به گزارش خبرنگار مهر، «من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید» عنوان داستانی از احمدرضا احمدی است که 45 سال پیش با نقاشیهای عباس کیارستمی منتشر شده بود و فضایی نوجوانانه داشت. حالا لیدا معتمد این کتاب را از نو و با تصاویر کودکانه همراه کرده و بیش از یک سال پیش در اختیار انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گذاشته؛ گرچه هنوز انتظار معتمد به پایان نرسیده و معلوم نیست کتاب، چه زمان قرار است منتشر شود و در اختیار علاقهمندان قرار بگیرد.
احمد رضا احمدی، فرزندی از سرزمین کرمان است. در سال ۱۳۱۹ در این شهر به دنیا آمد و دوره دبستان را نیز در آن به پایان رساند؛ سپس به تهران آمد و دیپلم خود را از دارالفنون گرفت. پس از آن برای دو سال در این شهر به آموزگاری پرداخت اما این کار با روحیه او سازگار نبود. هنگامی که کانون پررورش فکری کودکان پایه گذاری شد، فیروز شیروانلو و سپس سیروس طاهباز به نویسندگان و شاعران باتجربه و جوان کار سفارش میدادند تا روند نگارش و انتشار کتاب های کودک فارسی ـ پایه original شکل بگیرد. در این میان کاری نیز به احمد رضا احمدی سفارش داده شد. نتیجه کار داستان «من حرفی دارم که فقط شما بچه ها باور می کنید» بود که در سال ۱۳۴۹ منتشر شد. این کار البته دیگر تکرار نشد.
در دهه 50 احمدی خود به استخدام کانون درآمد و بخش موسیقی این نهاد را پیش می برد و در همین زمینه نیز کارهای با ارزشی در زمینه موسیقی کودک یا ادبیات همراه با موسیقی با مدیریت او منتشر شد. اما کار نوشتن داستان های کودکان را به جز همین کتاب پیش گفته تا سال ۱۳۶۴ که کتاب «هفت روز هفته دارم» دیگر ادامه نداد. این کتاب البته غیر داستان بود. در سال ۱۳۶۸ او داستانهای «تو دیگر از این بوته هزار گل سرخ داری» و «نوشتم باران، باران بارید» را منتشر کرد.
و اما در هر دورهای، گاه برای بیان دردها و مشکلات فردی اجتماعی یا سیاسی از نمادهایی استفاده میشود. بعضی از این نمادها معنایی عام و مشترک دارند؛ مثل بهار که نماد سرسبزی، شکوفایی و حیات و زمستان که نماد سکوت، سکون و خفقان است. در کتاب «من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید» نویسنده با پیوند زندگی فردی و اجتماعی با طبیعت، رنگ فصلها را آینهای برای بیان دردها و غمهای مختلف کرده است و از زبان یک نوجوان میخواهد پایان فصل سرد و آمدن بهار را مژده دهد. او در باغ رویاهایش شقایق میکارد و آمدن بهار را به انتظار مینشیند.
لیدا معتمد، این داستان را دوباره تصویرگری کرده؛ تصاویری که به گفته او به نقاشی تنه میزنند و فضایی سوررئال دارند. چرا که داستان هم فضایی ذهنی و خیالی را ترسیم میکند. معتمد معتقد است: داستانهای احمدرضا احمدی و فضاهایی که این نویسنده توصیف میکند این امکان را به تصویرگر میدهند تا آنجا که ممکن است به تخیل خود مجال پرواز دهد.
به گفته معتمد، مدیر گروه تصویرگری «دنیای عجیب» احمدرضا احمدی از تصویرگر خود نمیپرسد: حرفهای هستی یا نه؟ چند کتاب تصویر کردهای؟ داستانهای مرا میشناسی یا نمیشناسی؟ آنچه برای او اهمیت دارد نتیجه کار است گرچه هنوز نتیجه کار مرا ندیده اما من تلاش کردهام تا به فضای ذهنی او نزدیک شوم و ان فضا را با تصویر برای مخاطب کامل کنم... در ضمن تلاش شده تا تصاویر به نسبت نقاشیهای عباس کیارستمی، کودکانهتر باشد. این داستان، قرار بود یک سال پیش از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شود اما هنوز انتظار نویسنده و تصویرگر به پایان نرسیده و این گلایه بسیاری از نویسندگان و شاعران از این ناشر است که کارها با تاخیر منتشر میشود و گویا زمان و روال منظمی برای انتشار کارها وجود ندارد.
نظر شما