به گزارش خبرگزاری مهر، مگر نه این است که برای درختان بیش از 33 خدمت غیر قابل تبادل منظور کرده و در مبانی اقتصاد مبتنی بر آموزههای بومشناختی (اکولوژیک)، کالایی ارزشمندتر از آن سراغ نداریم؟ کالایی که عمر متوسط هر پایه 50 سالهاش تا 200 هزار دلار ارزشگذاری میشود. مگر نه این است که این درختان هستند که هوای تازه و پراکسیژن میآفرینند، بر رطوبت و لطافت نیوار میافزایند، ظرفیت گرمایی ویژه را افزایش میدهند، به خاک مجال دریافت آب را داده تا آبخوانهایش را سیراب سازد، به پرندگان مجال زندگی امنتر بر روی شاخسارانش را فراهم کرده و سنجابها را در ادامه بازیگوشیهای نشاطبرانگیزشان یاری میرسانند؟
مگر این درختان نیستند که از خطر جهانگرمایی و تغییر اقلیم میکاهند، به ترسیب کربن کمک میکنند و خاک را از فرسایش رهانید و حاصلخیزیاش را دوچندان میسازند؟ اصلاً آیا میشود بدون بلوطهای زاگرس همچنان از دوام صدای خوش زمزمهی جویبارهایی در زاگرس مطمئن شد که سرچشمهی مهمترین رودخانههای راهبردی کشور چون کارون، کرخه، دز، زاینده رود، سفیدرود، زرینه رود و سیمینه رود را فراهم میآورند؟
آری این درختان هستند که بیشک در شمار خدومترین زیستمندان عالم جای گرفته و ادامه حیاتشان به دیگر زیستمندان ساکن زمین این مجال را میدهد تا به زندگیهاشان تداوم بخشند و از تابش نوشخند طبیعت بر وجودشان مطمئن باقی مانند.
در آستانه پانزدهمین روز از اسفند ماه 1391، جشن رویش دوباره این عزیزترین زیستمند زمین را میخواهیم بهانهای سازیم برای بزرگداشت و همافزایی آن گروه از انسانهایی که وجودشان در جوامع آدمزمینیها همانقدر ارزشمند و عیارآفرین است که حضور درختان در زمین. اگر درختان به حیات، مجال پایداری میبخشند و کیفیتش را عیار میزنند؛ بی شک هنرمندان هم به مدنیت اعتبار بخشیده و سبب فخر جوامعی میشوند که حضوری بایستهتر و محترمتر در آن دارند.
پایداری و استمرار چنین مناسبتهای فرخندهای "چون جشن درخت دوستی" سبب شود تا هم ارزش درختان در نزد عامه افزایش یابد، هم هنرمندان کشور بیش از پیش تکریم یابند و هم فرصتی باشد برای دیدار فرهیختهترین فرزندان ایران در سرایی که بهانهاش زایش زمین است و نه از دست رفتن یک دوست و همراه هنرمند.
یادمان باشد که 93 درصد از پهنهی 165 میلیون هکتاری وطن همچنان برهنه است و تازه حال درختان در آن هفت درصد از خاکی که رویشگاه جنگلی محسوب میشود هم اصلاً خوب نیست. ما باید نشان دهیم که قدر این آیههای سبز و نشاط آور را سزاوارانه میدانیم و برای همین است که عزیزترین و شریفترین نمایندگان خویش را که «هنرمند» خطابشان میکنیم، مأموریت دادهایم تا داوطلبانه از این سرمایههای طبیعت ایران پاسداری کنند؛ همانگونه که وظیفهی ماست که قدر قدوم هنرمندان فرزانه وطن را در این خاک زرخیز بدانیم و ارج نهیم و بکوشیم تا همدلیهاشان افزایش یابد. چه، جامعهای که در آن حال هنرمندانش خوب باشد، یعنی حال همهی مردمش خوب است و سرزمینی که مردمانش خوب باشند، بیشک حال درختانش هم خوب خواهد بود و آنگاه به مدد وجود درختانی شاداب و رویشگاههایی متراکم و سبز میتوان به دوام زندگیای با کیفیت برای همهی زیستمندان ایرانی از گواتر تا آرارات امیدوار ماند.
محمّد درویش
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور.
نظر شما