به گزارش خبرنگار مهر، مراسم نکوداشت محمود عبادیان نویسنده و مترجم فقید عصر روز جمعه 23 فروردین با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و هنر و چهرههایی مانند محمود دولتآبادی، هوشنگ کامکار، غلامحسین سالمی، غلامحسین صدری افشار، محمد ضیمران، اصغر دادبه و هوشنگ مرادی کرمانی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این برنامه غلامحسین صدریافشار، فرهنگنویس و از دوستان نزدیک زندهیاد عبادیان نیز در سخنانی کوتاه به تشریح اصطلاح «آیینهداری در شهر کوران» و ذکر خاطرهای در این ارتباط از محمود عبادیان پرداخت.
در ادامه اصغر دادبه، مدرس زبان و ادبیات فارسی نیز در سخنانی با بیان اینکه پیشه او نیز مانند عبادیان معلمی است، گفت: معلمان ما متاسفانه از یک اقلیت و یک اکثریت تشکیل میشوند؛ اقلیت آنهایی هستند که جز معلمی کاری نخواستهاند بکنند نه اینکه نتوانستهاند و اکثریت هم آنهایی هستند که کاری جز معلمی نیافتهاند و متاسفانه هر روز بر جمعیت این اکثریت افزوده و از جمعیت آن اقلیت کاسته میشود.
وی همچنین تاکید کرد: عبادیان یکی از معلمانی بود که جز معلمی کاری نمیخواست بکند.
دادبه که زمانی تنها دانشیار رشته فلسفه در دانشگاه علامه طباطبایی بوده، به بیان کشمکشهایی که سر بازنشسته کردن عبادیان با مسئولان ارشد این دانشگاه داشته است، پرداخت و گفت: یکی از شرطهایی که من برای ادامه تدریس گذاشتم، این بود که حکم بازنشستگی عبادیان که روی میز رئیس دانشگاه بود، پس گرفته شود.
این حافظ پژوه سپس به بیان تواناییهایی زندهیاد عبادیان در تدریس پرداخت و افزود: من افراد مشخصی را میتوانم معرفی کنم که مطلقاً زبان انگلیسی بلد نبودند، اما دکتر عبایان با بعضی از آنها کار را چنان شروع کرد و دنبال کرد که وقتی رفتند، پایان نامههایشان ترجمه متون فلسفی دشوار بود.
این همکار سابق عبادیان همچنین گفت: همه ما معلمها به هر حال پیگر مسائل معیشیتیمان هستیم اما من شخصاً هیچ وقت ندیدم که آقای عبادیان درباره دیر شدن حقوق و درصد اضافه کار و این چیزها، نکتهای به زبان بیاورد. در همه این مدت هم فکر نمیکنم لحظهای از ساعات کارش، بیکار بوده باشد.
دادبه ادامه داد: عبادیان در زمینه رفتار فردی، مصداق بارز یک ایرانی فرهیخته بود با دنبال کردن اصل کمآزاری. در حوزه رفتار جمعی و کار معلمی هم او با رعایت همین اصل و نیز دلسوزیهای برآمده از عشق، با دانشجویان کار میکرد.
وی در عین حال از بازنشسته کردن دکتر عبادیان در پایان سال 76 و چندی پس از انتقال مسئولیت گروه علمی مربوطه از او (دادبه) به فردی دیگر، ابراز تاسف کرد و گفت: من قبل از اینکه به این مراسم (نکوداشت عبادیان) بیایم، دیدم در جایی از شهر روی یک دیوار بلند و با خط بسیار درشت از قول یکی از بزرگان نوشتهاند «اداره یک مملکت در بهرهگیری از رای پیران و همت جوانان است». دریغا که هر چه شعارش هست، واقعیتش نیست! اگر چنین است چرا عبادیان بازنشسته شد؟!
در ادامه این برنامه حسن قاضی مرادی از شاگردان زندهیاد عبادیان، او را پدر معنوی خود و انسانی بزرگ خواند و گفت: عبادیان روشنفکر آکادمیک سیاسی حوزه عمومی در جامعهای بود که روشنفکر آکادمیک سیاسی آن چه اندازه اندک است!
وی با بیان اینکه «عبادیان دو دغدغه داشت؛ دانایی و آزادی» تاکید کرد: او در عرصه فرهنگ بیشتر در سه حوزه زبانشناسی، فلسفه و ادبیات آموخت اما شیفته تحقیق در حوزه ادبیات ایران بود. زبانشناسی هم برای او فقط ابزاری بود که با آن برای تحقق دانایی بکوشد.
قاضی مرادی با ابراز امیدواری نسبت به انتشار ترجمههایی که از عبادیان در حوزه فلسفه باقی مانده است، گفت: میدانم او کتابی در تحلیل دیالکتیکی مثنوی مولوی نوشت اما نخواست چاپش کند چون خودش از کارش راضی نبود.
وی ادامه داد: عبادیان در ستیز مدام با ابتذال و بطالت بود و در جستجوی دانایی چندان پیش رفت که دانایی دغدغه زندگیاش شد. عبادیان در نوجوانی به عرصه سیاست پرتاب شد و به سرعت هم جزای آن را پرداخت. او از هر گونه تعصب بیزار بود.
در برنامه نکوداشت محمود عبادیان همچنین بخش کوتاهی از فیلمی حاوی مصاحبه با وی پخش شد و مهناز بهمن از دوستداران عبادیان نیز شعری برای وی قرائت کرد.
حسن عشایری، بابک احمدی و خسرو پارسا دیگر سخنرانان پیش بینی شده نکوداشت محمود عبادیان بودند که به دلیل بیماری امکان حضور در این برنامه را نیافتند.
نظر شما