مناف یحییپور در گفتگو با خبرنگار مهر با عنوان کردن این نکتهکه فضای جامعه ما بهگونهای است که نشریات مستقل کودک و نوجوان در آن پا نمیگیرند افزود: فضای این نشریات، فضای اقتصادی نیست و این مساله وجود نشریات مستقل کودک و نوجوان را بیمعنی می کند. بنابراین باید بنگاههای بزرگ چون«کیهان»، «اطلاعات» و«همشهری» دست به کار شوند، بی آنکه درپی تبیین سیاستهای خود باشند. این نشریات در دوره خود فراتر از یک نشریه بودند و تنها به تولید مطالب خواندنی نمیپرداختند. هر کدام از این نشریهها در روزگار خود، حکم یک کارگاه آموزشی را داشتند و نسلی از شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان از این نشریهها برخاستند. خاطرم هست«سروش نوجوان»، یک دوره آموزشی برگزار کرد و فریدون عموزاده خلیلی، به آموزش داستاننویسی پرداخت کسانی چون آتوسا صالحی و مژگان کلهر، پرورش یافته آن دورهاند.
به گفته او مجموعهای از عوامل دست به دست هم دادهاند تا نشریات کودک و نوجوان، کارکرد پیشین خود را از دست بدهند. شرایط اجتماعی و وضعیت اقتصادی شاعران و نویسندگان،از جمله این دلایل است. روزگاری نویسندگان و دستاندرکاران نشریات، آموزش به نسل جوان را جزو وظایف و رسالتهای خود میدانستند اما امروز چنین حساسیتی وجود ندارد نویسندگان این نسل، دوست ندارند زمان و انرژی بگذارند و نسلی پس از خود را تربیت کنند اما به مصداق «مستمع، صاحب سخن را برسر ذوق آورد» مخاطبان هم آنقدر تشنه و علاقهمند نیستند که شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان را به آموزش تشویق کنند.
یحییپور با انتقاد از مدیران فرهنگی گفت: زمانی موسسهها و سازمانهای فرهنگی چون حوزه هنری یا موسسه همشهری، برنامههایی را برای بچهها و بزرگترها طراحی میکرد؛ حتی زمانی که محمدمهدی فیروزان، مدیرعامل انتشارات سروش بود دورههایی برگزار شد که تاثیر خوبی داشت اما امروز مدیریت فرهنگی جامعه ما بچهها را جدی نمیگیرد و برای آنها هزینه نمیکند.
او در پاسخ به اینکه بعضی معتقدند شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان، ذهن و زبان مخاطب خود را نمیشناسند؛ این مساله تا چه اندازه در نشریات ما به چشم میخورد گفت: متاسفانه نویسندگان ما نوستالژیهای خود را تصویر میکنند و کودکان و نوجوانان امروز، نوشتههای آنان را درک نمیکنند. حالا در حوزه کتاب میتوان ترجمه را جایگزین کرد همانگونه که در سالهای اخیر، خوانندگان بیش از تالیف از ترجمه استقبال کردهاند اما در نشریات، چنین چیزی معنا ندارد و ترجمه به داد نشریات کودک و نوجوان نمیرسد.
یحییپور با اشاره به اینکه بیشتر نشریات کودک و نوجوان ما دولتی هستند گفت: در حوزه کودک و نوجوان، نشریه مستقلی وجود ندارد و مجلات وابسته به دولت یا نهادهای عمومی هستند. مدیران، بسیار محتاطانه رفتار میکنند و نگاه بستهای دارند تا آنجا که کمتر به متخصصان حوزه کودک و نوجوان اعتماد میکنند و کار را به آنها میسپرند؛ ضمن اینکه فشارهایی هم از بیرون به این مدیران وارد میشود برای مثال در شرایط کنونی، به بهانههای واهی از نشریات شکایت میشود و مدیران، نهایت تلاش خود را میکنند تا از این دردسر بگریزند.
سردبیر «دوچرخه» در پاسخ به اینکه اگر این نشریه، ضمیمه رایگان روزنامه پرتیراژ و در عین حال ارزانی چون همشهری نبود، آیا این همه مخاطب داشت بیان کرد: واقعیت این است که اگر«دوچرخه» ضمیمه رایگان همشهری نبود، تیراژش به این سطح نمیرسید اما این مساله تفاوت جدی در مکطبوعات کودک و نوجوان ایجاد نمیکند چراکه بخشی از مخاطبان ما، مخاطبان فرضی هستند و بخشی از تیؤاز همشهری و به دنبال آن دوچرخه در اختیار کسانی قرار میگیرد که کودک و نوجوان و گروه هدف این ضمیمه نیستند.
یحییپور به اینکه فضای جامعه ما بهگونهای است که نشریات مستقل کودک و نوجوان در آن پا نمیگیرند اشاره و بیان کرد: فضای این نشریات، فضای اقتصادی نیست و این مساله موجب میشود، وجود نشریات مستقل کودک و نوجوان بیمعنی باشد. بنابراین باید بنگاههای بزرگ چون«کیهان»، «اطلاعات» و«همشهری» یا وزارت آموزش و پرورش دست به کار شوند و سرمایهگذاری کنند چراکه حتی خانوادههایی که برای خود هزینه میکنند و نشریه میخرند حاضر نیستند همان مبلغ را صرف خرید نشریه برای بچههای خود کنند.
از سوی دیگر عادت به مطالعه در کشور ما بسیار کمرنگ است و تعداد خانوادههایی که خواندن را گونهای سرگرمی میدانند و فکر میکنند مجله خواندن به درس و مشق بچهشان لطمه میزند کم نیست. ضمن اینکه خود نویسندگان و مدیریت فرهنگی و خانوادهها به روزنامهنگاران و اهالی مطبوعات به چشم شهروند درجه دو نگاه میکنند.
نظر شما