به گزارش خبرنگار مهر، با اتفاقاتی که در این یکی دو هفته اخیر از سوی اداره کل نشین ها در اداره ورزش و جوانان شهرستان اصفهان رخ داد این اداره را بیش از پیش سر زبان ها انداخت.
هر چقدر دوستداران ورزش اصفهان از رفتن احمد جشمیدی، رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان اصفهان بعد از چهارسال آن هم بدون هیچ مراسم تودیع و معارفه ای مغموم شدند از آمدن مدیر توانمندی که به مدیر برنامه محور در کشور شهرت یافته و استقبال کردند. این افراد امیدوارند با آمدن افشین مولایی، معاون سابق مدیرکل ورزش و جوانان استان و رئیس کنونی اداره ورزش و جوانان شهرستان اصفهان، اداره شهرستان از حالت تبعیدگاه خارج وبرای یکبار هم که شده رنگ نیروهای انسانی توانمند و بودجه کلان در حد واندازه های کلان شهری چون اصفهان را به خود ببیند.
البته خود مولایی این آرزو را با توجه به ظرفیت هایی که دراصفهان وجود داشته و تعامل مثبتی که با اداره کل ورزش و جوانان دارد را دور از دسترس نمی بیند البته به شرطی که همه افراد خارج از سلایق سیاسی عمل کرده و بزرگی اصفهان را در ذهن باور داشته و برای به اوج رسیدن ورزش این شهر تلاش کنند.
مولایی با شعار « نصف جهان برترین در ورزش جوانان ایران زمین» فعالیت خود را در ساختمان چهارراه تختی اصفهان آغاز کرده و امید آن را دارد که با وجود همه سختی ها و شاید کارشکنی ها بتواند در حد مطلوب در اجرای برنامه مدونی که در ابتدای حضورش در این اداره زحمت تدوین آن را کشیده است موفق عمل کند.
نحوه روی کارآمدن او در این سمت، وضعیت اسف بار مالی اداره شهرستان طی چندسال اخیر، عملکرد موفق اودر اداره کل ورزش و جوانان، چشم انداز و بیم و امیدهای حضور او در اداره ورزش شهرستان، لزوم بازنگری نسبت به تاسیسات تخصیص یافته به برخی بخش ها و شهرهای تابع و چالش هایی که او در ادامه راه با آن مواجه خواهد شد مسائلی بود که خبرنگار مهر را برای گفتگو با افشین مولایی ترغیب کرد که در ادامه می خوانید.
در ابتدا نظر خود را در خصوص تغییرات انجام شده در اداره شهرستان بفرمائید و اینکه چقدر با این تغییرات موافق بودید.
به نظر من تعریف از تغییر باید مشخص باشد و باید نگاه مثبتی نسبت به تغییر داشت؛ تغییر اساسا مفهوم مثبتی است، تغییر نیاز جوامع انسانی و برخاسته از تفاوت در درک مسائل است، تغییر برخاسته از گذر زمان و حرکت مردم و اجتماع رو به جلو است.
نباید در برابر هر تغییری گارد بگیریم اگر خاطرتان باشد اوباما شیطان بزرگ زمانیکه می خواست رئیس جمهور امریکا شود شعارش «change» بود و این شعار خیلی روی ذهن همه افراد حتی ما ایرانی ها تاثیر گذاشت و گمان می کردیم شاید با امدن او اوضاع بهتر شود. پس در کل تغییر مفهوم مثبتی است. حالا باید دید تغییر را با چه فلسفه ودلیلی انجام می دهند؛ اگر این تغییر مقدماتش به سمت اصلاح باشد باید خوشحال شد، باید تغییر را با خصوصیات موضوع تغییر مقایسه کرد. اگر ویژگی های این تغییر رو به افت باشد
این تغییر رو به افت خواهد بود و بالعکس. در مورد تغییرات در اداره ورزش و جوانان هم باید عملکرد رئیس قبلی را براساس یکسری شاخص ها و بدور از حب و بغض مقایسه کرد. باید بررسی کرد که در طول چهار سال گذشته سرانه ورزشی، منابع مالی ،تعداد ملی پوشان و فاکتورهایی از این دست از چه سطحی به چه سطحی رسیده است و آیا رشد داشته یا خیر؟و از طرفی رئیس جدید اصفهان را می شناسد یا خیر؟ آیا سابقه فعالیت در استان را داشته است؟ آیا تخصص و تجارب کار را دارد یا خیر؟ اگر فاکتورهایی که به آن اشاره شد در شخص جدید وجود دارد می توان به آینده فعالیت او و اداره امیدوار بود اگر نه امیدی به او نخواهد بود و ممکن این تغییر منتج به نتیجه نشود.
