۲۶ فروردین ۱۳۹۲، ۹:۱۰

سیری در مکاتب اخلاقی غرب/

وظیفه‌گرایی اخلاقی؛ دیدگاهی مقابل غایت‌گرایی

وظیفه‌گرایی اخلاقی؛ دیدگاهی مقابل غایت‌گرایی

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: وظيفه گرايي ديدگاهي است در مقابل غايت گرايي، که دو اصل مورد قبول غايت گرايي يا يکي از آن دو يعني استقلال معناي خوب از درست و تعريف درست به بيشينه سازي خوب را رد مي کند.

کلمه باید (و البته ضد آن نباید) در مهم‌ترین کاربردش، واژهایست که حاکی از ارزش یک عمل در نظامی اخلاقی یا دینی است.

مهم‌ترین سؤال در این حوزه این است که معیار این بایدها و نبایدها چیست و چرا انسان‌ها خود را به این تکالیف ملزم می‌دانند؟ پاسخی که به این پرسش داده می‌‌شود مبنای وجود چنین تکالیفی را پایه می‌گذارد و دایره و نوع این تکالیف را توسعه یا تضییق می‌کند.

از مهمترین پاسخ‌هایی که به این مسأله داده شده، پاسخی است که ایمانوئل کانت فیلسوف آلمانی برای توجیه تکالیف اخلاقی ارائه کرده است. این مبنا بعدها در فلسفه اخلاق تبدیل به یک مکتب شده و پیروانی پیدا کرد که خود را وظیفه‌گرا (Deontological Ethics) می‌نامیدند.

این نوع نگاه به اخلاق را اگر چه می‌توان در فلسفه پیش از کانت پی‌جویی نمود، اما عامل اصلی ترویج و شهرت آن خود کانت بوده است.

باید توجه داشت که وظيفه گرايي يکي از نظريات عمده در اخلاق هنجاري است که به دليل تکثر نظرات وظيفه گرا تعريف واحدي از آن وجود ندارد.

معمولا اين نظريه در مقابل با غايتگرايي تعريف مي شود يعني نظريه اي است كه ايجاد بهترين نتايج را ملاک درستي و وظيفه نمي داند. بر خلاف تصور مشهور، هدف قرار ندادن ايجاد بيشترين خوبي، ملاک وظيفه گرايي نيست.

برخي معيارهاي ديگر براي وظيفه گرايي ذکر شده است که به نظر ما اصالت ندارند. از جمله اين که وظيفه گرايي متعهد به اصل عدالت، نظريه اي غيربهينه ساز، قاعده محور، مطلق گرا و امر محور است و واکنشي احترام آميز به ارزشها و اشخاص دارد.

وظيفه گرايي ديدگاهي است در مقابل غايت گرايي، که دو اصل مورد قبول غايت گرايي يا يکي از آن دو يعني استقلال معناي خوب از درست و تعريف درست به بيشينه سازي خوب را رد مي کند.

بنابراين وظيفه گرايي به نظراتي گفته مي شود که درستي اعمال براي آنها مقدم بر خوبي بوده و مستقل از آن است و درست صرفا چيزي که خوب را بيشينه سازي کند نيست.

ملاک درستي اعمال در نظريه هاي مختلف وظيفه گرايي چيزي از قبيل اصول عقلي مانند اصل تعميم پذيري، ذات اعمال، امر الهي، قرارداد اجتماعي، اراده و انتخاب فردي يا حقوق است.

نظریات وظیفه‌گرا به دو بخش «وحدت‌گرا» و «کثرت‌گرا» تقسیم می‌شود. نظریه کانت که بر امر مطلق مبتنی است نمونه‌ای از نظریات وحدت‌گراست. معیار واحد کانت این است: «تنها بر طبق آن اصلی عمل کن که به وسیله آن بتوانی در عین حال اراده کنی که این اصل، قانون کلی و عمومی شود.»

اما از جنبه دیگر بسته به نقشی که به قواعد کلی می‌دهند انواع مختلفی دارند. نظریات وظیفه‌گروانه عمل‌نگر معتقدند که همه احکام اساسی درباره الزام کاملاً جزئی‌اند. این زاویه تحلیل، در  شکل افراطی‌اش چنین می‌گوید که ما هر در موقعیت جزئی به طور جداگانه و بدون توسل به هیچ قاعده‌ای و نیز بدون در نظر گرفتن این‌که چه چیزی بیشترین غلبه خیر بر شر را برای خود انسان یا جهان فراهم می‌کند، باید ببینیم یا به نحوی تصمیم بگیریم که چه چیزی درست است یا باید انجام شود.

کد خبر 2032494

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha