به گزارش خبرنگار مهر، در پیام آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی به یادواره شهدای روحانی استان که صبح پنجشنبه در سالن اجتماعات مدرسه دارالشفا برگزار شد، با اشاره به جایگاه رفیع شهدا و عالمان، عالمان شهید را دارای مقامی ممتاز دانست و گفت: گرچه هر شهيدي که در راه حق شربت شهادت نوشيد پاداش ويژه دارد و خونش اثر مخصوص خود را به همراه خواهد داشت ولي يک عالِم ديني وقتي شربت شهادت مينوشد حَسنات مضاعف خواهد داشت.
متن کامل پیام این مفسر قران کریم به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين و الأئمة الهداة المهديين سيّما خاتم الأنبياء و خاتم الأوصياء(عليهما آلاف التحيّة و الثناء) بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّءُ الي الله!
مقدم شما علما، فضلا، فرهيختگان روحانيّت را گرامي ميداريم و حضور خانوادههاي معزّز و معظّم شهدا و روحانيت را ارج مينهيم و از برگزارکنندگان اين همايش وزين، اين نشست و اين کنگره عظيم حقشناسي ميکنيم از ذات اقدس الهي مسئلت ميکنيم همه شهيدان مخصوصاً شهيدان روحانيت، بالأخص شهيدان روحانيت استان ولايتمدار مازندران را با انبيا و اوليا محشور بفرمايد سابقشان، لاحقشان، غابرشان، قادمشان، سالفشان، آنفشان همه اينها مشمول عنايت خاصّ ذات اقدس الهي باشند!
گرچه هر شهيدي که در راه حق شربت شهادت نوشيد پاداش ويژه دارد و خونش اثر مخصوص خود را به همراه خواهد داشت ولي يک عالِم ديني وقتي شربت شهادت مينوشد حَسنات مضاعف خواهد داشت زيرا آثار مضاعف دارد، اگر مآثر و آثار، دو چندان بود ثوابش هم دو چندان و درجاتش هم دو چندان خواهد بود. راز اينکه يک روحاني شهيد کاميابياش از دو جهت است براي آن است که عالِمي که شربت شهادت نوشيد با يک دست، وزن را در قيامت به همراه دارد با دست ديگر موزون.
در قيامت که ترازو نصب ميشود در يک کفّه ترازو وزن است در کفّه ديگر موزون. از وجود مبارک حضرت ختمي نبوّت(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) رسيده است که در صحنه قيامت بعد از وضع ترازو و ميزان الهي خون شهدا را با مرکّب عالمان دين ميسنجند در يک کفّه مرکّب عالمان دين که با آن کتاب نوشتند، رساله نوشتند، مقاله نوشتند، شرح و تحرير نوشتند، کار را از راه بنان و بيان به عهده گرفتند در يک کفّه اين گوهرهاي گرانبها را قرار ميدهند در کفّه ديگر خون شهيدان غير روحاني را. آن روز هر چه سنگينتر باشد نشان آن است که از ﴿إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْکَ قَوْلاً ثَقِيلاً﴾ بهره بيشتري دارند از ذات مقدس پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) رسيده است که در آن ترازو مرکّب عالِم، وزينتر و سنگينتر از خون شهيد است. در يک کفّه مرکّب عالِم، در کفّه ديگر خون شهيد. اگر خود عالِم شربت شهادت نوشيد هر دو کفّه را حيازت ميکند در يک کفّه مرکّب عالماني که زمينه نشر معارف شد قرار ميگيرد در کفّه ديگر خوني که در راه خداي سبحان اهدا کرده است يعني هم وزن را، هم موزون را، هم عصاره کفّه اول را، هم عصاره کفّه دوم را به همراه دارد، اين مطلب اول.
مطلب دوم آن است که راز حرمت خون شهيد، نشر معارف الهي است. سالار شهيدان حسين بن عليبنابي طالب(صلوات الله و سلامه عليه و علي آبائه و أبنائه و أهل بيته) طبق آنچه در زيارت «اربعين» آمده است خونش را در راه خدا داد «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيکَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ» انبيا(عليهم السلام) آمدند تا مردم را از جهل برهانند و از ضلالت آزاد کنند همان دو هدف را سالار شهيدان تعقيب کرد برابر زيارت «اربعين»، خونش را در راه خدا اهدا کرد تا بندگان الهي را از جهالت و حيرت ضلالت برهاند. کساني هم که راهيان راه حسينبنعلي بوده و هستند آنها هم همين هدف را داشته و دارند درباره شهدايي که در مسير حسينبنعلي(صلوات الله و سلامه عليهما) قدم برداشتند مطابق آن سخنراني رسمي حضرت در مکه که فرمود: «مَن کان باذلاً فينا مهجته و موطّناً علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا» کسي که خونش را در راه ما که رهبران الهي هستيم و حرفي جز حرف خدا نداريم نثار کند پاداش ويژهاي خواهد داشت پس ديگر شهدا خونشان را در راه امام صرف ميکنند،
امام خونش را در راه ذات اقدس الهي صرف ميکند راه امام جز راه خداي سبحان که به او رهنمود داد نخواهد بود. از اينجا روشن ميشود که شهيدان براي دو هدف خون دادند: يکي جهلزدايي، يکي ضلالتروبي; مردم عالِم و عاقل باشند نه بيراهه بروند نه راه کسي را ببندند اگر هدف اصلي شهادت، بذل مهجه براي استنقاذ جامعه از جهالت و حيرت ضلالت است عالِمان دين از دو منظر به اين هدف نگاه کردند و ميکنند و از دو راه، اين هدف را تحقيق ميکنند و احيا ميکنند يکي راه شهادت است.
يکي راه فرهنگ علمي; آن مناظرات علمي، آن احتجاجات علمي، آن کتاب نوشتنهاي عميق، همه اينها براي آن است که جامعه را از جهل استنقاذ کنند و از اين حالت برهانند «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيکَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ» ديگران که در راه حسينبنعلي شربت شهادت نوشيدند همين کار را انجام دادند «مَن کان باذلاً فينا مهجته». عالِم دين هم از نظر بنان و بيان کاري کرده است براي استنقاذ جامعه از جهالت و حيرت ضلالت و هم خونش را; لذا هم در کفّه وزن صاحبنظر است هم در کفّه موزون; هم در مسئله بذل مهجه براي استنقاذ مردم حضور دارد و هم در کفّه رهايي دادن جامعه از جهل و از ضلالت. اگر درباره عالِمان دين وجود مبارک پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) چنين فرمود که اثر مرکّب عالِم از خون شهيد بيشتر است براي آن است که يک پيام زنده و به روز دارد. به اندازه درجه خدمت، ثواب داده ميشود چون جزا مطابق عمل خواهد بود اگر کسي دو حَسنه داشت جزاي دو حَسنه بيش از کسي است که يک حَسنه دارد.
مطلب ديگر آن است که شهيد در هر سرزميني بيارمد يا در هر زماني رحلت کند آن زمان و زمين را معطّر ميکند که بارها اين جمله زيارت مشخص شد که ما در آستانه شهداي کربلا و ساير شهيدان عرض ميکنيم: «طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتي فيها دُفِنْتُمْ» سرزمين شما طيّب و طاهر است آن عاملي که اين سرزمين را طيّب و طاهر کرده است شهادت است «طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتي فيها دُفِنْتُمْ».
در جريان عالمان دين که با بنان و بيانشان، با دست و قلمشان علوم اهل بيت را منتشر کردند، احکام و حِکم الهي را بيان کردند اينها همه کمتر از آن طيّب و طاهر بودنِ خون نيست اينها هم خونشان طيّب و طاهر است هم معمولاً از ديگر افراد از نظر طهارت روح برترند و خدمات عالمانه آنها هم طيّب و طاهر خواهد بود پس «طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتي فيها دُفِنْتُمْ» از دو منظر جاري است: يکي به لحاظ شهادت، يکي به لحاظ بيداري فکري و فرهنگي و از آن جهت که در سوره «فاطر» فرمود: ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّيِّبُ﴾[6] کَلِم طيّب به طرف الله بالا ميرود اگر کسي خودش طيّب و طاهر نباشد و داراي اعتقاد طيّب و طاهر نباشد بعد از مرگ او عنوان طيّب بر او صادق نيست و چون عالمان دين صاحبان کَلِم طيّباند و کلِم طيّب به طرف الله صعود ميکند پس آثار خون اينها هم الهي خواهد شد وقتي آثار خون اينها الهي بود به اندازه قُرب الهي اثر ميگذارد بنابراين آنچه از خون روحاني شهيد و عالِم شهيد برميخيزد نسبت به آثار خون شهيد غير عالِم دو چندان است.
من مجدّداً مقدم شما بزرگواران را گرامي ميدارم و از دستاندرکاران برگزاري اين کنگره وزين حقشناسي ميکنيم از ذات اقدس الهي مسئلت ميکنيم همه شهدا به ويژه شهداي روحانيت استان مازندران را با انبيا و اوليا محشور بفرمايد! امام راحل و شهدا را با انبيا و اوليا محشور بفرمايد و بهترين و مهمترين برکاتي که ذات اقدس الهي براي شهدا و اولياي الهي مقدّر کرده است نصيب اين عزيزان بفرمايد! نظام ما رهبر ما مراجع ما ملت و مملکت ما را در سايه ولیاش حفظ بفرمايد! اين کشور ولیّ عصر را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر خطری محافظت بفرمايد! شهداي روحانيت از آيت الله شيخ فضل الله نوري و ساير عالمان و بزرگواران و سخنوران و اديبان و حکما و متکلّميني که در اين راه اقدام کردند و شربت شهادت نوشيدند با شهداي صدر اسلام محشور بفرمايد!
«غفر الله لنا و لکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نظر شما