به گزارش خبرنگار مهر هوشنگ مرادی کرمانی در آیین اختتامیه پنجمین دوره از جشنواره قصه نویسی و چهارمین دوره تصویرگری کتاب کودک و نوجوان وابسته به انتشارات علمی و فرهنگی که عصر دیروز 19 خرداد ماه برگزار شد با اشاره به اینکه بسیاری «قصه های مجید» را شناسنامه هنری او می دانند گفت: این مسئله هم خوب است هم بد. مرا یاد داستانی میاندازد. یک نفر بچه غولی را پیدا کرد که از سرما به خود میلرزید. او را با خود به خانه برد و بزرگ کرد. یک روز بچه غول که گرسنه بود، مرد را زندانی کرد و پرورش دهنده خود را کتک میزد و میگفت به من غذا بده... حکایت قصه های مجید هم همین است. گاهی اثری که تولید می کنیم از خود ما بزرگتر میشود و زمان، مکان و موقعیت را می شکافد و جلو می رود.
نویسنده «شما که غریبه نیستید» نخستین ویژگی یک اثر هنری را در این دانست که با نسل های مختلف ارتباط برقرار کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. به عبارتی از فیلتر زمان بگذرد و به تبلیغ یک ایدوئولوژی یا تفکر خاص نپردازد چراکه اثر ماندگار برای همه انسان ها از هر طیف و دسته ای حرفی برای گفتن دارد و تحت تاثیر شرایط سیاسی اجتماعی نیست.
به گفته مرادی کرمانی یک اثر تاثیر گذار و ماندنی در قالب های مختلف ریخته می شود بدون آنکه ماهیت خود را از دست بدهد. برای مثال یک رمان خوب می تواند به فیلم تبدیل شود. تاکنون ده ها نسخه فیلم سینمایی و پویانمایی از «بینوایان» ساخته شده است اما هنوز رمانی که ویکتور هوگو نوشته خواندنی و تاثیرگذار است. حتی ترجمه این اثر نیز با مخاطب ارتباط برقرار می کند با اینکه بی گمان جذابیت زبان اصلی را ندارد.
نویسنده «مربای شیرین» معتقد است بعضی آثار در زمان خود شاعر یا نویسنده خوانده و دیده می شوند اما بعد اثری از این نوشته ها باقی نمی ماند. برای بعضی دیگر اتفاقی عکس می افتد. برای مثال شعرحافظ بعد از زندگی شاعرانه اش شناخته و معرفی شد. هنوز هم پس از گذشت صدها سال مردم با شعر حافظ ارتباط برقرار می کنند و هیچ شاعری روحیه و خلق و خوی یک ملت را به اندازه حافظ در شعر خود نشان نداده است اما اگر ما چون حافظ شعر بگوییم قافیه را باخته و کار درستی نکرده ایم زمانی می توانیم خلاقانه رفتار کنیم که به تولید اثری بپردازیم که پیش از ما به آن پرداخته نشده است.
مرادی کرمانی به گفته سلیمان نبی اشاره و بیان کرد: سلیمان نبی معتقد است زیر این آسمان هیچ چیز تازه ای وجود ندارد اما با آشنایی زدایی می توانیم اثری جدید پدید آوریم. اگر نگاه ما تازه و از زاویه ای متفاوت باشد می توان به خلاقیت و نوآوری امیدوار بود.
او به اهمیت زبان در یک داستان اشاره کرد و گفت: من برای نوشتن «قصه های مجید» یک دفتر 40 برگ با خود همراه داشتم و همه ضرب المثل ها و کنایه ها را یادداشت می کردم زیرا واژه ها دستمایه هنرمند برای نگارش داستان هستند و امروز به خاطر افزایش وسایل ارتباط جمعی همه واژه ها شبیه به هم شدند و تحت تاثیر ترجمه هستند برای مثال ما در نوشته های خود از واژه «کادو» استفاده می کنیم و کمتر از «مژدگانی، پیشکش، تحفه، چشم روشنی و...» در کلام خود بهره میبریم.
خالق «قصه های مجید» در پایان گفت: زبان وسیله ای است که با آن خانه ادبیات را می سازیم هر قدر مصالح نوتر باشند و با مهارت بیشتری چیده شده باشند داستان و متن نوشتاری ما جذاب تر می شود.
وجود دبیرخانه دائمی برای جشنوارههای کودک ضروری است
معصومه انصاریان عضو هیأت داوران جشنواره قصه نویسی انتشارات علمی و فرهنگی نیز کتاب کودک را محصول یک کار گروهی دانست و افزود: کتاب کودک نتیجه یک کار گروهی است و همه ما با هم نسبت داریم حتی اگر یکدیگر را ندیده باشیم. نقش هایمان متفاوت است اما یک هدف را دنبال می کنیم و آن اینکه کالایی جذاب و مورد پسند مخاطب تولید کنیم. پس هرقدر ارتباط ما با یکدیگر صمیمانه تر و همدلانه تر باشد کتاب بهتری منتشر می شود و به دست مخاطب می رسد.
او در ادامه بیان کرد: یک متن خوب بدون تصویر خوب و یک تصویر خوب بدون طراحی جلوه خوب چیزی کم دارد اگر همه اینها فراهم باشد اما ناشر کار خود را به درستی انجام ندهد و کتابسازی کتاب سازی خوبی نباشد نتیجه ای که به دست می آید چندان خوشایند نیست. ناشر می تواند این وظیفه مهم را به یک یا چند سرویراستار واگذار کند تا از صفر تا صد امور را هدایت کند.
به گفته انصاریان امروز برخی ناشران کودک حرفه ای تر شدند و برگزاری جشنواره های مختلف داستان نویسی از سوی ناشران مصداق این فعالیت زیربنایی است چراکه به تعامل میان عوامل مختلف تولید کتاب کمک می کند. هرچند اگر ناشری جشنواره داستان نویسی و کارگاه نویسندگی برگزار نکند مورد سرزنش قرار نمی گیرد اما ناشرانی که چنین می کنند در پی رونق دادن به بازار نویسندگی هستند و اگر نوشتن رونق بگیرد بازار نشر هم رونق می گیرد. پس ناشران با نگاه اقتصادی چنین می کنند و بستر های لازم برای انتشار یک کتاب خوب را فراهم می آورند.
این نویسنده کودک و نوجوان جشنوارهها را سرنوشت ساز دانست و افزود: برنده شدن در یک مسابقه داستان نویسی برای بعضی سرنوشت ساز است. وقتی در آغاز راهی جشنواره این امکان را برایت فراهم می کند تا به دیگران معرفی شوی همین که کار تو مورد داوری قرار می گیرد و تو در فلان جشنواره برنده میشوی یعنی استعداد نویسندگی داری. از سوی دیگر شکست در جشنواره هم مثبت است اصلا شکست خود پیروزی است. خوب است که کار تو در بوته نقد قرار گرفته ونقاط قوت و ضعف نوشته ات استخراج شده است. نتیجه داوری در اختیار همه شرکت کنندگان قرار می گیرد و بازندگان به اشکالات کار خود پی می برند و می توانند برندگان جشنواره های بعد باشند.
انصاریان به ضرورت حمایت از نیروهای جوان اشاره و بیان کرد: مخاطب امروز متفاوت با دیروز است و ما به نوشدگی نیاز داریم. ورود نیروهای جوان پاسخ به نیاز نوشدن در نویسندگی است. در هر کارگاه نویسندگی یا در هر جشنواره ای یک یا دو نویسنده می درخشند و اگر جشنواره های تداوم داشته باشند می توانند بستر های لازم برای معرفی نویسندگان جدید را فراهم آورند. خوب است که این جشنواره ها یک دبیرخانه دائمی داشته باشند تا برای اجرای کیفی وقت و انرژی بگذارند و آیین نامه ای تدوین کنند که اولویت ادبی هر جشنواره در آن آمده باشد.
ادبیات کودک، کلید گنجینه زبان و ادبیات فارسی است
افشین علا شاعر کودک و نوجوان نیز رمز مانایی هنر را وابسته به اصالت و قداست کلمه دانست و گفت: کتاب مقدس اینگونه آغاز می شود «در آغاز کلمه بود و آن کلمه خدا بود» پس کلمه مصداق مفاهیم ازلی و ابدی است اینکه شاعرانی چون حافظ و سعدی در حافظه نسل های متمادی باقی می مانند به خاطر قداستی است که برای کلمه قائل بودند پس برای نویسندگان و شاعران امروز هم انتشار اثر و برنده شدن در جشنواره ها نباید قانع کننده باشد. مردم کسانی را دوست دارند که به خوبی از کلام بهره می برند و با آنها با بهترین واژه ها گفتگو می کنند.
او در ادامه بیان کرد: بعضی شاعران جوان از خود می پرسند ما قافیه و وزن را بلدیم. آرایههای ادبی را می شناسیم اما چرا شعرهای ما تاثیر گذار نمیشود. شعر عرق ریزان روح است و تنها یک جوشش درونی نیست. 10 درصد جوشش است باقی به کوشش شاعر بستگی دارد.
علا به «قصههای مجید» اثر هوشنگ مرادی کرمانی اشاره کرد و گفت: اگر این اثر همچنان زیبا و تاثیرگذار است و مخاطب خاص خود را دارد از سر تصادف نیست خالق این اثر زبان و فرهنگ خود را به خوبی میشناخته و از آنچه میخواهد در اختیار مخاطب بگذارد چشم انداز روشنی داشته است. روایی بودن، بهره گرفتن از طنز و صمیمیت موجب ماندگاری قصههای مجید شده است از سوی دیگر نویسنده زندگی خود را با زندگی نوجوان امروز پیوند زده است و همه اینها نتیجه مرارت است پس تنها نمیتوان به ذوق کفایت کرد.
به گفته این شاعر کودک و نوجوان کودکانه سرودن، کودکانه نوشتن و کودکانه تصویر کردن کافی نیست بلکه شاعران کودک باید جوهره شعر، ادبیات و هنر را بشناسند. چرا شاعر کودک نباید شعر بزرگسال بخواند این چه ظلمی است که ما در حق بچهها میکنیم. بچههایی که اغلب کتابی که میخوانند را خود انتخاب نمیکنند و این وظیفه مضاعفی بر عهده شاعر و نویسنده کودک و نوجوان میگذارد زیرا اگر ما شعری را در اختیار بچه ها بگذاریم که از جوهره شعری بیبهره است ذهن کودکان را نسبت به شعر به هم میریزیم.
به گفته افشین علا ادبیات کودک کلیدی است که بچهها با آن در گنجینه اصلی را باز میکنند و به این نتیجه میرسند که ثروت ما نفت نیست و هیچ ملتی به اندازه ایران این همه چهره ادبی با این کیفیت ندارد.
نظر شما