به گزارش خبرنگار مهر، قرارمان را ساعت 10 مدار کرده ایم ولی همه چیز دست به دست هم می دهد تا با تاخیر سر برنامه برسیم، با عجله وارد ساختمان 197 می شویم، آنچه در نظر اول به چشم می آید منظم و مرتب بودن فضای ساختمان است، حدود 10 نفری روی صندلی های فلزی سالن نشسته اند و منتظر هستند تا با سردار ملاقات کنند، گاهی با هم سر صحبت را باز می کنند شاید که حرف مشترکی داشته باشند.
از کنارشان عبور می کنم تا به اتاقی که برای گفتگوی مردم با فرمانده انتظامی لرستان اختصاص داده شده است برسم، تا همین الان هم کلی دیر شده است و بخشی از سوژه ها را از دست داده ام.
تقریبا هر دو هفته یکبار مرکز 197 با حضور فرمانده انتظامی استان پذیرای انتقادات و پیشنهادات مردمی است تا فضایی فراهم شود که علاوه بر ارتباط از طریق سامانه مردم در حضور سردار و فرماندهان پلیس های تخصصی مسائل خود را مطرح کنند.
البته در لابلای پیشنهادات و انتقادات مرتبط با سامانه 197 بسیاری نیز فرصت را از دست نداده و برای طرح مطالباتشان با فرمانده انتظامی استان راهی این برنامه می شوند تا این برنامه حکایت یک تیر و چند نشان باشد.
خواسته عجیب پیرمرد برای نظارت پلیس بر عملکرد جوشکار
آرام وارد اتاق می شوم، صدای پیرمردی اتاق را برداشته است، صدای بلندش نشان می دهد که احتمالا کمی گوشش سنگین باشد ولی شیرین زبان است و هر جمله اش را با وزن و قافیه می گوید؛ نشاط کلامش به دل سردار نشسته است و این را از لبخند محوی که روی چهره سردار محمد قنبری فرمانده انتظامی استان نشسته است می شود فهمید.
آرام گوشه ای می نشینم تا بدون مزاحمت برای مراجعان دنبال سوژه هایم بگردم، پیرمرد خواسته عجیبی دارد ولی لحن کلامش سردار را همراه کرده است، می گوید که هفته قبل در کیوسک محل کارش جوشکاری داشته و انتظار داشته که یکی از ماموران کلانتری محل برای نظارت بر روند کار بالای سر جوشکار بیاید، همه سعی می کنند که بدون هیچ گونه تعجبی حرفهایش را گوش کنند و من هم لبخند و تعجبم را می خورم تا به احساسات پیرمرد برنخورد.
خواسته پیرمرد عجیب است ولی سردار قنبری به یکی از ماموران کلانتری محل می گوید که برای بررسی روند کار به محل کیوسک پیرمرد مراجعه و اگر شکایتی دارد نسبت به پیگیری آن اقدام کند.
پیرمرد از اتاق که می خواهد بیرون برود با همان کلام آهنگین هزار تا سردار، سپهبد، سرلشکر و سرتیپ را برای فرمانده انتظامی استان ردیف می کند و با بیتی قافیه دار می گوید که از نزد این "قاضی"، "راضی" بیرون رفته است و شاید همین برای پلیس آرامش بخش باشد، به نظر می رسد گاهی اجابت یک خواسته عجیب هم می تواند احساس امنیت و آرامش را به شهروندی چون همین پیرمرد ببخشد.
جمله ای پر از حس آرامش برای پلیس
بعد از ماجرای پیرمرد فرصتی پیش می آید تا قبل از حضور مراجعه کننده بعدی "سلام و علیکی" رد و بدل شود و از تاخیرمان عذرخواهی کنیم، مرد میانسالی داخل می شود و پوشه آبی رنگ دستش نشان می دهد که از سردار خواسته ای شخصی دارد، نامه ها را یکی یکی روی میز می گذارد و سردار قنبری هم هر کدامشان را مرور می کند، آرام صحبت می کند و همین موضوع باعث می شود که برخی از حرفهایش را نشنوم، گاهی برای اینکه صدایش به سردار برسد بلند می شود و به لبه میز می رود و نامه ها را با دست نشان می دهد و دستورهای زیر نامه ها را می خواند.
زمان زیادی نمی گذرد که سردار زیر نامه را به اصطلاح پاراف می کند تا مرد میانسال نیز با دعای خیر از جایش بلند شود، عقب عقب که تا در خروج می رود زیرلب زمزمه هایی می کند و وقت خروج به فرماندهان پلیس می گوید که خدا آنها را برای کشور نگه دارد و شاید همین یک جمله برای امروز همه حاضران بس باشد.
مرد میانسال بیرون که می رود تا ورود مراجعه کننده بعدی از سردار می پرسم که مشکلش چه بود تا بگوید که این مرد و خانواده اش تحت پوشش کمیته امداد هستند و فرزندش سرباز وظیفه نیروی انتظامی است و چون محل زندگی آنها در شهرستان دورود بوده و با محل خدمت فرزندش در بروجرد فاصله دارد خواسته که زمینه انتقال وی به محل زندگی اش برای کاهش هزینه های تردد فراهم شود و سردار نیز با این موضوع موافقت کرده است.
مشکلاتی از جنس خانواده های پلیس
زن میانسالی که حدود 50 ساله به نظر می رسد وارد اتاق می شود و رشته کلام مان را پاره می کند، از داخل پلاستیکی که به دست دارد پوشه ای را در می آورد تا بازهم حدسمان درست باشد، این زن میانسال هم خواسته ای شخصی دارد و فرصت حضور امروز سردار در 197 را برای طرح خواسته اش مناسب دیده است.
همسرش مامور نیروی انتظامی بوده که در سال 1360 بر اثر تصادف در حین ماموریت جانش را از دست داده است، پنج فرزندش را در طول 30 سال گذشته راهی خانه بخت کرده و حالا مشکلاتی دارد، هنوز اجاره نشین است و با مقرری بازنشستگی همسرش زندگی می کند، تقاضا دارد که با توجه به اینکه همسرش در حین ماموریت جان خود را از دست داده شهید شناخته شود ولی سردار قوانین را برایش توضیح می دهد و مجابش می کند که چون در منطقه عملیاتی و در مقابله با دشمن جانش را از دست نداده این موضوع شدنی نیست.
برای حل مشکل اجاره نشینی اش سردار دستور می دهد که از محل ردیف وام طولانی مدت مسکن مشکلش را حل کنند و قول می دهد برای بررسی مسائل این خانواده هفته آینده به خانه شان مراجعه کند، چندبار جمله اش را تکرار می کند تا مطمئن شود که در برنامه های هفته بعد نام این خانم و مشکلاتش جا نمانده باشد.
کاهش شکایات و انتقادات مردمی از عملکرد پلیس
زن میانسال که بیرون می رود قبل از اینکه سوالم را بپرسم خود سردار قنبری می گوید که مسائل پرسنلی نباید در 197 مطرح شود، به طور عمده این مسائل را در 147 بررسی می کنیم که برنامه مربوط به آن هم این هفته برگزار می شود. با کمی تامل حرفهایش را ادامه می دهد که چون این افراد تا اینجا آمده اند و فرصت فراهم بوده تلاش شده تا مشکلشان مطرح و رفع شود.
سردار می گوید که در مراجعات 197 حتی برخی برای استخدام و شغل هم مراجعه می کنند و تلاش می شود تا با گرفتن مدارکشان و ارجاع به نیروی انسانی اگر کاری از دست مجموعه بر می آید کوتاهی صورت نگیرد. معتقد است از زمانیکه برای مردم اختصاص داده شده باید برای حل مشکلات آنها استفاده کرد.
وی ادامه می دهد که روزهای اول حضورش در استان در برنامه های 197 افراد زیادی برای طرح مسائل شان مراجعه می کردند که این روزها کم شده است تا امیدوار باشد که شاید علت این کم شدن مراجعات کاهش شکایات و انتقادات مردمی از عملکرد پلیس باشد.
انتقاد از پلیس به خاطر عدم استفاده از کلاه ایمنی
بیشتر مراجعاتی که در دو ساعت میزبانی سردار قنبری از مردم مطرح می شود مطالبات شخصی افراد است، کمتر میانشان شکایت از پلیس می شود، البته سردار قنبری با نشان دادن سامانه 197 وضعیت تماسهای گرفته شده از سوی مردم را هم نشان مان می دهد، برخی از عملکرد پلیس تشکر کرده اند و حتی نام افسر و مامور مورد نظرشان را هم نوشته اند، برخی دیگر هم برای ارتقای عملکرد پلیس پیشنهاداتی داده اند.
در میان تماس های گرفته شده یک نفر از ماموران پلیس به خاطر عدم استفاده از کلاه ایمنی در زمان استفاده از موتورسیکلت انتقاد کرده و گفته است وقتی که تخلف و جریمه ای برای مردم در نظر گرفته می شود باید پلیس خودش را بیش از همه موظف به اجرای قانون بداند.سردار قنبری با تایید این انتقاد موضوع را به پلیسهای تخصصی مرتبط ارجاع می دهد و خواستار نظارت بیشتر بر عملکرد ماموران است.
سردار قنبری می گوید که هر روز شخصا موارد مطرح شده در سامانه 197 را پیگیری می کند و معتقد است وقتی درصد تکرار یک انتقاد بالا می رود به طور قطع در آن بخش مشکلی وجود دارد که مردم را نگران کرده و باید رفع شود.
تلاش می شود کسی بدون حل مشکلش از 197 بیرون نرود
مرد جوانی که نوبت طرح مشکلش رسیده وارد اتاق می شود. از نیروی انتظامی شکایت دارد و می گوید که ماشینش هنگامی که در پارکینگ نیروی انتظامی بوده سوخته و حالا دنبال گرفتن خسارت است. سردار مشخصات پارکینگ و شرح واقعه را می پرسد، پارکینگ خصوصی بوده و طرف قرارداد نیروی انتظامی است، همانجا دستور پیگیری موضوع را می دهد و از اداری می خواهد که هرچه سریعتر نسبت به بررسی موضوع اقدام کنند.
سرار قنبری که تا این لحظه گزارش در میان مراجعین تنها یک مورد شکایت داشته از این روند خوشحال است و می گوید از اینکه تعداد شکایات و انتقادات از پلیس هر روز کاهش می یابد دلگرم می شود. می گوید از یک هفته قبل برای طرح مسائل اطلاع رسانی صورت می گیرد و از مردم خواسته می شود که مطالبشان را مطرح کنند و البته تلاش می شود که کسی بدون حل مشکلش از اتاق بیرون نرود.
از سردار می پرسم که پیش از حضور در برنامه در جریان مسائلی که می خواهد مطرح شود قرار می گیرد تا وی با قاطعیت این موضوع را رد کند و فرم درخواست ها را نشانمان دهد. می گوید هر کسی که می خواهد شکایتش را مطرح کند از قبل فرمی را پر می کند و فرمش تا لحظه ورود به اتاق دست خودش است و دستورات لازم در زیر همان فرم داده می شود.
فرمانده انتظامی لرستان معتقد است که 197 به نوعی یک پناهگاه و ملجا برای طرح خواسته های مردم محسوب می شود و ادامه می دهد که سیستم اداری پیگیری دستورات داده شده نیز در همین مرکز 197 قرار دارد و تلاش می شود روال کار همین جا تا رسیدن به نتیجه نهایی پیگیری شود.
در مقابل هیچ تخلفی کوتاه نخواهیم آمد
سردار قنبری به مردم اطمینان می دهد که روند طرح و بررسی شکایات و انتقاداتشان از پلیس در سامانه 197 کاملا محرمانه است و موضوع توسط بازرسی تا حصول نتیجه نهایی پیگیری می شود، از مردم می خواهد که از ظرفیت این سامانه برای کمک به ارتقای عملکرد پلیس و طرح پیشنهاداتشان استفاده کنند.
وی تماس های مختلف صورت گرفته و سیر پیگیری آنها را نشانمان می دهد و معتقد است که مردم به سامانه 197 اعتماد پیدا کرده اند و شاید همین موضوع آمار مراجعات حضور برای پیگیری مطالبشان را کاهش داده است.
سردار قنبری با یادآوری اینکه پلیس مصمم به پیگیری مطالبات و شکایات مردم حتی از مجموعه خودش است و در این زمینه همه چیز را شفاف بررسی می کند، ادامه می دهد: حتی اگر موضوعی توسط مردم منتقل نشود در جریان نظارت و بازرسی های نامحسوس هفتگی از پاسگاهها و کلانتری ها سعی می کنیم به عنوان یک ارباب رجوع در جریان مسائل مردم قرار بگیریم و به مردم اطمینان می دهیم که در مقابل هیچ تخلفی کوتاه نخواهیم آمد.
وی از مردم می خواهد که در طرح مطالبات و انتقاداتشان واقع بینانه عمل کنند و معتقد است که گاهی برخی شکایات مبنای درستی ندارند و ماموران نیروی انتظامی به وظیفه خود طبق قوانین عمل کرده اند و با لبخندی می گوید که همیشه در دو طرف یک پرونده یک نفر ناراضی وجود دارد که گاهی شاهد هستیم توپ این نارضایتی در زمین پلیس می افتد و شاید این موضوع هم ناشی از مظلومیت نیروی انتظامی باشد.
شکایت از مامور پلیس به خاطر عدم برخورد با همسایه مردم آزار
از سردار قنبری می پرسم عجیب ترین شکایتی که تاکنون از ماموران انتظامی شده است را بگوید، کمی فکر می کند و می گوید که شکایت عجیب زیاد داشته اند. مثلا یکبار یکی از شهروندان با تماس با 110 می خواهد که با همسایه شان که در خانه اش گوسفند نگهداری می کند و صدایش موجب آزار آنها می شود برخورد کند و چون مامور نیروی انتظامی برای پیگیری این موضوع مراجعه نکرده فرد یاد شده نسبت به شکایت از مامور پلیس به 197 اقدام کرده بود.
وی البته تاکید می کند که همه شکایات مردمی حتی آنهایی که به نظر عجیب و غیرمنطقی می رسند نیز مورد بررسی و پیگیری قرار می گیرند تا نسبت به تامین رضایت و آرامش مردم اقدامات لازم صورت گیرد.
نگاه فرزندان پلیسی که به راه زندان ماند
از فرمانده انتظامی استان می خواهیم از مراجعاتی بگوید که موجب اندوهش شده و متاسفش کرده است تا کمی تامل کند و از ما بخواهد که در پاسخ به این سوال از مراجعات پرسنلی بگوید و ما هم قبول می کنیم.
سردار قنبری با اندوهی عمیق از پلیسی می گوید که در جریان درگیری با اراذل و اوباش مجبور به شلیک شده است و حال به جرم قتل هشت ماه است که به رغم داشتن دو بچه و سرپرستی مادرپیرش در زندان به سر می برد.می گوید که این موضوعات مظلومیت پلیس را نشان می دهد و هیچ گاه نگاه فرزندان این مامور پلیس هنگام مراجعه به همراه مادرشان را فراموش نمی کند ولی کاری هم از دستش ساخته نبوده است.
ساعت به حوالی 12 می رسد، دو ساعتی را با لبخند و غم پلیس به سر کرده ایم، لبخندی از سر شوق رضایت یک شهروند تا تلخی غم گرفتاری های خانواده پلیسی که ماههاست در زندان به سر می برد.سوالاتمان هنوز تمام نشده ولی ساعت نشان می دهد که زمان رفتن است و باید بقیه سوالات و سوژه ها را برای برنامه بعدی سردار نگه داریم.
سردار مشغول پاسخگویی به آخرین فردی است که برای طرح مشکلش آمده و به نظر می رسد مسئله او هم شخصی باشد، با خداحافظی آرامی اتاق را ترک می کنم، برخی از مراجعانی که دستور سردار را گرفته اند در بخش اداری مشغول پیگیری کارشان هستند، سالن مراجعات تقریبا خلوت شده است، صندلی های فلزی خالی و هوای خنکی که در ظهر تابستان در محوطه می پیچد و احساس رضایتی که در چهره اغلب مراجعه کنندگان دیده می شود حکایت رسالت 197 است و آرامشی که می تواند به جامعه ببخشد، شاید نیاز است که مردم بیش از پیش از ظرفیت این سامانه برای طرح مطالبات و پیگیری خواسته هایشان استفاده کنند.
..............................
گزارش: فاطمه حسینی
نظر شما