شما معاونت توسعه ورزش استان اصفهان را در زمان مدیرکل قبلی در کارنامه دارید. در همان دوران آقای جمشیدی ریاست اداره شهرستان را برعهده داشت. آن زمان با اینکه زمزمه هایی مبنی بر تغییرات دراداره شهرستان شنیده می شد اما جدی دنبال نشد و مسکوت ماند. چرا همان زمان این تغییرات صورت نگرفت؟چه دلیلی آن زمان اداره کل را وادار به عقب نشینی کرد و چه دلیلی امروز باعث شده که این تصمیم به مرحله اجرا در آید؟
آن زمان در حوزه اداره کل با توجه به جانمایی که در چارچوب سند راهبردی تعریف کرده بودیم هر کس بایستی کار خود را انجام می داد؛ در واقع اداره کل کار ستادی انجام دهد و حوزه عملیاتی را به اداره شهرستان واگذار کند.
در واقع ما به این نتیجه رسیدیم که اصفهان برای بزرگ تر شدن نیاز به تغییرو تحول دارد تغییراتی که هم ساختار و هم محتوای ورزش استان را در بربگیرد. چرا که انتظاری که از اداره اصفهان با دو میلیون و صدهزار نفر جمعیت می رفت در برنامه نبود و نیاز بود که عملیات متمرکز ورزش استان اینجا(اداره شهرستان) انجام شود که محقق نشد.
البته جا دارد که از زحمات آقای جمشیدی بنده تشکر کنم. نباید در بررسی ها بی انصافی کنیم اما هر کس یک توانی دارد. تغییر در اداره شهرستان از همان زمان احساس می شد اما در آن زمان هزینه های بسیار مضاعفی را به اداره کل تحمیل می کرد بنابراین تغییرات را به زمان دیگری موکول کردیم و خوب امروز این تغییرات هزینه های خیلی کمتری داشت و می بینید که انجام شد.
پس به زودی منتظر انجام کار عملیاتی از سوی اداره شهرستان و کار ستادی از سوی اداره کل خواهیم بود؟
اگر بخواهیم اصفهان را به جایگاه اصلی خود در ورزش برسانیم باید اداره کل نگاهش را نسبت به اداره شهرستان عوض کند؛ نباید اصفهان را با کاشان، نائین و .... مقایسه کرد. اصفهان کلان شهری است با دو میلیون و صدهزار نفر جمعیت. در واقع باید اندازه های اصفهان را دید در غیر اینصورت در حین اجرا به برنامه ها آسیب خواهد زد.
زمانیکه شما معاونت اداره کل ورزش و جوانان را برعهده داشتید چقدر این نگاه را نسبت به اداره شهرستان داشتید؟
برای اعمال این دیدگاه باید تغییرات صورت می گرفت. من از همان ابتدای زمان حضورم در اصفهان بارها آقای دکتر (رشید خدابخش مدیرکل قبلی اداره ورزش و جوانان) را به اصلاحات در ساختار ورزش استان توصیه می کردم.
معاونین تاحدی می توانند تغییرات را انجام و یا اعمال کنند و کسی که در نهایت تغییرات را مصوب و یا اجرایی می کند مدیرکل است.از طرفی تمام توجه و تمرکز مدیر کل معطوف به اجرای سند راهبردی بود بنابراین وقتی موضوع مهم تری وجود داشته باشد مدیر اهم و فی الاهم می کند و براساس اولویت ها دست به تغییرات می زند.
بعد از رفتن خدابخش و آمدن جواهری باز نگاهها نسبت به اداره شهرستان تغییر نکرد. با این همه چرا فعالیت در این اداره را پذیرفتید؟ از عدم حمایت ها نمی ترسید؟
هنوز هم خیلی می ترسم. بارها روی این موضوعات فکر کرده ام و نگرانم. حتی بعد آمدنم به اداره به آقای جواهری گفتم که هنوز هم برای لغو تصمیمشان دیرنشده است. یعنی اگر قرار به رویه سابق است نمی توان کار کرد.معتقدم اگر قرار است در اصفهان کاری انجام شود باید اندازه و ظرفیت های این شهر را در نظر گرفت.
شما در حال حاضر رئیس اداره ای هستید که زمانی زیرمجموعه شما در اداره کل بود ؛ این تنزل مقام برای شما مهم نبود؟
اگر هدف خدمت باشد اندازه محیط مهم نیست. من زمانی در اداره کل بودم و مخاطب عملکرد من را دید و به من نمره ای داد و اکنون قرار است در این موقعیت خدمت رسانی کنم.
نگران نیستید با این برنامه ها و انرژی نتوانید در اداره ورزش شهرستان موفق کار کنید؟تجربه ثابت کرده در این اداره خبری از بودجه نیست.
من یک زمانی در سطح ورزش استان کار کرده ام.من نه ریشه اصفهانی دارم نه پارتی و نه استاندار و یا نماینده مجلسی از من حمایت می کند. باز زمانیکه خدابخش بود می شد اینطور قلمداد کرد که مدیرکل از من پشتیبانی می کند یا حتی اگر خوزستان یا فارس بودم شرایطم به این شکل نبود من اینجا واقعا غریبم. تنها پشتوانه من در اصفهان افکار عمومی است.
فرض کنید برای سال92 هیچ بودجه ای نداشته باشید اتفاقی که سال گذشته برای جمشیدی در این پست افتاد. آیا افشین مولایی می تواند در چنین شرایطی بماند و کار کند؟
نه نمی تواند، برای تامین بودجه برخی برنامه ها از آقای جواهری خواستم یکی از بهترین استخرهای اصفهان را به اداره شهرستان واگذار کند تا به این شکل حداقل پشتوانه مالی را برای اداره شهرستان فراهم کنم. درواقع با این فکر که امیدارم با موافقت مدیرکل همراه شد هم حداقل کارهای لازم را برای شهرستان انجام می دهیم هم تاسیسات با بازدهی را در اختیار ورزش اصفهان قرار می دهیم.
شرایط سختی است اینطور نیست؟
من معتقدم هرجایی که پیچیدگی بیشترباشد خطرات بیشتر و فرصت برای فعالیت بیشتر است. یکی از اصلی ترین مسائلی که به تغییر وضع موجود کمک می کنند تغییرات نیروی انسانی است. مولایی به تنهایی ظرفیت مشخصی دارد اما می تواند با کمک نیروی انسانی، هیئت های ورزشی، مردم و رسانه ها برای انجام تغییرات نگرش افراد را عوض کند.
با این همه اگر حمایتی از شما و مجموعه تحت مدیریت شما صورت نگیرد شما هم نمی توانید کاری از پیش ببرید.
یک زمانی قرار است شما کار کنید اما می بینید که فضا برای کار کردن مساعد نیست بنابراین باید رفت اما زمانی بعضی افراد شرایط برای ماندنشان مساعد نیست امکانات ندارند حمایتی هم نمی شوند اما بازهم ماندن در این پست را ترجیح می دهند! من از آن دسته از افرادی هستم که برای گذراندن وقت پشت میز نمی نشینم. هر زمان که احساس کنم کاری صورت نمی گیرد یا نمی توان کاری انجام داد رفتن را به ماندن ترجیح می دهم.
افشین مولایی معاون توسعه ورزش اداره کل با آن سابقه ای که از خود در اداره برجای گذاشت، در طول هشت ماه گذشته کجا بود؟
من بعد از رفتن خدابخش و تغییراتی که در اداره کل اتفاق افتاد با گرفتن دو هفته مرخصی یک اشتباه استراتژی مرتکب شدم که مفهوم تلخی داشت چرا که برداشت ها از این اقدام من متفاوت بود و آن را نوعی طغیان اداری تلقی کردند. البته من هزینه این اشتباه را داده ام ولی پشیمان نیستم.
درزمان حضور شما در اداره کل اگر شما تصمیم گیرنده بودید چقدر می توانست تصمیمات با تصمیماتی که گرفته شد هم خوانی داشته باشد؟
خب خیلی متفاوت بود؛ من هم موافق تغییرات بودم اما با رعایت ظرائف. هیچ موقع سعی نمی کردم در یک زمان کوتاه حجم زیادی از تغییرات را اعمال کنم. من قبل از آقای خدابخش هم کار کرده بودم بنابراین وابسته به او نیستم و تفکرات خاص خودم را دارم. وقتی من در یک مجموعه تحت فشار کار می کنم وقتی آزادتر باشم راحت تر عمل می کنم. به طور مثال اگر قرار بود در هیئتی تغییر ایجاد شود همه زوایای کار را در نظر می گرفتم و وابستگی به شخص و گروهی را ملاک تغییرات قرار نمی دادم. در واقع توانمندی فرد در تحقق اهداف برنامه برای من یک اصل است حتی اگر آن فرد دشمن من هم باشد تا زمانیکه خوب کار کند و در چارچوب برنامه عمل کند با او تعامل خواهیم داشت.
