۱۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۲۱

سریع‌القلم در شهر کتاب ـ2/

جایگاه رسانه نقاد در توسعه‌یافتگی/ سیاستمدار باید اول از خدا و بعد از خبرنگار بترسد!

جایگاه رسانه نقاد در توسعه‌یافتگی/ سیاستمدار باید اول از خدا و بعد از خبرنگار بترسد!

یک پژوهشگر علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران در نشست دیدار با مخاطبانش گفت: سیاستمدار اول باید از خدا بترسد و بعد از رسانه و خبرنگارها. به همین دلیل خبرنگارها در کشورهای صنعتی و جوامع پیشرفته جایگاه مهمی دارند.

به گزارش خبرنگار مهر، دیدار و گفتگو با محمود سریع‌القلم، پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در قالب یکی از نشست‌های دیدار با اهل قلم دوشنبه شب 14 اسفند در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار شد. سریع‌القلم در این برنامه به ارائه سخنرانی خود با موضوع «نقشه راه پیشرفت ایران» پرداخت.

مردم نمی‌توانند خارج از ذهن خودشان کسی را مسئول بدانند

سریع‌القلم در این برنامه گفت: پیرزن اتریشی، جدول کنار خیابان را یکی از اموال عمومی و به تبع آن از اموال خودش می‌داند. این دیدگاه، حرف و بحث زیادی می‌طلبد. بنابراین توجه داشته باشیم که مردم یک جامعه نمی‌توانند خارج از ذهن خودشان کسی را مسئول بدانند. من ابتدا 5 نکته مربوط به حاکمیت را می‌گویم سپس به سراغ نکات مورد نظرم درباره مردم و جامعه می‌روم. نکته اول این که کسانی که پست می‌گیرند و مسئول می‌شوند، قدرت را مساوی مسئولیت بدانند. قدرت را تفریح یا عاملی برای حل شدن مشکلات زندگی و فردی‌شان ندانند. به همین دلیل کسانی که به قدرت می‌رسند و مسئولیت می‌گیرند باید مسائل فردی‌شان حل شده باشد تا دغدغه ملی داشته باشند. و این جای نگرانی است که گرایش اکثر مردم ما پوپولیستی است و گرایش طبقه متوسط نیست.

این پژوهشگر حوزه توسعه اظهار داشت: نکته دوم این است که نگاه مسئولین به بالاست نه پایین. باید این طرز فکر از بین برود که آقا شما نسبت به بالا وفاداری یا پایین؟ بلکه مسئول باید به مردم وفادار باشد. یکی از متر و میزان‌های توسعه‌یافتگی، تعداد استعفاهایی است که در یک کشور و میان مسئولانش داده می‌شود. در این زمینه باید اشاره کنم، کشوری پیشرفت می‌کند که رسانه‌های نقاد داشته باشد. عمر دموکراسی در دنیا هنوز به یک قرن نمی‌رسد. دموکراسی کالای لوکسی است که وقتی در کشوری طبقه متوسط و رسانه‌ها قدرت می‌گیرند، به وجود می‌آید. یک نکته دیگر آگاهی و دانش است. مشروطه شکست خورد چون از 10 میلیون نفر مردم ایران آن زمان، فقط 10 هزار نفر سواد داشتند. به همین دلیل تحولات جامعه ما سینوسی است چون همراه با تحولات و جنبش‌های فکری نیست. جمهوری چک، 6 ماه بعد از فروپاشی شوروی، طول کشید تا به دموکراسی رسید. چون وقتی واسلاو هاول از دموکراسی حرف زد، مردم همه می‌دانستند دموکراسی یعنی چه و همه گفتند: دموکراسی. یعنی جامعه آمادگی پذیرش آن را داشت. تا آگاهی مردم و رسانه نقاد وجود نداشته باشد، حرکت رو به جلویی انجام نخواهد شد.

وی ادامه داد: در حال حاضر، روابط سیاسی ما با کشور عربستان تعطیل و در حد صفر است، اما با کشور بولیوی رابطه داریم و با بوئینگ 747 ، 14 مسافر را از ایران تا بولیوی جابجا می‌کنیم. همسایه را رها کردیم و رفته‌ایم آن سر دنیا سمند تولید می‌کنیم. اگر رسانه نقادی پیدا شود تا به این موضوع بپردازد، خوب است. قول می‌دهم دولت بعدی که از خرداد 92 بیاید، این کار را تعطیل کند؛ چون این رابطه، فکر نشده ایجاد شده است و دولت بعدی باید کاری کند که روابط‌ مان با عربستان، ترکیه و مصر اصلاح شود؛ چون رابطه داشتن با همسایه‌ها برای مردم کشور، سود و منفعت دارد.

سیاستمدار باید اول از خدا و بعد از خبرنگار بترسد

سریع‌القلم افزود: دولت همیشه و در همه جای دنیا به دنبال قدرت است. همه جای دنیا دولت‌ها از خودشان تعریف می‌کنند و به ندرت دولتی پیدا می‌کنید که بگوید ما این ایرادها را داشتیم و این چند اشکال را قبول می‌کنیم. کجاست که می‌شود حوزه قدرت را نقد کرد؟ پاسخش در رسانه‌ها و دانشگاه‌هاست. سیاستمدار اول باید از خدا بترسد و بعد از رسانه و خبرنگارها. به همین دلیل خبرنگارها در کشورهای صنعتی و جوامع پیشرفته جایگاه مهمی دارند. همان‌طور که می‌دانید در آمریکا، 2 خبرنگار بودند که تحقیق کردند و متوجه شدند نیکسون در کنگره مخالفانش دستگاه شنود کار گذاشته است و با اثبات این موضوع، نیکسون اولین رئیس جمهوری بود که در آمریکا استعفا داد. پس نقش رسانه‌ها در جامعه بسیار مهم است.

مجلس افراد کم دانش را وزیر می‌کند/ این شرایط پوپولیستی در شان مردم ایران نیست

این پژوهشگر علوم سیاسی خاطرنشان کرد: نکته سومی که مسئولان باید رعایت کنند، گماردن افراد متخصص در امور است. امیدوارم هرچه زودتر از این فاز پوپولیستی عبور کنیم. چون واقعا در شان مردم ایران نیست. رسانه‌ها باید به چنین موضوعی بپردازند. من متعجبم که مجلس ما افراد کم دانش را به عنوان وزیر تایید می‌کند و فردی وزیر می‌شود که حتی در رشته وزارتش، یک کتاب هم نخوانده است. دیدن این موضوع در کشوری که 180 سال است دنبال تغییر است، عجیب است. سفارت،‌ وکالت و وزارت کارهای مهمی هستند. در هندوستان سالانه آزمونی برگزار می‌شود که 200 هزار نفر در آن شرکت می‌کنند و تنها 200 نفر خروجی دارد و این 200 نفر انواع آموزش‌ها را می‌بینند تا در پست‌های اجرایی این کشور قرار بگیرند. اگر در اخبار و گزارش‌های تصویری توجه کرده باشید، وقتی وزیران اتحادیه اروپا از ماشین‌های خود پیاده می‌شوند، نمی‌توانید میان آنها فرد زیر 60 سال پیدا کنید. افرادی مانند هیلاری کلینتون یا داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه، از نظر سخن گفتن، احاطه بر مسائل بین‌المللی و دانش، تحسین جهانیان را برانگیخته‌اند. این افراد حقوقدان هستند و بر دانشی که دارند بر مسائل کاملا احاطه دارند. من وظیفه دارم این مسائل را به عنوان یک دانشگاهی بگویم. همکار من در رسانه‌ها هم وظیفه دارد این مسائل را بگوید تا مجلس ما، افراد ضعیف را به عنوان وزیر تائید نکند.

وی گفت: نکته چهارمی که برای حاکمیت وجود دارد این است که در متون توسعه‌یافتگی به این نتیجه رسیده‌ایم که برای پیشرفت، مهم‌ترین نهاد، قوه مقننه است. هند امروز با قوه مقننه‌اش به این جایگاه رسیده است. قوه مقننه یک دستگاه ناظر جدی است و با کسی هم تعارف ندارد و مرتب تیم‌های بازرسی می‌فرستد که چطور پول گرفته شده و چطور خرج شده! ما باید از این مباحث گذر کنیم. امیدوارم دوستان که از این جلسه بیرون می‌‌روند فقط یک جمله را با خودشان بیرون ببرند و آن هم این که: «پیشرفت کار سختی است».

تا با جهان ارتباط نداشته باشیم، پیشرفت نمی‌کنیم

سریع‌القلم اظهار داشت: نکته پنجم، گسترش روابط بین‌المللی است. کشوری که با جهان ارتباط نداشته باشد، نمی‌تواند پیشرفت کند. کما این‌که شخصی که رقابت نکند، نمی‌تواند پیشرفت کند. تا رقابت نباشد، رشد هم نخواهد بود. چرا هواپیمایی، دانشگاه و صنعت ما ضعیف هستند؟ چون وارد صحنه بین‌المللی نمی‌شویم. دانشکده خوب، دانشکده‌ای است که وقتی در راهروهایش راه می‌رودی، یک استاد کانادایی، هندی، کویتی و ... ببینی که با دانشجوها تعامل دارند و دانشجوها مجبورند با آن‌ها انگلیسی صحبت کنند. تا تعامل نباشد، دوچرخه هم ساخته نمی‌شود. اگر من در ایران زندگی کنم و هر روز مسیر خانه تا دانشگاه را بروم و بیایم و دایره رقابتم چند دانشگاه در ایران باشد، متوجه ضعف‌هایم نخواهم شد. من چه زمانی متوجه عیب‌ها و کمبودهایم خواهم شد؟ زمانی که کنار دوست خارجی‌ام بنشینم. مدیرانی که در یک لوپ و حلقه بسته داخلی بنشینند و فکر کنند، پیشرفت نخواهند کرد. من در ابتدای صحبتم فرض کردم که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم. پیشرفت اصولی دارد. ما نمی‌دانیم در حلقه بسته داخل کشور پیشرفت داشته باشیم. این واقعا یک فکاهی است که روی پیشخوان هتل‌های ما نوشته است «کارت اعتباری قبول نمی‌کنیم». از این موارد می‌توان مثال‌های زیادی زد که فقدا روابط بین‌المللی باعث پایین ماندن سطح فکر ما شده است. جالب است در میان روحانیون کشور، آن گروهی که دیگر کشورهای دنیا را دیده‌اند، جور دیگری استنباط می‌کنند و مسائل را از زاویه‌های متفاوت می‌بینند. بنابراین محیط اطراف انسان در طرز تفکرش، تاثیر زیادی دارد.

وی در ادامه گفت: اما به 5 عاملی که مربوط به شهروندان و مردم جامعه است اشاره کنم چون اشاره شد که پیشرفت تنها کار دولت و حکومت نیست. اولین نکته در این بخش، آگاهی و دانش است. ما 5 سال باید آموزش بدهیم که وقتی می‌خواهیم کسی را برای مسئولیتی انتخاب کنیم به خودش نگاه نکنیم بلکه به افکارش نگاه کنیم. ما می‌گوییم برای خرداد 24 کاندیدای ریاست جمهوری داریم اما نمی‌گویم که آیا 24 فکر داریم یا نه. صحبت، صحبت افراد است و صحبت فکر نیست.

آموزش حقوق شهروندی در داخل مهم‌تر از سرمایه‌گذاری در بولیوی است

این پژوهشگر تاریخ معاصر ایران اضافه کرد: نکته بعدی حس مالکیت نسبت به جامعه و کشور است. ما در ایران دو نوع ناسیونالیسم داریم. یک حسی و دو عقلی و ناسیونالیسم حسی متاسفانه قوی‌تر است. باید سعی کنیم ناسیونالیسم عقلی‌مان را تقویت کنیم. نکته سوم احترام به حقوق دیگران است. لزومی ندارد تلویزیون با کسی که پارک دوبل می‌کند مصاحبه کند که چرا این کار را می‌کند. چون او با این کارش، خود می‌گوید که من فردی خودخواه و بی‌توجه به حقوق دیگران هستم. آموزش حقوق شهروندی مهم‌تر از سرمایه‌گذاری در بولیوی و پول خرج کردن در مناطق دور دنیاست. آن پول باید در جامعه خودمان بیاید و تبدیل به فیلم و محصول آموزشی شود. داشتن حس مالکیت نسبت به کشور بسیار مهم است. محمد مرسی وقتی روی کار آمد چند تصمیم اشتباه گرفت و مردم مصر به خیابان‌ها آمدند و گفتند آقای مرسی تو که مبارک نیستی. ما تو را انتخاب کرده‌ایم پس درست تصمیم بگیر! مردم کوتاه نیامدند و در نهایت آقای مرسی مجبور شد حرف‌هایش را پس بگیرد. چنین رویه‌ای از مردم خوب و پسندیده است که درباره حق خودشان جدی و کوشا باشند.

وی گفت: نکته چهارم مربوط به مردم و جامعه، یک شخصیتی شدن ما ایرانیان است. مطالعات نشان می‌دهد ایرانیان چند شخصیت دارند و اصول توسعه می‌گوید شخصیت مردم باید شفاف باشد. تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد ایرانیان خودشان را با هر شرایطی وقف می‌دهند.

تا زمانی که معاش مردم به دست دولت باشد، نه آزادی دین هست نه آزادی فکر

سریع‌القلم در پایان تأکید کرد: نکته پنجم هم که از همه نکات مهم‌تر است این است که کشور و جامعه‌ای به سمت پیشرفت می‌رود که مردمش برای امرار معاش از دست دولت رها شوند. تا وقتی که معاش مردم به دست دولت باشد، نه آزادی دین هست و نه آزادی فکر. این یک اصل توسعه یافتگی پیشرفت است.

کد خبر 2011871

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha