به گزارش خبرنگار مهر، یازدهمین کنفرانس بینالمللی روابط عمومی ایران، صبح امروز یکشنبه 27 مهر با حضور عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی، حسامالدین آشنا مشاور رسانهای رئیس جمهور، پرویز اسماعیلی معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهور و اساتیدی چون یونس شکرخواه، حسن نمکدوست، سید فرید قاسمی و محمدمهدی فرقانی آغاز به کار کرد.
آخوندی در این برنامه گفت: هفته پیش که به من گفتند قرار است چنین برنامهای برپا شود، با کمال اشتیاق و از صمیم جان گفتم که چه دعوت باشم و چه دعوت نباشم، در آن شرکت خواهم کرد و دوست دارم آنچه را که در دل دارم، درباره این مرد شریف بگویم که عمرش را برای بقای ایران هزینه کرد. از زمانی که در روزنامه کیهان بودم، شکرخواه را میشناسم و در 7 سال اخیر هم با هم در یک گروه دانشگاهی همکار بودیم. در این جلسه میخواهم بیشتر درباره شخصیت فردی یونس عزیز صحبت کنم.
وی افزود: به گواهی شناسنامه، من چند روز از یونس بزرگتر هستم و به نظرم خوب نیست به او لقب پدر علمی را بدهند چون در این صورت احساس پیری میکنم. برای من، شکرخواه بیشتر یک انسان است؛ یک انسان آرام، انسانی با دانش و وقار. بگذارید از اصطلاح شما رسانهایها استفاده کنم. او نمونه یک شهروند جهانی است و شهروند جهانی، لایههای مختلفی دارد. شکرخواه به جهان، انسانیت و ملتش تعلق دارد. او به دین و هموطنانش تعلق دارد.
وزیر راه گفت: خشونت و ناآرامیهایی که این روزها در سطح جهان میبینیم، به علت عدم تطابق لایههاست. یعنی انسانهایی قدرت جهانی پیدا میکنند ولی نمیتوانند خودشان را تطبیق بدهند پس دست به خشونت میزنند. کسانی که با یونس بودهاند، میدانند که یکی از ویژگیهایش آرامش است و توانسته این آرامش را با لایههای هویتی خودش منطبق کند. او همانطور که درباره نلسون ماندلا صحبت میکند، درباره پروفسور معتمدنژاد صحبت میکند. شکرخواه توانسته تعلقش به انسانیت جهانی را با ایرانیت تطبیق بدهد. او ایران را مانند زادگاهش مشهد دوست دارد. ما این روزها در کشورمان به افرادی نیاز داریم که لایههای هویتیشان را سازگار کرده باشند تا دچار خشونتهای مختلف در داخل و خارج کشور نشوند. ما به این انسانهای آرام نیاز داریم. یونس شکرخواه همانگونه که در کنفرانسهای خارجی شرکت میکند، در برنامههای داخلی حضور پیدا میکند.
آخوندی ادامه داد: رسانههای ما سرشار از تضاد و دوگانگی هستند و کمتر در جهت ایجاد آن آرامش واقعی، حس همدلی و وحدت ناشی از انسانیت خودمان گام برمیداریم. بیشتر میخواهیم امروزمان را سپری کنیم و به آثار اقداماتی که انجام میدهیم، و به شکافهایی که در اجتماع ایجاد میکنیم، کمتر توجه میکنیم. شکرخواه عمیقا اعتقاد دارد ضمن این که مسلمان است، انسان هم هست و باید بتواند این دو را با هم همراستا کند و آنها را روبروی یکدیگر قرار ندهد. چون وقتی این دو را مقابل یکدیگر قرار میدهیم، دست به خشونت میزنیم. نکته دیگری که بسیار مهم است، این است که آدم آنچه را که فراگرفته به مرحله عمل و اجرا برساند. سالهای گذشته، بسیاری از یادداشتهایم را به یونس شکرخواه میدادم و او دربارهشان اظهار نظر میکرد و بعد به من میگفت بگذار خواننده خود قضاوت بکند. آنجا که از صفات مختلف استفاده میکنی، داری فهم خودت را به خواننده تحمیل میکنی. چه اصراری بر این کار داری؟ قبول کن که خواننده هم فهم دارد پس حرف خودت را بزن و لازم نیست قضاوت کنی!
وزیر راه افزود: گفتن این حرف، بسیار ساده است ولی عمل کردن به آن بسیار مشکل است. چون وقتی حرفی میزنیم یا مطلبی مینویسیم، هزاران نیش و نوش در کار است. ما میخواهیم همه قضاوتهایمان را در همان جمله اول مطلبمان انجام بدهیم. شکرخواه یادداشتهایم را از موضع برادری میخواند و نکات خود را میگفت، به حدی که در سبک نوشتن من تاثیر گذاشت. و بعد از نکات او متنهایم را دوباره میخواندم و هرجا را که قضاوتی کرده بودم، سعی میکردم دوباره بنویسم و متنام را آرام کنم. متنهای ما پر از غلیان و جوششهایی است که لزوما فردگرایانه است. نوشتن متن آرام، نیاز به یک سینه بسیار آرام دارد؛ نیاز به یک دانش گسترده، و شخصیت بسیار فروتن از جهت دانش و علم دارد. چون انسان هرچه علمش بیشتر شود، علمش افزایش پیدا میکند. اگر بخواهی متن آرامی بنویسی، باید فروتن باشی و حساب را بر این بگذاری که با انسانهای باکرامت روبرو هستی. حداقل باید مخاطبانت را با خود برابر بدانی و در متن خود از باید و شاید استفاده نکنی. یونس شخصیت آرامی دارد. فکر نمیکنم در 7 سالی که در دانشکده با یکدیگر بودیم، یک بار از او دلگیر شده باشم.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره روابط عمومی وزارتخانهها گفت: خیلیها فکر میکنند روابط عمومی، بوق وزارتخانه است در حالی که به نظرم، مهمترین وظیفه روابط عمومی تاثیرگذاری روی سبک زندگی مردم است. روابط عمومی بوق وزیر نیست که بخواهد وزیر را در صحنهای مختلف به نمایش بگذارد. کار روابط عمومی این است که ببنید چطور میتواند رفتار انسانها را تغییر بدهد. من بیشتر، روابط عمومی را از این منظر نگاه میکنم که چطور میتواند روی رفتار جامعه تاثیر بگذارد. البته این بحث سخت روابط عمومی است و بحثهای آسانتری چون تبلیغات و مسائلی از این دست هم برای روابط عمومیها وجود دارد.
نظر شما