۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۱۶:۴۵

جايگاه مذاهب در بغداد دوران بنی عباس/ رابطه شیعیان با مذاهب چهارگانه اهل سنت

جايگاه مذاهب در بغداد دوران بنی عباس/ رابطه شیعیان با مذاهب چهارگانه اهل سنت

شيعه از جمله مذاهبي بود كه در بغداد زمان عباسيان پيروان بسيار داشت و آنان خلافت را از آن علي(ع) و فرزندانشان مي دانستند و در شمار دشمنان سياسي و عقيدتي آل عباس بودند.

به گزارش خبرگزاری مهر، بغداد در زمان عباسيان به نوعی مركز و مجمع نژادها، مذاهب و اديان گوناگون بود و تنوع مذاهب گاه كمتر از تنوع مردمان آن نبود. در اين شهر شيعه، سني، نصارا، سرياني، نسطوري، ماروني، يهودي، صائبي، زردشتي، مانوي و مزدكي زندگي مي كردند.

اين مردم را همه تضادها قومي و عقيدتي دستكم تا مدت زماني همزيستي نسبتا سازگارانه اي داشتند و با يكديگر پيوند خويشي و زناشويي نيز مي بستند و زماني نيز با يكديگر در اثر اصطكاك منافع رقابت و كشمكش مي كردند. بنابراين گاه در صلح و آشتي و گاه در جنگ و ستيز بودند.

مذاهب چهارگانه مالكي، شافعي، حنفي، حنبلي و شيعه اماميه بوده كه از اين ميان حنبليان و شيعيان از همه قوي تر بودند. شيعيان و هوادارانشان در كوي كرخ متمركز شدند و در اواخر قرن چهارم هجري قمري در باب الطابق نيز سكنا گزيدند. در محلات غرب دجله خصوصا باب البصره نيز "سادات عباسي" گروه نيرومندي تشكيل داده بودند.

اين گروه خصومت شديدي با شيعيان علوي داشتند و محله باب الشعير نيز از بزرگترين مراكز سني نشينان بغداد بود. با وجودي كه متوكل شيعيان بغداد را شديدا سركوب كرد، اين گروه چنان نيرومند شده بود كه معتضد، خليفه عباسي به سال 284 دستور داد براي ارضاي خاطر آنان، معاويه را بر منابر لعن كنند.

مالك بن انس"93-179" موسس مذهب مالکی در مدينه زاده شد و در آنجا به سماع روايت و جمع و تدوين حديث پرداخت و سرانجام درهمان جا درگذشت. عامل پيدايش مذهب مالكي نزاعي بود كه بين اهل عراق و مدينه"حجاز" يا اهل حديث و اهل راي به وجود آمد و ظهور شخصيتي چون ابوحنيفه را در عراق به دنبال داشت.

مالك به هنگام گرد آوري و تدوين احاديث، بر عكس استاد خود، ابن شهاب زهري،كه ظاهرا معيار تدوين حديث صحيح را معتبر بودن راويان مي دانست، مي كوشيد احاديثي گرد آورد كه با عملكرد اهل راي مدينه مخالف نباشد. مالك زمانی شاگرد امام صادق(ع)بود، بنابراين شيعيان با توجه به ديدگاههاي او با پيروان وي مشكل چنداني نداشتند. شمار پيروان مالك در بغداد نيز از شيعيان و حنبليان به مراتب كمتر بود.

بنيانگذار اين مذهب امام محمد بن ادريس شافعي"م 204 ق" است كه پس از كسب مقدمات دانش فقه و حديث از زادگاهش مكه، راهي مدينه شد و در محضر مالك بن انس به تكميل معلومات پرداخت و پس از مرگ استاد در 179 در يمن مصر و عراق مريدان بسيار يافت. شافعي به دوستي و هواداران علي(ع) متهم و دستگير و به بغداد احضار شد. هارون خليفه وقت از گناهش درگذشت وي پس از چند سالي اقامت و تدريس در بغداد، در سال 200 به مصر رفت و سرانجام در حالي كه اساس مذهب شافعي را در انتساب خويش استوار ساخته بود، در فسطاط درگذشت. مذهب شافعي در بغداد به وسيله عثمان بن بشار ابوالقاسم بغدادي انماطي تبليغ گرديد و عده اي از مردم آن شهر بدان گرويدند.

موسس مذهب حنفي، ابوحنيفه نعمان بن ثابت"م 150 ق" است كه نيايش ايراني و از مردم كابل يا طخارستان بود و خود او در كوفه زاده شد. ابوحنيفه در عراق و خراسان پيروان بسيار يافت وي از جمله فقهايي بود كه از قيام محمد نفس زكيه و ابراهيم بن عبدالله در بصره حمايت كرد و به همين دليل منصور ابوحنيفه را تا آخر عمر در زندان نگه داشت و سرانجام بر اثر شكنجه و عذاب در زندان جان سپرد. در دوران حكومت عباسيان مذهب حنفي بيش از ساير مذاهب رواج يافت.

در ميان مذاهب اربعه سنت در بغداد حنبليان، اكثريت قابل ملاحظه اي داشتند موسس اين مذهب، امام احمد بن حنبل "م 241 ق" است. مذهب حنبلي در بغداد نشات گرفت و بيش از ساير مذاهب ديگر، در آن شهر هوادار يافت. از معروف ترين مشايخ مذهب حنبلي، محمد بن احمد بغدادي است كه داراي تاليفات بسياري درباره اين مذهب است.

در اواخرقرن سوم، حنبليان در بغداد نفوذ بسياري يافتند و پي درپي به فتنه انگيزي بر مي خاستند. ابو محمد حسن بن علي بر بهاري كه رياست حنبليان بغداد را عهده دار بود آرا و عقايد خاصي ابراز مي داشت كه اين عقايد بعدها به وسيله ابن تيميه گسترش يافت.

در زمان مقتدر عباسي "295-320ق" بسياري از سپاهيان در برابر يك یکديگر قرار گرفتند. علت ستيز و نبرد اين گروه بر سر تفسيرآ يه عسي أن يبعثك ربك مقاما محمودا بود كه حنبليان در تفسير آن معتقدند كه خداوند پيامبر را نزد خويش بر عرش اورنگ مي نشاند. ديگران مي گفتند مقصود شفاعت پيامبر است حنبليان به تجسم قائل هستند به اين معني كه خداوند جسم است و ديگران تجسم خداوند را انكار مي كنند در اثر اين نزاع بسياري كشته شدند.

بر بهاري نسبت به شيعيان نيز به خشونت رفتار مي كرد وي نوحه گري و مرثيه خواني بر امام حسين(ع) و زيارت قبر ايشان را منع و دستور كشتن نوحه گران را صادر كرد و نوحه گري به نام "خلب" به دست پيروان وي به قتل رسيد.

از ميان مذاهب اهل سنت در بغداد حنبليان بيشتر از همه با شيعيان دشمني مي ورزيدند. مخالفت آنان با اجراي شعائر شيعه باعث مي گرديد كه بغداد پي در پي صحنه در گيري هاي فرقه اي باشد.

شيعه از جمله مذاهبي بود كه در بغداد عباسيان پيروان بسيار داشت آنان خلافت را از آن علي(ع) و فرزندانشان مي دانستند. در شمار دشمنان سياسي و عقيدتي آل عباس بودند كه خويشاوندي با علويان و انتخاب شعار"الرضا من آل محمد" را دستاويزي براي دعوت به قيام بر ضد امويان و دستيابي منصب خلافت اسلامي قرار داده بودند.

از ميان گروههای مختلف تشيع، شيعه اماميه پابر جا و ثابت قدم تر از ساير مذاهب باقي ماندند و به اين دليل كه خلافت بني عباس را همچون بني اميه ناحق مي دانستند به شدت تحت فشار و تنگنا قرار گرفتند و چون بيشتر جمعيت بغداد پيرو اهل سنت بودند و به اطاعت روحاني از خليفه عباسي اعتقاد داشتند با شيعيان به دشمني بر مي خاستند و انواع شكنجه و آزار را درباره آنان روا مي دانستند.

---------
منابع

- ابن نديم، الفهرست، ص 601 و 602
- ياقوت حموي، معجم البلدان، ج4، ص255
- ابن اثير، الكامل، ج 9، ص 146
- ابن جوزي، المنتظم، ج 5،ص 171
- محمد جعفر جعفري، تاريخ معتزله، ص 27 و 28
- عبد الحي بن عماد حنبلي، شذرات الذهب في اخبار من ذهب، ج 2، ص 96
- ر.ناث گلدزيهر، اسلام در ايران، ترجمه و تحقيق محمد رضا افتخار زاده، ص 75و 76

کد خبر 2114324

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha