستان، این وجه تسمیه کاملا منطقی است.
"سرعین" پایگاه چشمه های زرد گوگردی
نویسنده کتاب "تاریخ شهر و شهرداری های اردبیل" در خصوص نام شهرستان سرعین اضافه کرد: سرعین در فرهنگ لغت فارسی به معنی سرچشمه است که در ادوار تاریخی به نامهای "ساری قیه" و "سرائین" تغییر نام یافته است.
هدایتی افزود: ساری عین به معنی چشمه زرد در مقام قره عین یعنی چشمه های سیاه که امروز سیه چشم گفته می شود قرار دارد. این نامگذاری به دلیل وجود چشمه های زرد گوگردی فراوان در این منطقه صورت گرفته است.
"نیر" یادگار هفتمین پادشاه ساسانی
این محقق معتقد است همچنین معتقد است نام شهرستان نیر در اصل "نریز" است که مطابق با روایات تاریخی توسط نرسی هفتمین پادشاه ساسانی آباد شده است.
وی اضافه کرد: خود واژه نیر به معنی واصل به حق است با این وجود به نظر می رسد نامگذاری تاریخی آن قابل قبولتر از معنی خود کلمه باشد.
"کوثر" منتسب به پهلوان نامی ایران زمین
به عقیده مورخان تاریخچه این شهر به قبل از اسلام می رسد که در ابتدا با عنوان "دورداولر" به معنای چهارخانه در زبان ترکی ترجمه می شود و این وجه تسمیه به لحاظ این که چهارخانه در این محل ساکن بوده نامیده شده است.
اما به یقین نام کنونی "گیوی" احتمالا منسوب به گیو پهلوان نامی پسر گودرز بوده و نشان از قدمت تاریخی این شهر دارد.
این شهر در اثر زلزله سال ۱۲۷۴ به کلی از بین می رود و تعداد کثیری از سکنه آن جان خود را از دست می دهند و کسانی که زنده مانده به مدت شش ماه در چادر ها و بیابانها زندگی می کنند و در نهایت تعداد زیادی از آنان به بندر انزلی کنونی و بندر "کراسنودسک" روسیه مهاجرت می کنند.
مجموعه این شهرستان بنام بخش سنجبد مشهور بوده است و در سال 1375 با تصویب هیات دولت به شهرستان کوثر ارتقا یافت.
"خلخال" اقامتگاه زمستانی شاهان ارمنستان
برخی از نویسندگان نام خلخال را با نام شهر قدیم خلخال واقع در ناحیه اوتی در ماورای قفقاز که در منابع ارمنی میان قرن دوم و پنجم میلادی به عنوان اقامتگاه زمستانی شاهان ارمنستان و سپس آلبانی (آران) آمدهاست مرتبط می دانند.
ناحیه اوتی بر ساحل راست رود کورا در حدود گنجه و شمکور کنونی واقع بودهاست. مرکز ناحیهای که بعدها به نام خلخال معروف شد در سابق فیروز آباد بود و چون ویران شد خلخال به جای آن بر پا شد.
خلخال از شهرهای قدیمی و تاریخی آذربایجان است که در کتابهای جغرافیایی و تاریخی سدههای دوم و سوم هجری متعددی از جمله کتاب "حدود العالم من المشرق الی مغرب" و " معجم البلدان" و "نزهه القلوب"در خصوص ویژگی های این شهر و نحوه امرار معاش مردمان ساکن در آن مطالبی قید شده است.
ضرورت حفظ نامهای تاریخی
یکی از کارشناسان تاریخ اجتماعی استان اردبیل در گفتگو با خبرنگار مهر تاکید دارد که باید به منظور ماندگاری و حفظ تاریخ یک منطقه نام و عنوان تاریخی آن حفظ شود.
یاور محمدزاده عنوان کرد: وجه تسمیه تنها نام یک منطقه نبوده و گواه ویژگی ها، امتیازات، امکانات، حوادث تاریخی و وقایع سیاسی آن است.
وی اضافه کرد: اسامی می تواند به عنوان یادگار گذشتگان از یک نسل به نسل بعد منتقل و به واسطه سادگی در بیان ویژگی های یک منطقه تاریخ و گذشته آن را در اذهان حفظ کند.
محمدزاده معتقد است تغییر نام اسامی یک منطقه تحریف تاریخ آن محسوب شده و اسامی به مانند میراث فرهنگی و تاریخی است که در حفظ و پاسداری آن تمامی ساکنان آن منطقه وظیفه خطیری دارند.
با وجود اینکه در دهه های اخیر تغییرات قابل توجهی در نامگذاری روستاها، بخشها و حتی شهرهای استان اردبیل به دلایل گوناگون انجام شده، اما بازبینی تاریخ نشان می دهد این استان قدمت باستانی و تاریخی مثال زدنی دارد که هنوز در بازمانده های اسناد تاریخی می توان شکوه و قدمت گذشته آن را رصد کرد.
.........................
گزارش: ونوس بهنود
نظر شما