۱۶ مرداد ۱۳۸۴، ۱۶:۰۰

در گفت وگوي اختصاصي با "مهر" عنوان شد (2)

فرج الله سلحشور:فيلمنامه حضرت يوسف (ع) با قواعد فيلمنامه نويسي منطبق است

خبرنگار گروه فرهنگ و هنر "مهر" با حضور در شهرك سينمايي دفاع مقدس و سرصحنه فيلمبرداري يكي از سكانس هاي سريال تلويزيوني حضرت يوسف(ع) با فرج الله سلحشور و رسول احدي گفت وگو كرد.

 اواسط مصاحبه با "رسول احدي"(مدير فيلمبرداري سريال) ، "فرج الله سلحشور" با يك ماشين  از پايين تپه  "كلبه احزان" ، بالا  آمد .  اين طرف با دوندگي و خواهش تمناها و داد و بيدادهاي يك مرد بيسيم به دست، صحنه تقريبا آماده شده بود. مرد بيسيم به دست كه يك بلند گوي دستي هم روي شانه اش انداخته بود و داد و بيدادهايش را با اين بلندگو قاطع ترمي كرد، كسي نبود، جز "عطاءا.. سلمانيان". او را سالها پيش  براي اولين بار به عنوان بازيگر در "بلمي بسوي ساحل" ديده بودم. همانطوركه در هيات يك بسيجي، اين سو و آن سو مي دويد و امور را پيش مي برد، به من گفت:" از الآن تا سي چهل دقيقه اي وقت داري كه حاجي را توي تله بيندازي. بعد از آن، گمان نكنم بتواني كاري از پيش ببري." 

 البته لابلاي پلانهايي كه گاهي " محمودپاك نيت" بازيگر نقش حضرت يعقوب(ع) جلوي دوربين بود ، توانستم بيشتر از يك ساعت با نويسنده، كارگردان و تهيه كننده سريال حضرت يوسف(ع) مصاحبه كنم.

سلحشور يك چفيه روي شانه اش انداخته بود و يك كلاه لبه دارروي سرش گذاشته بود و البته گاهي نيم نگاهي به اين سو - جايي كه رسول احدي در حال مصاحبه بود - مي انداخت . وقتي مصاحبه با او شروع شد، كمي كه  سوالها بالا گرفت، يكهو سلحشور پرسيد: نظر آقاي احدي راجع به فيلمنامه چه بود؟

راستش كارگردان سريال حضرت يوسف (ع ) هرچه پرسيدم، با حوصله جواب داد. پاسخهايش هم توجيحي نبود و با دلايلي همراه بود كه نگرش او را تعريف مي كرد. او توضيح داد كه چرا از بازيگران معروف استفاده نمي كند. او حتي درباره آنچه به عنوان ضعفهاي فيلمنامه مطرح مي شد هم توضيح داد. حقيقتش تعجب كردم وقتي سلحشور با خونسردي به سوال " آيا به دليل بيشتر پول در آوردن بود كه اين بار شما تهيه كننده كار هم شده ايد؟" پاسخ داد.

دست باند پيچي شده سلحشور توي ذوق مي زد، سرانگشت هايش  ازباند بيرون زده بود و به رنگ بتادين غليظ درآمده بود .
يادم آمد سال 77دوسه شبي مانده بود به تحويل سال نو، وقتي به چند متري كعبه رسيديم و روحاني كاروان گفت حالا سرتان را بالا بگيريد و چند ثانيه بعد بي اراده همه ما به خاك افتاديم يك آن متوجه شدم فرج ا.. سلحشور پيدايش شد ، آمد اين طرف و دست بربالين رضا برجي كه كنارمن بود گرفت و او را بلند كرد و بعد احوال پرسي و ماچ وبوسه وباقي قضايي كه درآن فضاي روحاني بروز مي كند . ساعتي بعد حرف مناسبت حضور سلحشور در مراسم حج كه مربوط به سريال "مردان آنجلس" مي شد، پيش  آمده بود و بعد از كار بعدي او كه سريال حضرت موسي (ع) بود،حرف به ميان  آمد. مدتها بود برايم سوال بود كه چطور شد اوضاع تغييركرد و حالا سلحشور سرگرم ساختن حضرت موسي(ع) نيست. اين هم يكي ازسوالهاي من بود كه سلحشور در پاسخ خبرها داد كه بهتراست بخوانيد.

