به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «بازمانده» دربرگیرنده خاطرات «نورمحمد کلبادینژاد» به قلم حجتالاسلام سیدولی هاشمی است که با همکاری حوزه هنری استان مازندران و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
این کتاب روایتی است از 15 همکلاسی که همزمان با آغاز داوطلبانه جنگ تحمیلی، برای دفاع از کشور عازم میدان نبرد میشوند. این افراد که دانشآموز مقطع راهنمایی هستند، به عنوان بسیجی به جبهه اعزام میشوند و 13 نفر از آنها نیز به شهادت میرسند. راوی این کتاب؛ کلبادینژاد، هنگام اعزام به جبهه 17 ساله بوده و بر همین مبنا روایت وی از خاطراتش به حال و هوای نوجوانان بسیار نزدیک است.
کتاب بازمانده در 12 فصل و با شیوه منِ راوی تالیف شده است و یکی از قابل توجه ترین بخشهای آن توصیف کلبادی نژاد از صحنه شهادت بسیاری از دوستانش از جمله حسین علی عظیمی جانشین فرمانده گردان امام باقر (ع)، بهمن کیانی، مسئول اطلاعات محورهای لشکر امام محمد باقر (ع) و منصور کلبادی نژاد فرمانده گردان امام حسین از لشکر 25 کربلاست و نورمحمد کلبادی نژاد و رسول نبوی تنها بازماندگان این جمع به شمار میروند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: در گرگ و میش هوا، ناگهان صدای رگبار شنیدم. یک لحظه احساس کردم روی سنگر کناری، تیربار گذاشتهاند و دارند شلیک میکنند. سنگر میلرزید. از سنگر پریدم بیرون. آرام سرم را از خاکریز بالا بردم. برای اولین بار دیدم تانکها ردیف و به صورت دشتبان ـ شطرنجی ـ آرایش گرفتهاند. پشت سر تانکها نفربرهای زرهی استادهاند. نگاهی به امتداد خاکریز خودمان انداختم. یک جیپ 106 ایستاده و سه نفر از نیروهای داخلش خوابیده بودند. تا آمدم به خودم بیایم، دو نفر کماندوی عراقی همزمان دو عدد نارنجک به داخل جیپ پرت کردند. نارنجکها منفجر شدند و نیروهای داخل ماشین تکان مختصری خوردند و به شهادت رسیدند. وقتی نیروهای دشمن را در حال پیشروی دیدم. شوکه شدم. فریاد زدم: رسول! رسول! از سنگر بیایید بیرون. عراقیا عراقیا! نفربرها نزدیک شده، چند سرباز از آن پیاده شدند. با فریاد گفتم: اِ اِ اِ سربازا اومدن. چند رگبار زدم و از داخل نفربرها نیروهای عراقی تند تند پیاده شدند و به سمت ما آمدند.
کتاب بازمانده در 336 صفحه و در قطع رقعی با شمارگان 1100 نسخه و با قیمت 15500 تومان منتشر شده است.
نظر شما