شهلا لاهیچی مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان و عضو اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره موضوع انتخابات این اتحادیه که تا چندی دیگر برگزار خواهد شد و همچنین درباره مسئله ممیزی و مسائل مبتلا به ناشران عمومی و دانشگاهی، گفت: اگر بخواهم به این موضوعات بپردازم، باید ابتدا از ممیزی آغاز کنم. مشکلی که ما درباره مسئلهای به نام ممیزی داریم، در حقیقت همانقدر که دغدغه ناشران است، دغدغه ارشاد هم هست. یعنی به نظرم، مسئولان دچار یک سردرگمی هستند و نمیدانند که چه کنند؟ شاید به خاطر فشارهای بیرونی باشد که باعث شده دوستان ندانند که خط قرمز کجاست و متاسفانه به توصیههای ما که در این زمینه بر اساس تجربههایمان میگوئیم، گوش نکنند.
وی افزود: در سالهای دولت آقای احمدینژاد هرگز از انتشارات ما شکایتی نشد. این نشان میدهد که ما روشی را به درستی انتخاب کردهایم که باعث شد هیچ مشکلی ایجاد نشود. اما از بعد از دولت پیشین، گویی از همین مقدار هم میترسند. من ناچارم به این موضوع اشاره کنم چون بسیاری از ناشران به این نکته اشاره کردهاند که در این دوره، کتابهایی چاپ شدهاند که اصلاً فکر نمیکردند که چاپ شوند. با این وجود از 55 کتاب نشر من و یک سری از کتابهایم که ممنوع اعلام شدند، خبری نیست.
این ناشر در ادامه گفت: من فرد پیگیری هستم و گاهی از میزان مزاحمتی که برای دوستان ارشاد ایجاد میکنم، خجالت میکشم و البته آنها هم متعاقباً از رفت و آمدهای بینتیجه من و این به تعویق انداختنها، خجالت میکشند. یعنی روال کار تبدیل به وعده امروز به فردا و فردا به پس فردا شده است. بنابراین این مشکل چگونه میخواهد حل شود؟ رئیس جمهور کشورمان اعلام میکند که در این مملکت به قانون عمل نمیشود. من هم که یک شهروند معمولی هستم، معتقدم که قانون اجرا نمیشود. اجرای قانون وظیفه رئیس جمهور است اما نه از این طرف خبری است نه از طرف دیگر و هیچ کس به قانون عمل نمیکند. یعنی در یک کشمکش بیقانونی قرار داریم که باعث مضمحل شدن هر دو طرف شده و در واقع همه ما مشغول بریدن شاخهای هستیم که همه روی آن نشستهایم.
لاهیجی گفت: سالها با مسئولان ارشاد این بحث را داشتیم که شما خلاف مصوبه اول شورای عالی انقلاب فرهنگی، عمل میکنید و آنها هم میگفتند که عملشان مطابق قانون است. در نهایت متوجه شدند که حق با ما بود و در اواخر دوره آقای احمدینژاد، مصوبه دومی را تعریف کردند و در آن گفتند که ارشاد حق دارد کتاب را پیش از انتشار بررسی کند. بگذریم از اینکه در آن مصوبه اشارههایی به مجرم بودن هم شده بود. اما این، عیناً در مخالفت با قانون اساسی است. چون در مصوبه اول، وزارت ارشاد اصلاً حق نداشت به کتابهای ما نگاه کند. ولی وقتی رئیس جمهور میگوید که قانون در کشورمان اجرا نمیشود، من ناشر یک لاقبا چه میتوانم بگویم و چه کار میتوانم بکنم؟
مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ادامه داد: طبق قانون، بررسی هر کتاب در ارشاد نهایتاً باید یک ماه طول بکشد. حالا باید به دنبال دلیل این واقعیت گشت که چرا کتابهای من ناشر با 33 سال سابقه نشر و چاپ بیش از هزار عنوان کتاب، 5 یا 6 ماه است که بلاتکلیف هستند و معلوم هم نیست که مشکلشان چیست؟ چه کسی گفته که ما حق انتقاد کردن نداریم؟ این حق را قانون اساسی به من و دیگران داده است. یک بار، یکی از مسئولان ارشاد که کلافگی من را دید، گفت «قانون برای نوشته شدن روی کاغذ است نه اجرا کردن.» خُب طبیعی است در چنین شرایطی کتاب خوب چاپ نخواهد شد. نمیتوان ادبیات را فرمایشی کرد و من هم تا به حال در طول دوراه فعالیتم این کار را نکردهام.
عضو اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفت: موردی در قانون وجود دارد که مسئولی که به کتابی ایراد وارد میکند، باید پای ایراد خود امضا داشته باشد اما هیچ وقت این مسئله رعایت نمیشود. یا اگر کتابی به دلایل معلوم - تاکید میکنم که در قانون به دلایل معلوم اشاره شده است - بیش از یک ماه در دست بررسی ماند، باید با امضای شخص وزیر نگه داشته شود که به این بند هم عمل نمیشود. نمونه دیگر این است که هیئت نظارت بر کتاب، باید اعضایی داشته باشد که همه از بیرون ارشاد باشند اما این نیز موردی است که به آن عمل نمیشود. از قانونی که از آن صحبت میکنیم، تنها یک بند اجرا شده و آن هم، این است که کتاب باید پیش از چاپش بررسی شود.
لاهیجی در ادامه گفت: حالا اگر بخواهم به سوال دیگرتان درباره ممیزی و انتخابات اتحادیه پاسخ بدهم، باید بگویم که آیا ناشری را سراغ دارید که مقابل ارشاد بایستد و از رویههای اشتباه انتقاد کند؟ آیا وظیفه اتحادیه ناشران، دفاع از حقوق ناشران نیست؟ آیا وظیفه اتحادیه، ایجاد سهولت برای کار نشر مکتوب، ناشران و به تبع آن برای نویسندگان، ویراستاران و ... نیست؟ من نمیتوانستم خودم را برای این انتخابات نامزد کنم اما نیمی از افرادی که کاندیدا شدهاند، از ناشران دانشگاهی هستند. یعنی ناشرانی که اصلاً دردشان با درد ما ناشران عمومی، یکی نیست. نکته این است که باید ناشرانی کاندیدای این انتخابات بشوند که شجاع باشند و بیش از هر چیزی به نهادهای مدنی فکر کنند.
این ناشر در ادامه گفت: ابتدا باید کمپینها تشکیل شود که مشخص کنند کاندیداهای این انتخابات چه باید بخواهند؟ الان زمان آن است که خواستهها و دردهای ناشران را در نظر بگیریم. درد ناشران چیست؟ آیا دردشان اقتصادی است؟ 500 نسخه تیراژ به معنی مرگ ناشر است و این درد با دادن کاغذ، درمان نخواهد نشد. ریشه مشکل از اینجاست که مردم نمیخواهند کتاب بخرند و دیدن سریال ترکیهای را بر خواندن کتاب، ترجیح میدهند. اصل مشکل سُست شدن پایههای فرهنگ ما، خود متولیانش هستند. شما این مشکل را در سینما، نقاشی، هنرهای تجسمی و همه مسائلی که به فرهنگ مربوط میشود، میتوانید مشاهده کنید. این ماجرا همیشه 2 طرف دارد؛ عاملان و آمران و همیشه هم به یک طرف ظلم میشود. بسیاری از اتفاقات و اعمالی که این روزها شاهد آنها هستیم، حرام هستند.
وی گفت: برای ارشاد مهم نیست که رمان خوب چاپ بشود یا نشود. برای مسئولان مهم نیست که کتابی فاخر چاپ شود یا «چه کسی پنیر مرا خورد». در حالی که این کتابهای سطحی، سلیقه مردم را پایین میآورند و موجب فاجعه فرهنگی در آینده میشوند. این حرفها را چه کسی باید به گوش مسئولان برساند؟ من؟ من یک نفر هستم و نمیتوانم چنین کاری کنم. اینجاست که اهمیت اتحادیه مشخص میشود. اتحادیه باید سخنگوی من و منهای دیگر باشد. در آن صورت است که مسئولان متوجه میشوند که سدی مقابلشان هست که اگر خطا کنند، از آنها سوال میکند نه اینکه همیشه تائیدشان کند. ناشران، به انتخابات و اتحادیهای احتیاج دارند که چشمگوی ارشاد نباشد و مانند دوره قبل، از طرف ارشاد حمایت مالی نشود. بلکه بتواند آزادانه انتقاد کرده و جلوی اشتباهات حوزه نشر را بگیرد.
نظر شما