پيش از مصاحبه با سلحشور سراغ جمال شورجه هم رفتم. اما او حاضر نشد حتي كلامي حرف بزند. مي گفت: "همه كاره واقعا آقاي سلحشور است و من اگرحرف بزنم، حرف درست مي كنند كه شورجه را فرستاده اند براي اوقاتي كه سلحشور كم مي آورد. درحالي كه اصلا اينطور نيست و مشاوركارگردان دراين پروژه، تعريف علمي خودش را دارد ."

مصاحبه با فرج الله سلحشور را در پي مي خوانيد:

اول بفرمائيد دستتان چه شده ؟
يك سوختگي سطحي ،توي خانه مي خواستم با اسيد راه فاضلاب را بازكنم، اسيد با آب تركيب شد ودست ما سوخت .

مگركارگردانها وتهيه كننده ها هم ازاين گرفتاريها دارند ؟
خوشبختانه من حتي لباسم را خودم مي دوزم كفشهايم را هنوزخودم پينه مي زنم ، ميخ مي زنم چسب مي زنم نيم تخت مي زنم .

 پروژه حضرت يوسف (ع ) چطوري شروع شد ؟
يوسف (ع ) درادامه قصه هاي ديني است كه ازقرآن كارمي كنيم .

به ياد دارم سال 77 بعد از ساخت و پخش سريال "مردان آنجليس" گفتيد قراراست سريال حضرت موسي (ع ) را شروع كنيد، اما  حالا سريال حضرت  يوسف (ع ) را كار مي كنيد، قضيه چيست؟
درهمان مقطع مونتاژ وصداگذاري اصحاب كهف طرح 27 قسمتي يوسف (ع) را نوشتم وبه شكبه 2 ارائه دادم اما بعد ازپخش سريال اصحاب كهف وبعد ازبرگشت ما ا زمكه توفيق رفيق شد وخدمت حضرت آقا مقام معظم رهبري رسيديم .ايشان فرمودند كه اين گروه، موسي (ع ) را كاركند وبه آقاي لاريجاني اين موضوع راتاكيد كردند. ما هم به زعم خودمان استنباط كرديم كه پس كارگرداني حضرت موسي (ع ) به عهده كارگردان اصحاب كهف خواهد بود .با اين ذهنيت تحقيق خودمان را شروع كرديم و ناگهان ديديم آقاي محسن علي اكبري با آقاي بهمن پوررفت شبكه دو نزد آقاي مشيري واينها قرارداد بستند كه آقاي بهمن پور سريال را بنويسد . من همان روزفهميدم كه آقاي بهمن پوربه تنهايي ازعهده اين كاربرنمي آيد ، بلكه يك تيم براي نگارش چنان فيلمنامه اي بايد تشكيل بشود، اصلا يك تشكيلات ايجاد شود . گروه تحقيق جدا گروه مشاورين جدا گروه نقد وبررسي جدا وتا اينها نباشند چنين متن عظيمي نوشته نمي شود .اما چون براي آقاي بهمن پور احترام قايل هستيم برآن شديم كه حتي كمك هم بكنيم .بنابراين چند مورد تحقيقات وكتابهايي كه تهيه كرده بوديم به آقاي بهمن پورداديم وخودشان هم  دريك زمان محدودي يك سري كارهاي تحقيقي كرده بودند وخلاصه كارراتمام كردند وسناريو را دريك مدت زمان بسياركوتاه نوشتند ومتن را به شبكه دوارائه دادند كه متاسفانه با اشكالاتي روبروشد وتصويب نشد .ما فكر مي كرديم بهرحال كارگرداني كاربا ماست . اما پس چندي آقايان رفتند پيش آقاي لاريجاني وگفتند كارگرداني اين كار،كارسلحشورنيست وآقاي بحراني را پيشنهاد دادند . خوب آقاي بحراني هم عزيزواستاد ماست وما كشيديم كنار.
اين بود كه خواستم بروم دنباله كاريوسف راكه قبلا طرح آن را داده بودم بگيرم .اما رفتم سراغ قصه حضرت يونس (ع ) كه آن را نوشتم وهم تحقيقات حضرت يحيي (ع) را انجام دادم وچند متن تئاتر نوشتم در عين حال  اساسا بنا رابرآن گذاشتم كه ديگربراي تلويزيون كارنكنم .درحقيقت دوسال ازعمرم به هدررفته بود .اين مطلب ظاهرا به گوش آقاي لاريجاني رسيده بود  كه فلاني گوشه گيرشده است درهرحال ايشان چند بار پيغام فرستاد ومن نرفتم تا اينكه خود ايشان تماس گرفت كه ما براي رعايت ادب خدمتشان رفتيم  . ايشان گفت : "بايد يوسف (ع ) را شروع كنيد ." من هم يك سري شرط ها را داشتيم . مثلا گفتم متن را بايد خودم بنويسم وكارگرداني وتهيه كنندگي را هم بايد خودم انجام بدهم وازهنرپيشه هاي سرشناس هم استفاده نمي كنم كه ايشان پذيرفتند .
پس ازآن ماجرا تيم نگارش فيلمنامه را تشكيل دادم كه مسوليت گروه برعهده خودم بود . دردرون اين تيم ، گروههاي تحقيق ومشاورين ونقد وبررسي را ايجاد كرديم ويك مشاور دائمي يعني آقاي منصوربراهيمي منصوب شدند ومتن را طي دوسال ونيم درچهل قسمت نوشتيم وبه سيما فيلم ارائه داديم . وبعد، يازده ماه هم با خود سيما فيلم ما نشستهاي متعدد براي بررسي، تحليل واصلاح متن داشتيم وبعد ازعقد قرارداد وپيش ازاجراي كارهم با گروه ساخت سريال شامل آقايان شورجه ، سلمانيان ،نجاريان ، علي غفاري و.. به مدت 5ماه ديگر روي فيلنامه كار كرديم ودر مجموع چهارسال تحقيق ونگارش فيلمنامه يوسف (ع) زمان صرف كرد.

