حجت الاسلام دکتر علی نصیری در مورد اینکه فهم اهمیت و ضرورت تحول در علوم انسانی را چگونه می شود در فرهنگ عمومی نهادینه کرد به خبرنگار مهر گفت: انسان مدار آفرینش است و به یک معنا و به یک درجه گل سر سبد آفرینش محسوب می شود. اگر انسان را بعد از مراتب فرشتگان قرار دهیم که این خودش یک بحث فلسفی ،قرآنی و عرفانی است به هر روی انسان خلیفة الله و مسجود فرشتگان است و مراتب بالایی دارد در نتیجه علومی که به انسان می پردازد باید اشرف علوم تلقی شود در برابر علومی که به ماتریال، ماده، طبیعت، حیات می پردازند باید به طور منطقی و طبیعی در مرحله بعدی قرار بگیرند.
وی افزود: عجیب این است که جهان غرب به این مسئله خیلی خوب توجه کرده است و می داند که علوم انسانی چقدر حساس است. جهان را فارغ التحصیلان علوم انسانی اداره می کنند کسانی که سیاست، حقوق و اقتصاد خوانده اند اینها جهان را اداره می کنند. فازغ التحصیلان علوم طبیعی، تجربی و پژشکی در مراکز محدود پژوهشی و آموزشی توسط فارغ التحصیلان علوم انسانی به کار گرفته می شوند. غربی هادرست متوجه شده اند که علوم انسانی تمدن ساز و فرهنگ ساز و اندیشه ساز است. ولی متأسفانه در کشور ما قضیه کاملاً برعکس است. یعنی جایگاه علوم غیر انسانی بسیار برتر و بالاتر از علوم انسانی تلقی می شود. از بحث پذیرش در کنکور گرفته تا اساتیدی که برای این دروس پیش بینی می شوند تا محیط های دانشگاهی، رتبه بندی ها و مهمتر از همه جایگاه اجتماعی فارغ التحصیلان و میزان کسب در آمد و امثال اینها نشان از این موضوع دارد.
رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد ادامه داد: اما اینکه چگونه می شود جایگاه این علوم را سرجای خودش نشاند کار بسیار دشوار و پیچیده و زمانبری است. اول باید کسانی که دست اندرکار این مجموعه هستند مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرهنگستان علوم یا خود وزارت علوم، دستگاه هایی که مدیریت فکری آموزشی فرهنگی جامعه را بدست دارند باید اولاً خودشان نه اینکه در ضمیرشان به این باور باشند بلکه باید این مسئله را بپذیرند و در مقام اجرا دربندهایی بگنجانند و متبلورش کنند. به عبارت روشنتر باید برای مدیران فکری، فرهنگی و آموزش پژوهشی جامعه این امر کاملاً درونی و نهادینه شده باشد که علوم انسانی در حال حاضر در جایگاه خودش قرار ندارد . اگر این مسئله از بالا شروع شود می توانیم منتظر و متوقع باشیم که در مراحل بعدی اقداماتی اتفاق بیفتد. ما حرف این موضوع را می زنیم شعارش را هم می دهیم اما وقتی پای عمل که می رسد می بینیم که نگاه به علوم انسانی یک نگاه دیگری است.
نصیری تصریح کرد:در میان علوم انسانی که مظلوم هستند علوم اسلامی در دل این علوم مظلومتر واقع شده اند. به عنوان مثال الهیات در دوره ارسطو در صدر علوم قرار داشت اما الان در درون علوم انسانی هضم شده است. مباحث دین شناسی تطبیقی، مبانی فقه، علوم قرآنی و حدیث، تاریخ تمدن، عرفان و.. حتی نگاه به اینها در علوم انسانی یک نگاه درجه دوم و سوم است. این جای تأسف دارد که کسی برای مثال وارد رشته حقوق می شود از اول پذیرش تا فارغ التحصیلی اش تکلیفش مشخص باشد و چقدر هم با شوق و ذوق وارد این رشته شود. اما کسی که می خواهد علوم قرآنی با آنهمه گستره عمیق را بخواند تصور بشود برای اینکه در سایر رشته ها نمره نیاورده در این رشته قبول شده است. اینها جای تأسف دارد و واقعاً برای آن باید فکری کرد.
این محقق و پژوهشگر علوم قرآنی عنوان کرد: این نگاه بسیار زشتی به ارزش و شأن علوم اسلامی است. علومی که اولیای الهی این علوم را بسط دادند و پایه گذاری کردند با این علوم بد برخورد می کنیم. درستی این مسئله باید از خود مدیران اصلی جامعه شروع شود و آرام آرام فرهنگسازی اتفاق بیفتد و در رسانه ها و مطبوعات مطرح شوند. این کار اگر الان شروع شود شاید یک دهه بعد نتیجه بگیریم. آنوقت است که جامعه بر خود می بالد که یک جامعه شناس یا یک حقوقدان قوی یا یک مفسر عمیق تحویل جامعه داده است. البته این به معنای بی اهمیت بودن سایر رشته ها نیست هر علمی برای خودش ارجمند و ارزشمند است اما باید جای هر یک را شناخت و به اندازه آن نقش و جایگاهی که دارند برایشان ارزش قائل شد.
نظر شما