به گزارش خبرنگار مهر، آیین رونمایی از کتاب «چهار عنصر بیدل» بازنوشته سیدضیاءالدین شفیعی، یکشنبه شب 12 آبان با حضور تعدادی از اهالی فرهنگ و ادب در سالن سعدی برج میلاد تهران برگزار شد.
حمیدرضا شکارسری که اجرای این مراسم را به عهده داشت، در ابتدای برنامه گفت: امروز قرار است نوزایی یک اثر فاخر و عظیم را در حوزه سنت و فرهنگ فارسی جشن بگیریم. چنین بازآفرینی سخت و عمرکاهی، از کسی بر میآید که از جنس ادبیات باشد؛ از طرفی بر فرهنگ کهن فارسی تسلط داشته باشد و از طرف دیگر نیز با فرهنگ امروی آن آشنا باشد. بازنویسی یکی از آثار منثور کلاسیک اثر بیدل دهلوی که بیشتر او را با شعرش میشناسیم، این فرصت را در اختیارمان قرار میدهد تا با نثر این چهره که تا امروز، مغفول مانده است، آشنا شویم.
علی معلم دامغانی، رئیس فرهنگستان هنر در این برنامه گفت: پیش از این برنامه به آقای شفیعی گفتم انشاالله تصحیح «چهار عنصر بیدل» سرآغازی برای تحقیق در آثار ادبی ایران باشد، به ویژه که بیدل، اسیر غربت است و گاه این غربت به دلیل جهل ماست. گاهی چون دیرتر پا به این سرزمین گذاشته و عدهای هم سبکش را دوست نداشتهاند. فکر نمیکنم بد باشد اگر بگوییم که ادبیات یا منظوم است یا منثور. نظم یعنی به رشته کشیدن جواهرات برای ساختن کالای تزئینی مانند گردنبند. در ادبیات هم کلمات هستند که به وسیله عروض، به رشته کشیده میشوند و با قافیه زینت پیدا میکند. دیگری نثر است که نثر به معنی پراکندن است. عبارت نثر را آنجا به کار میبرند که جواهری در پای شاه یا عروس میافکنند.
وی افزود: اما در نثر هم گاهی نظم وجود دارد. کمترین تقسیمبندی نثر، نثر مصنوع و نثر مرسل است. مرسل به زلفی گفته میشود که چین و شکن نداشته باشد. مصنوع هم زمانی است که در نثر از صنایع ادبی استفاده شود و چنین نثری به شعر شبیه است. بازنویسی کتاب چهار عنصر بیدل دهلوی را قدم نخست تلقی کنیم، اما قدمی مبارک. در زورخانهها یک اصل وجود دارد و آن اصل این است که بدون هیچ شرطی، برای سادات، مرتبه و معنی قائل میشوند. حالا سید ضیاء هم سادات است و برای او چنین شرایطی در نظر میگیریم. امیدوارم راهی که به وسیله ایشان آغاز شده، توسط خوبان ادامه پیدا کند.
این محقق در ادامه گفت: قرار است چهار عنصر با پیشنهاد یونسکو و موسسات جهانی، آماده شود. یکی از بهانهها این است که غزنه به عنوان پایتخت کشورهای اسلامی انتخاب شده است. هم افغانستان پاره تن ماست و هم غزنه را عزیز میدانیم اما یک نکته را باید برای بیداری ملت بگوییم. و آن نکته این که این اثر فاخر در زمان مردی ساخته شده که گاهی در ری شیعه میکشته و گاهی در غزنه، کافران هندی را مسلمان میکرده است؛ یعنی سلطان محمود غزنوی. آن فرد آتشهای زیادی به جان مردم انداخت و چه آزارها که به مردم هندوستان نرساند. کار به جایی رسیده بود که وقتی مادران میخواستند فرزندان خود را نفرین کنند، میگفتند الهی که اسیر محمود شوی! ایاز میگوید مادرم که یک بار چنین جملهای را در حقم گفت نمیدانست چه لطفی به من میکند چون محمود را نمیشناخت.
معلم گفت: دوستی و دشمنی سید ضیاءالدین شفیعی مشخص است و هیچگاه تحت تاثیر امواج خوب و بد قرار نگرفته است. او قطعا آگاهی دارد.
این شاعر در ادامه به خوانش ترانهای که سالها پیش به مناسبت حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایرباس ایران در خلیج فارس، سروده بود، پرداخت.
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی زم گفت: اهل انصاف میدانند که مولانا عبدالقادر بیدل دهلوی در سالهای قبل از انقلاب توسط عبدالحسین زرینکوب، علی دشتی، ذبیحالله صفا و محمدرضا شفیعی کدکنی در ایران معرفی شد و به جایگاهش در افغانستان و پاکستان هم اشاراتی شد. اما حقیقت این است که این شاعران انقلاب بودند که توانستند به عمق سخن بیدل پی ببرند و آثار بیدل توسط شاعری چون یوسفعلی میرشکاک کند و کاو شد. میرشکاک در آن زمان جوانی 21 ساله بود. حسن حسینی هم تحقیق ارجمند بیدل و سبک هندی را منتشر کرد. احمدی عزیزی هم اشعاری را به تقلید از بیدل سرود که نقش زیادی در آشنایی جوانان با این شاعر بزرگ داشت.
وی افزود: شعر بیدل، شعر دشواری بود. اما این دشواری بیش از آن که فنی و ساختاری باشد، معنایی بود. شعر بیدل، فهم تند میخواست. البته سیر فکر او همیشه هم در آسمان نبود بلکه کوه و تپه هم داشت. این اشارات به جای این که شاعران ما را بترساند، باعث انس و الفت بیشترشان با بیدل شد. جوانانی در سالهای انقلاب، معتقد بودند حرفی برای گفتن دارند، بیدل را یکی از منابع معرفتی دانستند و به او اقتدا کردند. ما در آن زمان ملت در حال جنگی بودیم که شاعران جوانمان با در آمیختن با اشعار بیدل، مفاهیم عرفانی غنی را برایمان به ارمغان آوردند. رزمندگان ما هم پهلوان بودند و هم شاعران لطیف. بیدل در شعرش میگوید «کیست درین انجمن محرم عشق غیور/ ما همه بیغیرتیم آینه درکربلاست» و گویی طرف خطابش رزمندگان ما است. یا در شعر دیگری میگوید: «بیدل به هر کجا رگ ابری نشان دهند/ در ماتم حسین و حسن گریه میکند».
مدیر پیشین حوزه هنری گفت: شاعران انقلاب، عرفان و حماسه را جدای از یکدیگر نمیدانستند. کمتر کسی مانند بیدل میتوانست به نیاز آنها پاسخ صحیح بدهد. درباره بیدل و بیدلشناسی، هنوز کارهای زمینمانده زیاد است. بیدل دریای عظیمی است که قرنها متمادی میتوان از آن مرواریدهای گرانبها صید کرد. شاید مهمترین کاری که بچههای انقلاب انجام دادند، انتشار آثار او بود؛ کاری که شاید به نظر آسان برسد ولی از دشوارترینها بود. تا امروز با سخن منظوم بیدل آشنا بودیم و امروز یکی از شاعران انقلاب، نثر او را به ما میشناساند. این کتاب میتواند علاوه بر آنچه دریچه اشعارش به روی ما باز میکند، در فهم اشعارش به ما کمک کند.
زم ادامه داد: این مجموعه تا آنجا که من میدانم، اتوبیوگرافی بیدل دهلوی است؛ کاری که بین شاعران ما چندان رایج نبوده است. خود این کاری که بیدل در این اثرش انجام داده، ایجاد جذابیت میکند. امیداوریم این کتاب در شرایطی که برخی نهادها در چرت به سر میبرند، حرکتی رو به جلو، جدی و به سمت توجه بیشتر به نثر فارسی باشد.
نظر شما