دراين چهارسال شما به عنوان مسول گروه نگارش چقدر درقبال نظرات محققين ،مشاورين ،منتقدين وهمكارانتان كوتاه مي آمديد . صريحا بفرمائيد آيا شما درنقش"حرف من فقط به كرسي بنشيند" بوديد؟
من راحتتان كنم ، وادي مذهب ،وادي من ،من نيست .كسي كه بگويد "نظرمن " ،"من فقط تشخيص مي دهم" اين اصلا مذهبي كار نيست . سناريست مذهبي اصلا اينجوري كارنمي كند واينطوري فكر نمي كند . ما با يك مبنا بايد كاركنيم نه ازروي دل خودمان . مبناي ما آيات قرآن  و روايات وارد شده ازائمه معصومين عليهم السلام درمورد يوسف (ع) ،60دوره تفسير شيعي به اضافه  تفاسير اهل تسنن وتفاسيرعرفاني بوده است.

خوب،اين "من - من "نبودن را براي خودتان قاتل بوديد يا ساير اعضاي تيم نگارش فيلمنامه؟
ببينيد وقتي محقق مطلب را ارائه مي دهد .خود را موظف مي دانم كه براساس تحقيق اوكارانجام بدهم . اين تكليف شرعي  است . دل من بي خود مي كند كه خلاف آن تحقيق عمل كند مگرمن كه هستم .

درمورد مشاوره هاي فني چطور؟
مشاورفني با عنوان يك كارشناس كنار من است. اگراورا قبول ندارم پس چرا اورا آورده ام .

تعريف شما از مشاور چيست؟
مشاور بايد دو ويژگي داشته باشد. يك اينكه سعي كند فكر مرا تكميل كند . نه اينكه فكر خودش را به من تحميل كند . با اين حساب ما با هم چالش نداريم واو براحتي ايرادهاي فكرمن را برطرف خواهد كرد . دواينكه كارمن را نقد علمي كند . اين نقد فرمول دارد ، قاعده دارد . من هرگزقادرنيستم درقبال چنين نقدي تسليم نشوم .درمورد محتوي هم اگرخود سلحشور و مشاورانش حرفي خارج از مبناي كار يعني قرآن و روايات، بزنند، هرگزقابل قبول نيست .

ازنظرشما فيلمنامه حضرت يوسف (ع ) با بگومگوها وحرف و حديث هايي كه بهرحال درموردش وجود دارد، با چه ويژگيهايي همراه است ؟
ويژگيهاي فيلمنامه حضرت يوسف (ع) همان ويژگيهاي قصه حضرت يوسف (ع) درقرآن وروايات ائمه معصومين وتفاسيرشيعه است . يعني همان ويژگيهايي كه كتاب خدامعمولا براي اين قصه ها ذكرمي كند كه اين قصه ها، هدايتگرجامعه، چراغ راه مردم ،گره گشاي مشكلات ، پاسخگوي مسائل روزمره درگذشته وحال وآينده وبراي هرقومي، هرمليتي ودرهرمقطعي ازتاريخ است ، درفيلمنامه يوسف (ع) هم همين ويژگيها وجود دارند .

خوب، اينها ويژگيهاي محتوايي است.سوال من درباره ويژگيهاي شكلي بود ...
 فيلمنامه حضرت يوسف (ع) دقيقا ازتمام قواعدي كه امروزه دردنيا براي يك فيلمنامه وجود دارد، برخورداراست .درآغازيك قصه يك گره ايجاد مي شود ، بعد ازگذشت يك سري حوادث درپايان قصه آن گره بازمي شود .درشروع فيلمنامه يوسف (ع) بچه  خوابي مي بيند . يعني يوسف خواب مي بيند كه يازده ماه وستاره وخورشيد درحال سجده كردن به او هستند ودر پايان فيلمنامه اين خواب، اين سجده اتفاق مي افتد . يعني درآخرفيلمنامه ما مي بينيم كه حضرت يعقوب (ع) وهمسر او ويازده برادريوسف درپيشگاه اوسجده مي كنند . اين يعني تعبيرخواب يوسف (ع) وگشايش گره آغازين قصه .
درعين حال صاحب قرآن مدعي است كه اين قصه زيباترين قصد قرآن است . اين سخن خداوند متعال است .وقتي حضرت حق چنين مي گويد حتي اگرقصه با هيچ قاعده اي ازقواعد قصه نويسي امروزدنيا همخواني نداشته باشد ،  بازهم من اين قصه را به همان شكل كه خدا گفته است قبول دارم وحتي پيشنهاد زيبايي براي زيباترشدن قصه بدهند  ،نمي پذيرم .يعني بارزترين ويژگي قصه يوسف (ع) همين سخن خدا درباره آن است .

آيا همه آنچه بايد شما درباره ويژگيهاي فيلمنامه يوسف (ع) بگوئيد همين است ؟
سخن دراين زمينه البته بسياراست .بدانيد كه بسياري ازحوادث ناشناخته اي كه دراين قصه وجود داشته اما پنهان بوده ما پيدا كرده ايم . مثلا اينكه به يوسف (ع) درچاه چه گذشته است ؟يا اينكه يوسف (ع) ازچاه كه بيرون آمده تا به مصركه رسيده براوچه گذشته ؟چگونه اين مسيررا طي كرده ؟ يوسف درخانه زليخا 12سال اقامت داشته تا به سن شباب رسيده است وزليخا برايش نقشه كشيده است دراين 12سال چه اتفاقاتي افتاده است ؟ يوسف نزديك به 10سال درزندان بوده است اين زمان را يوسف  در زندان چگونه گذرانده است؟اوپيامبراست درهزارتوي حوادثي كه برايش رخ داده رسالتش را چگونه به انجام رسانده است ؟يوسف درمقطعي به قدرت مي رسد ، نخست وزير مي شود ، موقعيت مناسبي دارد با شرك و بت پرستي دراطراف خود چه كرده ؟ چگونه حاكمي بوده است ؟او وقتي يك مملكت بحران زده را درمقطع صدارتش اداره كرد چگونه وضع قوانين كرده؟ چگونه انتصاب عوامل كرده؟با زالوهاي اجتماعي چطورمقابله كرده ؟ ما درفيلمنامه حضرت يوسف همه اينها را كشف ومنعكس كرده ايم. ما پرسشهاي زيادي را دراين فيلمنامه پاسخ داده ايم . مثلا اينكه يعقوب (ع) به عنوان يك پيامبرچند دل ودلبردارد . مگرغيرازخدا يعقوب معشوق ديگري هم دارد ؟ پس چرا اوچهل سال براي يوسف (ع) مي گريد تا چشم هايش سفيد بشود ؟ آيا اين شرك نيست ؟

درباره كارگرداني صحبت كنيم . به شما انتقاد مي شود كه چرا ازبازيگران حرفه اي و با سابقه بهره نمي جوئيد؟
من معتقدم كه بازيگران با استعداد اما مظلوم ومحروم درجامعه ما زيادند . گروهي ازبازيگران سرشناس وجا افتاده دركشورمان هستند كه حقشان است زحمت كشيده وسالها رنج و زجر تحمل كرده اند تا به جايگاه كنوني خود برسند ، چه سلحشورازاين بازيگران استفاده بكند چه نكند ، آنها جايگاه خودشان را دارند وازقدر و منزلت آنها چيزي كم نمي شود .
اما دوطايفه ديگرهم هستند يك طايفه اساسا شارلاتان هستند. وبال گردن سينمايي ما هستند . اينها بازيگرنيستند ونان شارلاتان بازي خودشان را مي خورند. ما با اينها هم كارنمي كنيم . اما طبقه سومي درميان بازيگران ديارما وجود دارند . آنها محرومند زجركشيده اند اما كسي تحويلشان نگرفته است . درحالي كه با استعدادند ، توانايند ، قدرت بازيگري ولياقت دارند . من ازاينها استفاده مي كنم .گروه ديگري هم بازيگراني هستند كه تازه وارد گود شده اند . اينها ميدان مي خواهند من ازاينها هم استفاده مي كنم . ضمن اينكه بكربودن چهره اين گروه سوم يك پوئن مثبت است . چهره هاي تكراري كه تا امروز درنقشهاي مختلف بازي كرده اند امتحان كرده ايم كه تماشاگر  نسبت به آنها واكنش نشان مي دهد . ضمنا اين هنرپيشه ها ازبسياري ازآلودگي هاي  معمول دربرخي عوامل سينما بري وپاك هستند . اينها پاك ترند . تازه نفس ترند ، با انرژي كارمي كنند ، حرف گوش مي دهند .

خوب توجيهات شما درباره استراتژي خاص انتخاب بازيگرحقيقتا ممكن است يك آرمان پاك وبلند باشد اما اين استراتژي هزينه براست، ريسك دارد . بازيگران قدر و محترمي وجود دارند كه  عمري روي صحنه صرف كرده اند اما آنها بهرحال دردرون يك كاركاملا حرفه اي درعرصه سينما تا برخي فنون بازي جلوي دوربين را دريافت كنند پروژه شما را با هزينه اي سنگين مواجه خواهند كرد .آيا بازخورد استراتژي شما فايده اي فراترازاين هزينه سنگين دارد؟
موضوع سخن شما كاملا درست است .اما بدانيد ما كارارزشي، معنوي وقرآني داريم انجام مي دهيم ومعتقديم صاحب قرآن به گروهي كمك مي كند كه ارزش ومعنويت را برامورديگرارجح مي داند .من صريح درمقابل موضوع درستي كه مطرح مي كنيد ، مي گويم ما نياز به عنايت الهي داريم تا كارمان پيش برود غيرازاين باشد به زمين مي خوريم .خدا به شرطي دست ما را مي گيرد كه لايقش باشيم . من حقيقتش ازترس اينكه لطف خدا را ازدست بدهيم سراغ بعضي نرفته ام .اما مزيد اطلاع شما درقبال بحث هزينه وفايده كه مطرح مي كنيد ، بايد اضافه كنم كه گروههايي كه دارند ازهنرپيشه هاي حرفه اي بهره مي جويند  ميانگين برداشتهاي آنها به دو دقيقه درروز نمي رسد اما اين  رقم درمورد پروژه يوسف (ع) 5/3تا 4دقيقه است .

خوب درقبال اين عدد و رقمي كه مي گوييد هم مي توان به بحث در باره كيفيت كار پرداخت ...
اين تفاوت بازدهي به نظر ما به دليل آن است كه عنايايت الهي شامل حال ما مي شود ودوم اينكه هنرپيشه هاي به اصلاح غيرحرفه اي حرف گوش كن هستند و اين يعني فراهم بودن زمينه افرايش بازدهي با كيفيت بالا .

ازعدد و رقم صحبت كرديد. استفاده شما ازهنرپيشه هاي غيرصاحب نام و معروف را مي توان برمبناي كم بودن دستمزد آنها هم مور ترديد قرار داد . اين درحالي است كه پروژه حضرت يوسف (ع) پروژه اي با بودجه اندك ومحدود نيست . نظرخودتان چيست ؟
برآورد پروژه حضرت يوسف (ع) كه توسط 5نفرازتهيه كنندگان سرشناس وقدراين كشورانجام شده تقريبا يك سوم بيشترازبودجه اي است كه به ما داده اند وبه ياري حق ما اين پروژه را با همين دو سوم ازبرآورد واقعي آن تمام خواهيم كرد .اگرچه اين حقيقت تلخ راهم بايد بدانيم كه دراين كشورعمدتا هركس هرچقدركه برآورد مي دهد با چهارپنج برابربرآورد كاررا تمام مي كند اين يك عادت معمول شده است . اما ما با كمترازبرآوردمان كاررا تمام خواهيم كرد .

ادامه دارد

 

کد خبر 214129

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha