به گزارش خبرنگار مهر، به تازگی دو اثر تازه از عبدالرحمن عمادی با عنوان «دیلمون پارسی» و «دیلمون پالوی» در قالب یک کتاب از سوی نشر آموت منتشر شده است. این کتاب که در دو بخش تالیف شده، در قسمت نخست به موضوع ایرانشناسی مردمی به کمک زبان و واژه پرداخته و در بخش دوم نیز دوبیتیهای سروده شده به زبان پهلوی دیلمی را که توسط روستائیان منطقه شمال ایران و با مضامین عاشقانه خلق شده، مورد توجه قرار داده است.
عمادی در بخش اول این کتاب به بررسی گستره منطقه دیلم در تاریخ ایران پرداخته و پس از آن به سراغ معرفی ریشهشناسی واژه پهلوی در زبان و فرهنگ ایرانی و چگونگی استخراج عبارات پارسی و نمونههایی از کاربرد واژههای زبان دیلمی در متون قدیم رفته و در قسمت پایانی همین بخش به بررسی شعر «آمله» قدیمیترین شعر بر جای مانده در زبان دیلمی پرداخته که به گفته عمادی، نام شهر آمل در استان مازندران نیز بر مبنای نام و شعر این شاعر زن ایرانی (آملی) انتخاب شده است.
دومین بخش از این کتاب با عنوان «دیلمون پالوی» نیز به بررسی دوبیتیهای عاشقانه روستاییان شمال ایران پرداخته است که از آن با عنوان «پهلویهای دیلمی» نیز یاد میشود. عمادیِ ایرانشناس، نگارش و جمعآوری این دوبیتیها را از دوران دبیرستان خود شروع کرد و دستنویس آنها را در سال 1345 و پس از 20 سال تلاش آماده انتشار کرد. این کتاب در سال 1347 برای انتشاز از سوی عمادی به پرویز ناتل خانلری تحویل داده شد، اما پس از گذشت حدود یک سال در انتشار آن، به گفته عمادی، تعللی به عمل آمد و در نهایت نیز این اشعار اکنون و پس از 50 سال پس از تحقیق و گردآوری، منتشر شدهاند.
به بهانه انتشار این کتاب پس از 47 سال با عبدالرحمان عمادی، نویسنده و پژوهشگر و گردآورنده اشعار آن گفتگویی انجام دادیم. او در ابتدا به ماجرای رد شدن این کتاب برای انتشار با نظر پرویز ناتل خانلری پرداخت و گفت: زمانی آقای ناتل خانلری که علاوه بر مدیریت انتشارات سخن، رئیس سپاهی دانش ایران هم بود و شنیده بود که من شعرهای عاشقانه مردمی را در ایران از زمانهای بسیار دور جمعآوری کردهام، آمد و به من گفت میخواهیم در سپاهی دانش این شعرها را چاپ کنیم.
وی افزود: خانلری این شعرها را از من گرفت و بعد هم خبری از چاپشان نشد و حتی چیزی نمانده بود این شعرها که با کوشش و پشتکار بسیار گردآوری کرده بودم، از بین برود. بعداً علت را جویا شدم و خانلری از من درباره منابع این شعرها سئوال کرد و برخی سئوالهای دیگر بیربط که من را به یقین رساند که او چندان با این قبیل پژوهشها آشنایی ندارد. در هر حال بعد از 2 سال به زحمت شعرها را از او پس گرفتم.
این ایرانشناس ادامه داد: این ماجرا گذشت تا یکی از دوستان من که کارهای حقوقی آقای رفسنجانی را انجام میداد و بعداً هم وزیر ارشاد شد، آمد و درباره این شعرها به من گفت که بخش خصوصی علاقهای به چاپ این قبیل آثار ندارد و نشر بخش دولتی هم ساز و کار خودش را دارد و من (وزیر مورد اشاره) وقت نکردهام اینها را بخوانم. خدا پدرش را بیامرزد که راست گفت و دروغی نگفت.
عمادی همچنین به انتقاد از پژوهشهایی که با هدف گردآوری فرهنگ واژگان مردم ایران از سوی سازمانهای متعدد دولتی انجام میشود، پرداخت و یادآور شد: در ایران چون پولی از این قبیل شعرهایی که من گردآوری کردهام، درنمیآید، کسی سراغشان نمیرود که چاپشان کند و لذا برای خالی نبودن عریضه میروند لغتسازی میکنند مثل همین کاری که فرهنگستان زبان و ادب فارسی خودمان میکند؛ یک کار فرمالیته اداری. به هر حال بودجهای برای آن کنار گذاشته شده و باید اینطوری خرج شود.
از دیگر آثار عمادی و بجز کتاب اخیر، میتوان به لامداد (چند جُستار از ایران)، آسمانکت (چند رسم مردمی)، خوزستان، حمزه آذرک و هارونالرشید، دوازده گل بهاری، چندصد نام دریای خزر و دماوند اشاره کرد.
نظر شما