به گزارش خبرنگار مهر، یازدهمین کنفرانس بینالمللی روابط عمومی ایران، صبح امروز یکشنبه 27 مهر با حضور عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی، حسامالدین آشنا مشاور رسانهای رئیس جمهور، پرویز اسماعیلی معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهور و اساتیدی چون یونس شکرخواه، حسن نمکدوست، سید فرید قاسمی و محمدمهدی فرقانی آغاز به کار کرد.
حسامالدین آشنا در این برنامه گفت: همیشه این سوال برایم مطرح بود که چرا رئیسها و مدیران وقتی سخنرانیشان را انجام میدهند، برنامهها را ترک میکنند. همیشه میخواستم به آنها بگویم این جلسات جای نشستن و گوش دادن است ولی حالا میتوانم علت این برخوردها را درک کنم. علتش نه از روی خواستن و نه از روی تکبر است بلکه به خاطر نتوانستن است یعنی مدیران نمیتوانند در جلسات بمانند چون وقتی مدیری در سطح وزارتخانه قرار میگیرد، او نیست که زمان را مدیریت میکند بلکه هجوم تعهدها و مسئولیتها به گونهای است که وقت را از او میرباید. بنابراین ما هم برای آقای آخوندی که مجبورند این جلسه را ترک کنند، آرزوی موفقیت میکنیم. این مطلب را در ابتدای سخنرانیام گفتم تا اگر من هم مجبور شدم جلسه را ترک کنم، دلخور نشوید!
وی افزود: یونس شکرخواه عین ارتباط است، به این معنا که امر ارتباطگری را درونی کرده است. ایجاد ارتباط و حفظ و تاثیرگذاری در زمینه آن ارتباط و تلاش پیگیرانه برای تاثیرپذیری از آن ارتباط، ویژگیهای یک انسان ارتباطگر است. من هیچگاه همراه یونس شکرخواه نبودهام و دوست، معلم یا شاگردش نبودهام. بلکه همواره او را در جلسات و برنامههای کاری دیدهام. پس شناخت من از آقای شکرخواه صرفا در چارچوب جلسات کاری است. اما در این 20 سال کاری، با یک موجود به شدت یادگیرنده مواجه بودهام، کسی که تلاش میکند بیاموزد و هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کند، کسی که با امکانات کم و کوچک، کارهای بزرگ انجام میدهد. اینها تعابیری مندرآوردی نیست، بیمبالات هم نیست. تبدیل کردن تهدید به فرصت، در هر حالی، کار دشواری است. بسیاری، یونس شکرخواه را از خانواده کیهان به یاد دارند؛ کیهانی که شماری از ستارگان مطبوعاتی و ارتباطی کشور را به خود دید. آن نسل ارتباطگر انقلابی در کنار هم رشد کردند و همه هم کیهان را ترک کردند.
مشاور رسانهای رئیس جمهور در ادامه سخنانش گفت: شکرخواه شاید آخرین نفر از آنها باشد که از کیهان بیرون آمدند و تا جایی که ممکن بود در این روزنامه ماند و ذخیره ماندگاری را از روزنامه تخصصی از خود به جا گذاشت. یک بار از او پرسیدم چرا در کیهان ماندی؟ و پاسخ شنیدم برای این که کیهان خانه من است. او از کیهان نرفت مگر آنزمانی که کیهانیان قدر او را نشناختند و توان تحمل انسانی خلیل و آزاده را نداشتند. سالهای بعد او را در خانه روزنامهنگاران جوان دیدم که توسط محمدرضا زائری تشکیل شده بود. هدفش هم تربیت نسل جوان روزنامهنگار ایرانی برای فردای ناشناخته بود. در آنجا، برای اولین بار بود که میدیدم یک مرد میانسال، به جوانان طوری آموزش میدهد که گویی فرزندان خودش هستند.
آشنا گفت: تربیت کارگاهی روزنامهنگاران برای اولین بار بعد از انقلاب، در خانه روزنامهنگاران تشکیل شد؛ یعنی در روزگاری که روزنامهنگاری آنلاین نه آرزو که جرم تلقی میشد. وقتی جامجم آنلاین در یک اتاق شکل گرفت، شکرخواه الگویی را به کار بست که امروز هم به کار میرود. شکرخواه نشان داد که با یک سردبیر کارکشته و چند نیروی جوان میتواند با جهان ارتباط برقرار کند. بعد از آن هم به همشهری آنلاین رفت و امروز او معلمی است که از رشته خود رانده شده است.
مشاور رسانهای رئیس جمهور در حالی که اشک میریخت، ادامه داد: شما امروز از پدر روزنامهنگاری آنلاین تجلیل میکنید در حالی که در دانشکده روزنامهنگاری جایی برای او نیست. شکرخواه امروز در دانشکده مطالعات جهان که به مدیریت سعیدرضا عاملی دیگر مرد جانسخت این جلسه تاسیس شد، تدریس میکند. او در دانشکده مطالعات جهان تدریس میکند نه در رشته روزنامهنگاری آنلاین دانشکده علامه طباطبایی. این جفا را به کجا باید برد که حسن نمکدوست در دانشکده علامه طباطبایی نباشد؛ شکرخواه نباشد و دیگرانی هم که هستند، احساس بودن نکنند. پس قدرشناسی از استادان البته وظیفه قطعی انجمنهای حرفهای است اما قدرشناسی واقعی، توجه به دغدغههای آنان است، نشاندن آنان در سرجای خود و کمک به نسل آتی است که تا از نسل قبلی بیاموزد.
آشنا پس از ایراد این سخنان و پایان سخنرانیاش به پایین سن سالن برگزاری رفت. او و شکرخواه برای لحظاتی یکدیگر را در آغوش گرفتند و حاضران نیز تحت تاثیر فضای عاطفی شکلگرفته به تشویقشان پرداختند.
نظر شما