در زمان حضور شما در اداره کل با این استراتژیک خاص چه میزان از هیئت ها با شما و برنامه هایتان همراه شدند؟
من برای پاسخ به این سوال توجه شما را به آمار بیمه شدگان هیئت روستایی عشایری جلب می کنیم. این هیئت قبل از اجرای برنامه 2300بیمه شده ورزشی داشت بعد از اجرای برنامه ها تعداد بیمه شدگان این هیئت به 24500 نفر رسید و در مجموع اکثر شاخص های ما رو به توسعه رفت. مساجد ما به تجهیزات ورزشی مجهز شد، رشته های پایه در مدارس و هیئت ها رونق پیدا کرد.
در طرح مساجد و به گفته جمشیدی، مدیرکل، اداره شهرستان را ملزم به تجهیز کردن تکایا و مساجد به تجهیزات ورزشی کرده بود آن هم بدون در نظر گرفتن هیچ بودجه ای. چرا؟
غیر ممکن است. ما آن زمان 800میلیون تجهیزات ورزشی خریداری کردیم و در راستای تحقق ورزش محله محور بین مساجد و تکایا توزیع کردیم. البته در اجرای یک طرح استانی 20 تا 30 درصد ریزش خطا طبیعی است.
آیا همچنان بر روی تفکیک اختیارات اداره شهرستان و اداره کل تاکید دارید؟
اصل ایده همچنان پابرجاست اما برای تحقق آن مقدماتی لازم است. شهرستان اصفهان کمترین رشد سرانه ورزشی را در سطح استان دارد از طرفی بنابه عرفی که وجود داشته فضای موجود رشته های تخصصی هم در اختیار هیئت های استان بوده و در واگذاری آنها به هیئت های شهرستان مقاومت صورت می گرفت.
همانطور که اداره کل خواهان تفکیک اختیارات بود هیئت های استان هم بایستی به انجام کار ستادی راضی می شدند. اکنون هم سعی داریم در دل همه این محدودیت ها و با استفاده از منابع انسانی، تجهیزات و منابع مالی این تفکیک اختیارات را عملی کنیم.
اگر موفق به اجرای برنامه هایتان نشدید می روید؟
اگر بدانم حضورم در توسعه ورزش شهرستان اصفهان با این کمیت موثرنیست طبیعتا ادامه نخواهم داد.
بواسطه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انجام تغییرات گسترده در سازمان ها و ارگان هاو وضعیت متزلزلی که وجود دارد آیا انگیزه برنامه ریزی از شما گرفته نمی شود؟
سوال خوبی بود چون بارها این سوال به ذهن خود من هم هجوم آورده اما واقعیت این است که وقتی مسئولیتی را قبول می کنیدطرف حساب شما اول خدا و بعد مردم هستند نه مسئولین. بنابراین از یک لحظه تا یک عمر در مسئولیتی که به من محول شده کوتاهی نمی کنم. اگرعمر من کفاف دهدتکلیفم را انجام میدهم در غیراینصورت تکلیف از من ساقط می شود.
یکی از اقدامات و فعالیت های مثبت مدیریت قبلی در این اداره توجه به بخش ها و شهرهای تابع بوده. این مهم در برنامه های شما چقدر دیده شده است؟
من معتقدم اگر برای هر بخش بر فرض پنج میلیون تومان بودجه در نظربگیریم در سال 300میلیون بودجه نیازدارند که عدد بزرگی نیست و میتوان به شکل مطلوبی این بخش ها را اداره کرد. نگاه ما به زیرمجموعه است و از آنها حمایت لازم را خواهیم کرد.
رابطه تان با هیئت فوتبال استان چطور است؟ در گذشته و در زمان آقای خدابخش ابتدا بد بود اما به یکباره جنبه حمایتی پیدا کرد امروز گویا دوباره مقابل هم قرار گرفته اید.
به نظر من هیچ آدمی چه در حوزه مدیریتی و چه از نظر فردی مطلقا خوب یا بد نیست؛ ابرقوئی نژاد مدیر توانمندی است و پیش ازما 10سال مدیر فوتبال استان بوده است اما هر مدیری یک زمانی باید مدیریت خود را تحویل دهد و آقای ابرقوئی نژاد هم از این قائده مستثنی نیست.
اما قبول دارید که اعمال تغییرات بایستی از مجرای قانونی خود پیش رود؟
بله به اعتقاد من اگر در جابجایی ها فرایندهای قانونی رعایت نشود به بی ثباتی منجر می شود و ممکن است تغییراتی که به زور اعمال می شود دوباره برگردد.
در مورد آقای جمشیدی هم همین طوراست؟
در قضیه آقای جمشیدی باید گفت که رئیس اداره شهرستان زیرمجموعه اداره کل است و قضیه کاملا با هیئت فوتبال متفاوت است. زمانیکه مدیرکل تصمیم به تغییر می گیرد درست یا غلط باید اعمال شود. حال اگر مسئول آن اداره از سوی نیروهای برون سازمانی حمایت می شود و برای ماندن مقاومت می کند طبیعی است که فشار مدیرکل هم بیشتر می شود. در مورد آقای جمشیدی هم چون مساله عادی نبود فرایند عادی در مورد آن هم دنبال نشد.
نگران نیستید این اتفاق برای خود شما هم تکرار شود؟
من خودم را مطیع و بخشی از سیستم می بینم و اگر قرار به برکناری باشد سریع قبول می کنم. اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که ورزش اصفهان قضیه پیچیده ای است.
در اصفهان روابط بر ضوابط ارجحیت دارد. در اصفهان نیروها برای تقابل بکار گرفته می شوند. در اصفهان خیلی ها تلاش می کنند که کار بزرگ در آن انجام نشود. در اینجا عملکردها را براساس روابط حاکم با افراد می سنجند تا روابط کاری او. من هم اگر بخواهم بمانم اینقدر ضریب هوشی دارم که راهش را پیدا کنم اما معتقدم قیامتی هست بنابراین برای اینچنین ماندن ها دست و پا نمی زنم.
اختلاف نظر های پررنگ شما با خدابخش به قدری بود که همکاری شما دو نفر واقعا باور پذیر نبود.
بله ،در جلسات کارشناسی من بیشترین چالش را با او داشتم اما از انجایی که همه ما یک تیم بودیم و تابع یکسری اصول و ساختار خاص و هدف همه ما تدوین و اجرای سند راهبردی بود یک جاهایی مجبور بودیم با یکسری اختلاف نظرها کناربیاییم. در آن شرایط خروجی ورزش به سمت اصلاح و تعالی بود بنابراین لازم بود که رهبری تیم را بپذیریم.
تدوین سند راهبردی اقدام مهمی بود ولی فکرنمی کنید زمان زیادی را صرف برنامه ریزی کردید. به گونه ای که از حوصله مخاطب به دور بود و عملا از برنامه های روزمره غافل شده بودید.
من این انتقاد را می پذیرم چرا که بایستی همزمان هم مدیریت فضای ورزش و هم مدیریت بیرون از ورزش انجام می شد و ما در این راه از بخشی از موارد غفلت کردیم.البته این موضوع نه از باب ندانستن بلکه به خاطر سرعت در تدوین برنامه اتفاق افتاد. هنوز یکسال از آمدن آقای خدابخش نگذشته بود که زمزمه هایی مبنی بر جابجایی در اداره کل شنیده میشد و هرچه زمان پیش می رفت فرصت برای ما کمتر می شد و تیم ما به دنبال اثر گذاری بود. البته ما موفق به انجام صددرصدی برنامه های خود نشدیم اما اثرگذار واقع شدیم.هم اکنون و به گفته آقای جواهری برخی از طرح ها از جمله طرح آمایش، ورزشی سازان خیر،تخصصی نگاه کردن هیئت ها به تجهیزات که در برنامه راهبردی گنجانده شده بود شکل عملیاتی به خود پیدا کرده است.
البته بهترین کسانی هم می توانند یک برنامه را اجرا کنند همان کسانی هستند که خود آن را تدوین کرده اند و حالا با نبوداین افراد در اجرای این برنامه خلاهایی احساس می شود.
خب این دیدگاه درستی است و مطمئنا این تفاوت ها در کار مشخص است. اما ما برای انجام هر تصمیمی ازاد نیستیم و خیلی مسائل را باید در نظر گرفت. خود من الان 45 سال دارم نمی توانم همانند زمانی که 23ساله بودم تصمیم بگیرم و باید تغییرات را با تدبیر و آرامش بیشتری دنبال کنم.
اما قبول دارید در ایران نمی توان براساس برنامه ریزی پیش رفت در حالیکه شما اساسا مدیری برنامه محور هستید.
من خودم را تغییر نمی دهم شاید برنامه را تعدیل کنیم اما از برنامه ریزی و حرکت براساس شاخص ها غافل نمی شوم. من نمی توانم خود را دچار روزمرگی کنم چرا که آن روز من دچار بحران هویت می شوم.
اما شما این اطمینان را به خود می دهید که مثلا یک روز صبح که به اداره می آئید تا ظهر همان روز مدیر باقی خواهید ماند؟
نه.....
پس آیا بهتر نیست به جای یکی دوماه برنامه ریزی برای پنج سال آینده به یک هفته برنامه ریزی برای یکسال فعالیت بسنده کنید و بسته به شرایط پیش روید؟
رسالت من در این پست این است که آینده اصفهان را ببینم در این مسیر هم دو وظیفه عمده دارم یکی انجام کارهای روزمره با نگاه به آینده و دوم برنامه ریزی برای کارهای بلندمدت.
به گفته آقای جمشیدی برخی از اماکن ورزشی ساخته شده در اصفهان در برخی بخش ها و شهرهای تابع خارج از اعتبارات استانی وتوسط برخی نمایندگان استان در مجلس بوده است.
من حضور نمایندگان را برای ورزش شهر یک فرصت طلایی می دانم و همه باید متفق القول برای استفاده بهینه از جذب اعتبارات ملی تلاش کنیم. هدف هر دو خدمت است و هر یک آشنا به حوزه تخصصی خود هستند بنابراین باتعامل و دقت نظر بیشتر میتوان خدمات پایدارتری را به مردم عرضه کرد.
برگردیم به مساله هیئت های شهرستان، براساس رفتارهای درست یا غلطی که در مدیریت هیئت های شهرستان وجود داشته برخی هیئت ها دچار رکود شده اند و چندان از وضع خود ناراضی نبوده و خواهان تغییر نیستند برای این قبیل هیئت ها چه برنامه ای دارید؟
برای اجرای برنامه که با یک تحول در هیئت ها آغاز خواهد شد نگاه کارکنان، هیئت ها و مسئولین اداره کل تغییر خواهد کرد ما به هیچ وجه به دنبال کنار آمدن با کسی نیستم و تعامل منطقی را می پذیریم بنابراین اگر کسی خود را برای همراهی این برنامه و تغییرات آماده نکند ما مجبور به تغییرات در هیئت ها خواهیم شد و به نوعی تبدیل به احسن خواهیم کرد. چه ایرادی دارد که در هیئت های شهرستان افرادی با حداکثر دانش و توانمندی حضور داشته باشند و آغاز گر حرکت جدی برای کمک به ورزش اصفهان باشند.
افشین مولایی بواسطه عملکرد قابل دفاعی که از خود در اداره کل به جای گذاشت انتظارت را بالابرد بنابراین از هم اکنون توقعات زیادی از شما در این مسئولیت می رود و شما را با معیار خودتان خواهند سنجید نه با مدیران قبلی.
بنده برای فعالیت خود چشم اندازی را ترسیم کرده ام که هم بزرگی شهراصفهان را در برگیرد و هم قدمت فرهنگی اصفهان را شامل شود. برای این منظور هم شعار« نصف جهان برترین در ورزش جوانان ایران زمین» را انتخاب کرده ام. بر این اساس همگانی کردن ورزش و حضور حداکثری مردم در برنامه، افزایش افتخارات ملی دارای مدال های المپیک، در نظرگرفتن بالاترین استانداردها در زیرساخت ها، ایجاد فرهنگ برنامه محوری و استفاده از نخبه های علمی ورزشی در اجرای برنامه،اخلاق گرا و ولایت محور بودن در حوزه معنویات را به عنوان عمده ترین سرفصل های کاری خود در این اداره برگزیده ام.
و اما حرف آخر؟
من از خدا شاکرم که فرصت خدمت مستقیم به مردم اصفهان را به من عطا کرد.امیدوار هستم که خدا کمک کند که با حداکثر تلاش و براساس یک تفکر علمی و خردورزی به وظایف خود دراین مسئولیت جامه عمل بپوشانم. و به سوی همه کسانی که بدور از سلایق سیاسی دلسوز و عاشق و دوستدار مردم و ورزش اصفهان هستند و می خواهند که اصفهان را در اوج ببینند دست یاری دراز می کنم و امیدوارم که بتوانیم روز به روز گام های هر چند کوچک را در جهت اصلاح وضع موجود و در راستای رشد شاخص ها برداریم
.....................
نجمه کرمی
نظر شما