خبرگزاری مهرـ گروه هنر: از 26 مهر 91 تقریبا 2 سال و یک ماه می‌گذرد. روزی که علی اصغر پورمحمدی مدیر وقت شبکه سه سیما به دلیل برخی اختلاف‌نظرهای پیش آمده از تلویزیون رفت و بلافاصله پس از انتشار این خبر ناگهانی، هنرمندان به صورت خودجوش مراسم بزرگداشت و خداحافظی با او را ترتیب دادند؛ مراسمی با حضور جمع گسترده‌ای از چهره‌ها که جمع شدن همگی آنها با هم، جز در چنین موارد حساسی، به سرعت امکان پذیر نیست.
آن روز سخنانی در مراسم رد و بدل شد که مرور آنها پس از دو سال و حالا که پورمحمدی خودش معاون سیما شده، جالب توجه است. حتی برخی بازگشت پورمحمدی آن هم در سِمتی بالاتر را پیش‌بینی کرده بودند.
این مراسم با حضور مقامات کشوری و لشکری، نویسندگان، تهیه‌کنندگان، کارگردانان، بازیگران، برنامه‌سازان، مجریان و اهالی رسانه و با اجرای سیدجواد هاشمی در تالار ایوان شمس برگزار شد.
محمدهادی ایازی معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، حاج‌نیری رییس پیشین کمیته امداد خمینی، مشاور وزیر بهداشت و رییس مجمع خیرین سلامت، حجت الاسلام ابوترابی نایب رییس مجلس، رییس ورزش همگانی شهرداری، پولادگر رییس فدراسیون تکواندو، فتح الله زاده مدیر عامل استقلال، حجت الاسلام طباطبایی نماینده سابق مجلس و کارشناس معارف سیما، پورمحمدی رییس بازرسی کل کشور و سردار آجرلو از جمله مقامات حاضر در این مراسم بودند که البته پُست برخی از آنها اکنون تغییر کرده است. از جمله پسرعموی پورمحمدی که حالا وزیر دادگستری دولت حجت‌الاسلام روحانی است.
برخی از سخنان خواندنی مدعوین این مراسم را مرور می‌کنیم:
نوع ارتباط با اهالی چموش هنر افراد را متفاوت می‌کند
کمال تبریزی: همه مدیران در سازمان صدا و سیما شریف و خوب هستند. چه درگذشته و چه حالا. اما اگر تفاوتی داشته باشند، این فرق در مدل سر و کار داشتنشان با هنرمندان خود را نشان می‌دهد. در واقع اینجا نوع ارتباط است که مهم می‌شود. اینکه چطور با این اهالی چموش –خودم را می‌گویم- با ویژگی‌های خاصشان، ارتباط صمیمانه، دوستانه و نزدیک برقرار کرد و بیشترین راندمان را داشت. شاید ارتباط صحیح با اهالی هنر یکی از دلایل موفقیت شبکه سه باشد. این شبکه در برهه‌ای توانست بهترین آثار را با بیشترین مخاطب تولید کند. اما امروز باید با علی اصغر پورمحمدی خداحافظی کنیم.
صداقت، صراحت و صلابت
فریدون جیرانی: من تهیه کننده یا کارگردان حرفه‌ای صدا و سیما نیستم اما به لطف ضرغامی توانستم چند کار در تلویزیون انجام دهم. مدتی که در تلویزیون بودم زمانی که از روی کنجکاوی ژورنالیستی‌ام کندوکاو می کردم حرف دوستانی را شنیدم که همگی از یک مدیر با من صحبت می‌کردند. مدیری که اگر بخواهیم ویژگی‌های شخصیتی‌اش را برشمریم، قطعا از صراحت لهجه او نام خواهیم برد. کم کم در صحبت‌هایی که با پورمحمدی داشتم به این نتیجه رسیدم که سه ویژگی در وجود او پررنگ است؛ صداقت، صراحت و صلابت. ویژگی‌هایی که در مکالمات عادی او هم دیده می‌شود اما کمی از فضای پیرامونش خسته به نظر می‌رسد. اوایل تصور می‌کردم این ویژگی‌ها در تمام مدیران صدا و سیما وجود دارد اما بعدها دریافتم برخی دیگر صفاتی چون تملق و چاپلوسی را در خود دارند. با این حال از همکاری با پورمحمدی خوشحالم.
صدا و سیما پورمحمدی را از دست نخواهد داد
مهران مدیری: در این مراسم بزرگان زیادی تشریف دارند. با این حال می‌توانم ادعا کنم من طولانی‌ترین سابقه همکاری را با پورمحمدی داشته‌ام. چیزی حدود 23 سال. این همکاری از سال 68 از روزهایی آغاز شد که من بازیگر و گوینده رادیو بودم و این همکاری تا امروز ادامه دارد. در این سالها حمایت پورمحمدی در ساخت سریال‌ها همواره بسیار زیاد بوده است. از مهم‌ترین ویژگی‌های او نیز می‌توان به صراحت و رو بودن و صداقتش اشاره کرد که در رفتار، گفتار و عملکرد او به چشم می‌خورد. آقای پورمحمدی، نمی‌دانم در بالا چه اتفاقاتی می‌افتد که طبق صلاحدید مسئولان تغییراتی انجام می‌شود اما شما استراحت کنید، سفر بروید، روزها تا ظهر بخوابید و کمی تلویزیون ببینید! این دوره‌ای است که به آن احتیاج داشتید، من از نزدیک از فشاری که روی شما بود، اطلاع داشتم.
حالا زمان خوبی برای استراحت است. قطعا سازمان صدا و سیما نیز هرگز نیرویی مثل شما را از دست نخواهد داد و شما در سمت بالاتری مشغول به کار خواهید شد. ما هم خوشحالیم با کسی کار کردیم که صداقت را سرلوحه کار خود قرار داده است. پورمحمدی مردی است که یک چهره بیشتر ندارد. اگر کسی را دوست داشته باشد، حمایتش می‌کند و اگر نه، پدرش را درمی‌آورد! خوشحالم که شما سلامت هستید. امیدوارم شما را سال‌های سال سالم ببینم و برای ساخت کارهای بهتری همکاری داشته باشیم.
پورمحمدی به همکارانش اعتماد داشت
داریوش فرهنگ: تمام تلویزیون اینجاست. پس چه کسی کار می‌کند؟ من که کار نمی‌کنم، نمی‌دانم. اینجا شبیه تست بازیگری شده که هر کسی چند کلمه می‌گوید و می‌رود تا ما ببینیم و ارزیابی‌اش کنیم. برنامه‌سازان و هنرمندان حاضر در مراسم از حمایت همیشگی پورمحمدی و همکار همیشگی‌اش محمود رضا تخشید بهره‌مند شده‌اند. نخستین صفت مدیر لایقی چون پورمحمدی اعتمادی بود که در همکارانش جاری می‌کرد و مسئولیت همکاران را افزایش می‌داد. من 12 سال است که او را می‌شناسم و کلا شاید 2 بار به دفترش رفته باشیم. با این حال سابقه من بیشتر از مهران مدیری است و در صدا و سیما حق آب و گل دارم. از سال 60 که «سلطان و شبان» را کار کردم و آن موقع بیش از دو شبکه وجود نداشت. نه مثل حالا هزار شبکه آن هم همه شبیه یکدیگر.
امیدوار بودم مدیران و مسئولان گوشه چشمی به من داشته باشند اما هر 10 سال نوبت به من می‌رسد که یک سریال بسازم. اولین باری که پورمحمدی را از نزدیک دیدم نیز به زمانی برمی‌گردد که «راه شب» را می‌ساختم. برای این سریال دنبال پادگان نظامی بودم، اما هرچه نامه نگاری می‌کردیم جوابی نمی‌آمد. تا اینکه پورمحمدی از من پرسید چه چیزی می‌خواهم و من به او گفتم و پرسیدم فیلمنامه را خوانده یا نه. پاسخ منفی داد و گفت به من اعتماد دارد. آیا مساله‌ای در فیلمنامه نیست؟ به او اعتماد دادم و پورمحمدی هم با یک تلفن کاری کرد که پادگان را همان روز در اختیارمان قرار دادند.
من از جانب خودم به او درود می‌فرستم. تا اعتماد نباشد، هیچ چیز پیش نمی‌رود. اما نمی‌دانم چرا با گذشت چند سال هنوز از ابتدا با افراد برخورد می‌شود. ایجاد فاصله، دیوارکشی و تقسیم افراد به خودی و غیرخودی یعنی چه؟ من هیچ وقت در زندگی‌ام نه این طرف بودم نه آن طرف. هیچ وقت سیاسی نبودم و علاقه‌ای هم نداشتم باشم. من نه خودی هستم نه ناخودی. بلکه تمام تلاشم این بوده که بی خودی نباشم! پورمحمدی نیز از جمله مدیرانی بود که از نیروهایش حمایت می‌کرد و پشت گرمی‌شان بود. طبعا او صفاتی دارد که این جمع خردورز در حالی که کمتر پیش می‌آید، بدون هیچ دستور سازمانی مراسم تودیع مدیرشان را این چنین برگزار کرده‌اند.
امیدمان صعود مدیریتی پورمحمدی است
امین تارخ: جمع حاضر بخش عمده‌ای از موجودی هنری و حرفه‌ای تلویزیون است که بدون برنامه ریزی سازمانی و دولتی آمده‌اند تا از یک مدیر لایق تقدیر کنند. به قدر کفایت هم از ویژگی‌های اخلاقی او گفته شد. نباید برای پورمحمدی نگران باشیم. او از پستی کناره گیری کرده است و به زودی به پست بالاتری خواهد رفت. امیدمان این است که او از تلویزیون خداحافظی نخواهد کرد و در عرصه‌های دیگری حضور خواهد داشت. اصلا به همین امید آمده‌ایم. من از او به خاطر حمایت‌هایش متشکرم. همین بس که وقتی سریالی در شبکه سه ساخته می‌شود نیمی از ماجرا برای بازیگر حل شده است و این جای تبریک دارد.
اخلاق و ارزش‌های دینی در مدیریت پورمحمدی
حجت الاسلام ابوترابی: وقتی دیگران را مورد نقد قرار می‌دهی، روزی مردم نیز درباره تو به نقد خواهند نشست. خوشبختانه آنچه دوستان درباره علی اصغر پورمحمدی بیان کردند آینه‌ای بود برآمده از اخلاق و ارزش‌های دینی که در وجود او بروز پیدا کرده است. از آنجایی که یکی از شاخص‌های شناخت انسان‌ها قضاوت مردم درباره آنها است من این موفقیت را به برادر پورمحمدی تبریک می‌گویم.
ابرو گشاده بود حتی اگر دستش گشاده نبود
پولادگر رییس فدراسیون تکواندو: حضور یافتن در یک مراسم تودیع سخت است. به عنوان یک شهروند معمولی از ثأثیر مدیریت پورمحمدی در ساخت سریال‌ها و برنامه‌ها که به پربیننده شدن شبکه سه منجر شد، تشکر می‌کنم. به راستی که با وجود این همه سلیقه، کار کردن و همه را راضی نگه داشتن سخت است. 60 درصد از جدول پخش شبکه سه را برنامه‌های ورزشی تشکیل می‌داد و اگر امروز شبکه مستقل برای ورزش داریم مدیون زحمات پورمحمدی هستیم و اتفاقات خوب از مدیریت تأثیرگذار او بود. خودش در کلیپی که پخش شد گفت بداخلاق است اما او همواره با جامعه ورزش خوش اخلاق برخورد می‌کرد و ابرو گشاده بود حتی اگردستش گشاده نبود و نمی‌توانستم از او پخش مستقیم بگیرم.
همه خودجوش آمده‌اند
عادل فردوسی‌پور: شبکه سه با حضور پورمحمدی در ورزش حرف اول را می‌زند. اینجا باید بزنم لهجه کرمانی‌ام! اینطور مواقع ما می‌گوییم طرف رفته تو کُت خودش. یعنی خودش را در سوراخ موش قایم کرده است. اما آقای پورمحمدی خیال نکند چنین اتفاقی برایش افتاده. دیگران همچنان از تجربیات او استفاده خواهند کرد. ما به تعبیری پدر و پسر بودیم. او هر از چند گاهی من را از اذیت می‌کرد. اما حالا دیگر می‌تواند دوشنبه‌ها راحت باشد و تبعات و پیش لرزه‌ها و پس لرزه‌های برنامه به او نرسد. بی انصافی است اگر قدردان زحمات او نباشیم. البته همین حضور خودجوش جمعیت فرهیخته خیلی چیزها را نشان می‌دهد. همه خودجوش آمده‌اند. آقای پورمحمدی ببخشید دوشنبه‌ها اذیتت می‌کردم. این آزار را به نایب شما تفویض می‌کنیم!
جایتان خالی خواهد ماند
پیمان قاسم‌خانی: قرار است بخشی از سریال «مسافران» را بخوانم. البته بنا بود حسن معجونی این کار را انجام دهد. «از تیم تحقیقاتی زمین به وحشت کهکشان، زورگ. سرورم. امروز می‌خواهم مهم‌ترین شغل کره زمین را به شما معرفی کنم که نام آن مدیریت است و صاحبان این شغل مدیر نام دارند و مدیر بودن در زمین شغل بسیار پرطرفداری است زیرا هرقدر پولش بیشتر از کارهای دیگر است در عوض احترامش بسیار بیشتر است و اسم مدیر که می‌آید همه مردم حساب کار خود را می‌نمایند. از مدیر مدرسه بگیر تا مدیر ساختمان و حسن دیگرش این است که دست مدیر در خدمت به مردم، علی الخصوص دوستان و آشنایان و اعضای خانواده‌اش باز می‌باشد بسیار...» خسته نباشید آقای پورمحمدی عزیز. جایتان همیشه خالی خواهد بود.
جوانگرایی یعنی چه؟
همایون اسعدیان: اول این را بگویم که من کمترین دیدار و آشنایی را در این جمع با پورمحمدی داشته‌ام. اما چه فرقی می‌کند. فرض کنید اصلا ندیده بودم. تلویزیون که نگاه می‌کنم! خبر را که شنیدم متأسف شدم. افراد بسیاری نگرانند که چه چیزی از تلویزیون پخش می‌شود، میلیون‌ها متولی دارد و به هزاران نفر از برنامه‌هایش بر می‌خورد. شنیدم از جوانگرایی به عنوان دلیل این تودیع نام بردند. مگر تیم فوتبال است که فقط بگذاریم جوان‌های 20 ساله در آن بازی کنند. جوان گرایی در مدیریت! تردید دارم!
می‌خواستم پیشنهاد همکاری بدهم
بهروز افخمی: من هم مثل همایون کمترین آشنایی را با پورمحمدی دارم. اما از طریق برادرم در تمام سال‌هایی که برای شبکه سه کار می‌کرد در جریان اتفاقات بودم. این اواخر علاقمند بودم که برای پورمحمدی سریال بسازم و برای این موضوع اشتیاق پیدا کرده بودم. در حالی که تمام کارهایم تا امروز به من پیشنهاد شده‌اند این بار می‌خواستم خودم طرحی را پیشنهاد دهم و دنبال موضوع می‌گشتم! امیدوارم روزی موقعیت این کار پیش بیاید.
تشکر بلد نیست اما همکارانش را دوست دارد
همسر علی اصغرپورمحمدی: من سخنران نیستم. دوست دارم خیلی خودمانی با کسانی که با همسرم همکاری کرده‌اند حرف بزنم. کسانی که خشم او را تحمل کردند. من و دخترانم همیشه به او تذکر می‌دادیم. وقتی برنامه بدی پخش می‌شد فریادش به هوا می‌رفت اما بعد که از همان مجری برنامه خوبی پخش می‌شد، می‌گفتم همین حالا زنگ بزن و تشکر کن. گرچه او خیلی اهل تشکر نیست. گرچه او انسان بسیار عاطفی است و قلبا همکارانش را دوست داشت اما نمی‌توانست این محبت را ابراز کند. حتی گاهی بحث‌هایی که در خانه درباره همکارانش می‌شد حسادتم را برمی‌انگیخت. او به شکلی پدرانه همه همکارانش را دوست داشت و می‌خواست همه‌شان را مدیر تربیت کند.
ما همیشه در مرحله بعد از دیگران بودیم. او حتی گاهی از جلوی ما در سفره برمی‌داشت تا به فقیری که دم در خانه آمده بود بدهد. او همیشه خیرخواه دیگران است. حتی طبقه بالای منزل ما یک موسسه قرآنی است که 900 نفر قرآن پژوه دارد و به یک مرکز خیریه تبدیل شده. در شبکه هم همه می‌دانند و افراد بی بضاعت برای رفع گرفتاری می‌آیند و همسرم هر بار با روی باز با آنها برخورد می‌کند.
جشن شکوفه‌ها و رمضان را پورمحمدی پایه گذاری کرد
مصطفی پورمحمدی: برخی با بغض در این مراسم حرف زدند. در حالی که من معتقدم پورمحمدی با عاقبت بخیری و عزت مأموریت خود را در این مرحله به پایان رسانده است. اتفاقا باید برای اصغر آقایمان خوشحال باشیم که بعد از 30 و چند سال فعالیت اینجا حضور دارد. پدر 90 ساله او که 60 سال از عمرش را در راه خدمت به مردم گذاشته چند سالی بیمار است و برای او دعا می‌کنیم. جشن شکوفه‌ها و جشن رمضان از رادیو و با حضور پورمحمدی بود که راه افتاد. برای این خدمت گذار آرزوی عاقبت بخیری و توفیق دارم.
حمال بله، نوکر نه!
و اما علی اصغر پورمحمدی: ما پورمحمدی ها چند برادریم، اصغر، اکبر، محمد و علی که از همه ما بهتر بود و شهید شد. راستش ما حمالهای خیلی خوبی هستیم اما متأسفانه نوکرهای خوبی نیستیم! اگر خداوند قبول کند، در تلاشیم برای بندگان خدا نوکری نکنیم اما برای امام حسین (ع)، ائمه اطهار و پدر و مادر و اگر لیاقت داشته باشیم احیانا خانواده، نوکری می‌کنیم. در طول زندگی‌ام تلاش کرده‌ام هیچ وقت اهل تملق و چاپلوسی نباشم. اگر همواره رضای خدا را در نظر بگیریم و کارهایمان را به امید رضایت افراد دنبال نکنیم قطعا پیروز خواهیم بود. من نیز هیچ وقت اهل بده بستان نبودم. سیاسی کار نکردم و سیاست زده نشم. در هیچ روزنامه، حزب یا سایت و دار و دسته خاصی هم عضویت نداشتم.
بحث، حرف و دعوا یا هر چیز دیگری که بوده همه برای کار انجام شده است. در هر کاری اگر خدا را در نظر بگیریم مسیرها باز می‌شود و موفق خواهیم شد. زمانی که من به عنوان مدیر شبکه تهران انتخاب شدم فضای کار مناسب نبود و جو سیاسی کشور التهاب داشت. از سوی دیگر مرا در شبکه اذیت می کردند و با من خوب نبودند اما کم کم خداوند کمک کرد و جو آرام شد. آنها هم فهمیدند من آنقدرها بداخلاق نیستم! آن زمان در روزنامه‌ای با دریافت وجه به انتشار مطلبی علیه من اقدام کرده بودند. در آن روزنامه تیتر زده بودند نمره مفید 20، نمره پورمحمدی صفر! می‌خواستم به آن روزنامه نگار بگویم لااقل به من 5 یا 7 می‌دادی. من دو سال در قم درس خوانده‌ام اگر اخلاقم خوبم است. آنجا معلم ریاضی داشتیم که به هیچ کس صفر نمی‌داد و می گفت شما با گربه فرق دارید و بیشتر از او از ریاضیات می دانید.
چندی بعد آن دوست نویسنده مرا دید و گفت از انتشار آن مطلب ناراحت است و من گفتم کاش لااقل به من 13 می‌دادی. ما سالها در رادیو اول بودیم و در تلویزیون هم موفق شدیم آثار خوبی روانه آنتن کنیم. آن وقت شما صفر داده اید؟ همواره در سفرهایم همسرم را با خود می‌برم. من گاهی در حق همسر و فرزندانم ظلم کرده‌ام. برای همین سفرها را با خانومم می‌رفتم تا شاید مقداری از ظلم ها کاهش پیدا کند. یادم می‌آید آن سالها به اتفاق او به مشهد رفتم قبل از آن احمدزاده به من گفته بود ما برای برنامه جشن رمضان لوکیشن ندارم از امام رضا (ع) بخواهید ما را کمک کند.
ساخت «پشت‌کنکوری‌ها» و «پاورچین» در شبکه تهران
من در حرم مرحوم کردان را دیدم و او خواست که مرا برساند این شد که یادم رفت در حرم از امام رضا (ع) خواسته‌ام را طلب کنم. بیرون از حرم آمده بودیم و هوا سرد بود همان جا به امام رضا (ع) گفتم برنامه که هیچ شبکه هم همین طور، تمام ایران مال شماست. من دعا کردم اما نه برای اینکه مشهور شوم فقط صرف اینکه آبرویم نرود و مقام معظم رهبری از من راضی باشد. همینطور هم شد و آن سال شبکه تهران از غروب آفتاب تا نیمه شب جشن رمضان را پخش کرد و آن سال سریال‌هایی چون «پشت کنکوری‌ها» و «پاورچین» روی آنتن رفتند.
هیچ وقت نخواستم از روی ظاهرسازی و برای تبلیغات کار کنم. کتاب‌هایی که از سوی روابط عمومی‌ها چاپ می‌شود و در آن تعداد اسکان در هتل و چاپ عکس و تعداد مهمان‌ها و ... منتشر می‌شود به چه دردی می‌خورد؟ کجای دنیا به مقام بالاتر آمار می‌دهند و حتی رقم سازی می‌کنند؟ در حالی که اگر اخلاص در کار باشد شهرت و قدرت در حاشیه قرار می‌گیرد.
از دارابی ممنونم که به فکر استراحت من بود!
از مهندس ضرغامی تشکر می‌کنم، از آقایان مهاجرانی و میرباقری که به من لطف و اعتماد داشتند. عذر می‌خواهم که هیچ وقت توسری خور یا نوکر نبودم. از شما ممنونم که برایم دست زدید تا لااقل آب بخورم از دکتر لاریجانی که به من لطف داشتند و در آن دوران حساس حمایتم کردند تشکر می‌کنم. خاطره های خوبی از او دارم. همین طور از دکتر دارابی ممنونم که به فکر استراحت و رفاه حال من بودند و بار شبکه سه را از دوش من برداشتند! با آقای ضرغامی هم حرف‌هایی دارم برخی از آنها گلایه‌هایی است که مطرح نمی‌کنم. من شب قبل از تودیع با ضرغامی یک ساعتی جلسه داشتم از او گلایه کردم که چرا دو سال است تلویزیون را رها کرده است.
وقتی ما می‌خواهیم مدیری را منصوب کنیم می‌توانیم از او امتحان بگیریم نه امتحان هنر، امتحان عقل! خواهش می‌کنم برای من دست نزنید، جوگیر می‌شوم و حرف‌هایی می‌زنم که برایم دردسر می‌شود. شما که به خانه‌تان می‌روید اما یقه ما را می‌گیرند. اینکه رییس بازرسی کل کشور در مراسم حاضر است دلیل نمی‌شود که من از حاشیه امنیتی بالایی برخوردار باشم!
امتحان عقل هم خوب است...
امتحان عقل خیلی خوب است چرا ما اکنون جلسه داریم؟ چون عقل نبود. ما در نمازخانه شبکه سه که 150 نفر به زور در آن جا می شود می خواستیم مراسم تودیع را برگزار کنیم چرا باید به ما بگویند ممنوع است. اگر ما بخواهیم با نوکری که چند سال در خانه‌مان بوده خداحافظی کنیم لااقل از زیر قرآن ردش می‌کنیم چرا در شبکه ما تودیع ممنوع شد چرا به روزنامه جام جم گفتند فلان مطلب را بزنند چرا افراد را تهدید کردند اگر به این جلسه بیایید موسی و عیسی را از شما می‌گیریم؟ مگر قرار است چه کار کنیم اگر من خودی نیستم پس چه کسی خودی است. برای دوست عزیز و همکار مومن و متعهدم که پیشینه خوبی دارد، آقای زین العابدین آرزوی موفقیت می‌کنم امیدوارم حضورشان موثر و منصور باشد.
به گزارش مهر، عادل فردوسی‌پور، مزدک میرزایی، حمید و سعید نعمت‌الله، عطا عمرانی، عباس غزالی، هادی مقدم دوست، داود هاشمی، منصور سهراب پور، محمدرضا شفیعی، مهرام رسام، سروش صحت، سامان گلریز، آرش قادری، حسن فتحی، اسماعیل عفیفه، حسین محجوب، فریدون جیرانی، کمال تبریزی، مهران مدیری، علیرضا افخمی، ژیلا صادقی، همایون اسعدیان، بهروز افخمی، بهنوش بختیاری، اصغر نقی زاده، مجید صالحی، قاسم زارع، منوچهر هادی، پیمان و مهراب قاسم‌خانی، حمید لولایی، مهران غفوریان، بهنام تشکر، سعید آقاخانی، شقایق دهقان، وحید یامین پور، محسن قاضی مرادی، مهوش وقاری، ستاره و لاله اسکندری، سید علی ضیاء، شهین تسلیمی، ابوترابی فرد، افشین حسین خانی، فاطمه راد، محمد صالح اعلا، بیژن بنفشه خواه، ژیلا صادقی، محسن حاجی لو، فرید شب خیز، محمد هاشمی، نادر کاشانی، علی زاهدی، بهاره افشاری، مرجانه گلچین، زهرا سعیدی، سیدمحسن مهاجرانی، بازیگران خنده بازار، سیدامیر پروین حسینی، خشایار الوند، بهزاد کریمی، سیدجواد هاشمی، داریوش فرهنگ، رضا جاودانی، مهدی هاشمی‌نسب، بهاره افشاری، زهرا سعیدی، مرجانه گلچین، سعید سلطانی و... برخی از حاضران در این مراسم بودند.
